داشتن بهترین بازیکن جهان شاید به یک مشکل منتهی شود اما نه درباره لیونل مسی که الان خیلی بهتر از روز اول کارش در بارسلونا است. مشکل را البته نباید به لئو ربط داد که در فینال جام حذفی به زدن گلی نزدیک شد که میتوانست بهترین گل تاریخ فینال جام حذفی باشد.این تقصیر فوقستاره آرژانتینی نیست که تنها گل آبیاناریها را زد و از معدود بازیکنان مثبت تیم در این دیدار بود. بارسلونا مشکل جدی دارد چون داشتن مسی در تیم بهانه خیلی خوبی برای فرار از زیر بار مسوولیتها است. من چرا باید سعی کنم دریبل بزنم وقتی لئو کنارم است؟ چرا بهدنبال اورلپ باشم و بخواهم بین خطوط پاس بدهم یا تلاش کنم یک بازیکن که یارگیری نشده را پیدا کنم وقتی میتوانم توپ را به مسی بدهم و او مشکل را حل کند؟ برای رقبا هم کار سختی نیست چون سیستم دفاعیشان متمرکز بر متوقف کردن شماره ۱۰ میشود.
تنها کسی که در استادیوم بنیتو ویامارین در چنین دامی نیفتاد، مالکوم بود؛ تنها کسی که فقط دنبال لئو نمیگشت. لوییس سوارس با وجود سن و سال و کمبودهایش دیگر بازیکنی است که مسوولیت قبول میکند و میخواهد معادله را بههم بزند. عثمان دمبله هم این توانایی را دارد اما او جوان است و برای همین نگرش درستی ندارد ضمن اینکه زیاد مصدوم میشود. پیکه هم تلاش میکند اما نمیتواند دائما در خط حمله باشد وقتی تیم ایده خاصی را دنبال نمیکند.
در سالهای قبل، بازیکنان دیگری بودند که سهمشان از مسوولیت را قبول میکردند. مثلا در زمان لوییس انریکه، نیمار بود و در زمان پپ گواردیولا و تیتو ویلانووا، ژاوی، آندرس اینیستا و دنی آلوز بودند ضمن اینکه مهاجمان گلزنی بودند که میتوانستند سرنوشت مسابقه را رقم بزنند مثل ساموئل اتوئو، زلاتان ابراهیموویچ، پدرو و الکسیس سانچس. اینجا مشکل اصلی بارسلونا است. همه عادت کردهاند به اینکه مسی نتیجه را به نفع تیم عوض کند. همه تیم نقشی حاشیهای دارند و فقط از مسی حمایت میکنند که هم آهنگساز است و هم خواننده اما در یک ارکستر همه باید ساز بزنند. یک نفر بهتنهایی نمیتواند همه فصل کنسرت برگزار کند و این بارسلونای ارنستو والورده رو به بدترشدن است. تصور کنید اگر این دو قهرمانی لالیگا را بهدست نمیآوردند، چه اتفاقی میافتاد؟
- 17
- 5