فوتبالیستهای انگلیسی جذاب نیستند. نمیشود گفت زشتتر از همتایان خارجی خود هستند اما در حالی که واردات پرجاذبهای به فوتبال این کشور آمدهاند- از دیوید ژینولا که با تبلیغات محصولات آرایشی برنامههای تلویزیونی را به هم ریخته بود تا ۲۰ سال بعد که پل پوگبا همین نقش را ایفا میکرد- در صادرات چندان موفق نبودهاند. نمیتوانید تصور کنید دیوانههای فوتبالی در برزیل نام بچههایشان را از گلزن متبحر و فرصتطلبی مثل گری لینکر بگیرند اما راستش ۶۰۶ برزیلی به نام لینکر وجود دارد که همه از دهه ۸۰ به بعد متولد شدهاند. لینکر در ردیف نامهای محبوب در برزیل در رده ۵۵۱۱ قرار دارد و اگرچه این خیلی رتبه خوبی نیست اما با توجه به اینکه یک فامیلی آنگلوساکسون به معنای «پرورش دهنده کتان» است، کاربردش در یک کشور پرتغالی زبان خیلی زیاد است. بهترین مهاجم تاریخ لسترسیتی-امیل، تو بنشین- فامیلی خود را به صدها زن و مرد برزیلی قرض داده؛ از یک ستاره پاپ گرفته تا پسر فلیپه ملوی اینترمیلان.
بعضیهایشان فوتبال هم بازی میکنند. تیم آپارسیدنزه در گویاس هافبکی داشت به نام لینکر، یکی دیگر هم بود با املایی متفاوت که بعد از مدتی بازی در آلبانی به برزیل برگشت. لینکر آگوستو یکی دیگر است که میگوید: «با تیمی بازی کردیم که یک بازیکن به نام لینکر داشت، خبرنگارها بعد از بازی از من میپرسیدند پسرعمویت بود!»
اما این فقط گری لینکر نیست که یک نام اروپایی را به موفقترین کشور فوتبالی جهان آورده. آنها رایکارد، رود گولیت و حتی چارلز میلر به احترام پدر فوتبال این کشور دارند. پسری که به خاطرش ببتو در جام جهانی ۱۹۹۴ شادی گل معروفش را انجام میداد، نامش ماتئوس است. او ۲۲ ساله شده و در دسته دوم پرتغال در استوریل بازی میکند.
بله عمر همین قدر زود میگذرد.
نامگذاریهای فوتبالی به همین جا ختم نمیشود. رادامل فالکائو نامش را از فالکائوی برزیلی گرفته. ادسون بادل مهاجم آمریکایی نامش از نام اصلی پله گرفته شده-پدرش فکر میکرده اگر نام پله را رویش بگذارد، فشار زیادی به او وارد میشود- و جوانترین بازیکن تاریخ تیم ملی آفریقای جنوبی، ریوالدو کوتزی کمی بعد از بردن مدال برنز برزیل در المپیک ۱۹۹۶ به دنیا آمد و نام ریوالدو روبرتو جنینو کوتزی را برایش گذاشتند به احترام سه عضو تیم برزیل(جنینو همان جونینیوی میدلزبورو است).
این فقط برزیلیها و فوتبالیستهای آینده نیستند که به نام بازیکنان مشهور فوتبال نامیده شدهاند، همه جای دنیا، والدین وقتی میخواهند برای نوزادان خود شناسنامه بگیرند صحنههای گل در ذهن دارند و امیدوارند بچههایشان مسیر خوبی برای زندگی پیدا کنند. انتقال کوین کیگان به هامبورگ در سال ۱۹۷۷ باعث شکلگیری کوینهای زیادی در آلمان شد اما در نهایت ۲۰ سال بعد وقتی این نام با ناکامی مقارن شد، از یادها رفت.
اما آیا مقدر است که این افراد تمام عمر در سایه همنام مشهورشان زندگی کنند یا اینکه موفقیت و بزرگی به آسانی در مسیرشان قرار میگیرد؟ واقعاً یک نام چه خاصیتی دارد؟
نامگذاری فرزندان به نام افراد مشهور و محبوب و حتی چهرههای خیالی پدیده جدیدی نیست. «بازی تاج و تخت» را باید مسئول نام «آریا» (۲۸۰ نوزاد در انگلیس و ولز از سال ۲۰۱۵ به این نام نامیده شدهاند) و کالیسی(۶۸) و تیریون(۱۴) دانست، وندی هم در دهههای ۵۰ و ۶۰ به خاطر محصول والت دیزنی براساس پیتر پن محبوب و چشمگیر شد.
اصالت فرد در قرن نوزدهم رشد کرد و در قرن بیستم به اوج رسید. فرهنگ نامگذاری جدیدی شکل گرفت و آن سنتهای قوی و محکم و کسالت آور رنگ باخت؛ در ۱۶۱۰ بیش از ۴۴ درصد نامها در انگلیس جان، ویلیام یا توماس بود. فوتبال هم از این روند تبعیت کرد ضمن اینکه فردگرایی با تعدد و تنوع فرهنگی هم ممزوج شد. در انگلیس، نامهایی مثل رحیم و ترنت رواج پیدا کرده در حالی که نخستین ترکیب تاریخ تیم ملی انگلیس را رجینالد، فردریک، ویلیام، هاروود، آرنولد، چارلز، چارلز، چارلز، کوتبرت، رابرت و جان تشکیل میدادند.
این روزها، فوتبالیستهای زیادی نام یک فوتبالیست دیگر را روی خود دارند. دنیس برگ کمپ نمونه آشکاری است که پدرش به خاطر علاقه به دنیس لا این نام را انتخاب کرد البته برگ کمپ بزرگ فکر نمیکرد ثمره این نامگذاری، خودش یکی از بهترین مهاجمان میشود.
اما آیا این یک اتفاق ساده است که نوزادی با نام یک فوتبالیست مشهور جای او را بگیرد یا واقعاً از او الهام میگیرد؟ یا اینکه نام او در خانوادهای عاشق فوتبال باعث موفقیت میشود؟
من پله هستم...
ادسون بادل در سال ۲۰۱۰ درباره پدرش گفت: «من را دور و بر فوتبال حفظ کرد. من را مجبور به بازی نکرد. میدیدم با دوستانش عاشق فوتبال است و خواستم که دنبالش بروم.» وینستون بادل، پدر او توضیح داد: «یک نام خوب نتایج خوب دارد، برایش نام ادسون را انتخاب کردم که شانس بیاورد.» شاید هم به ضربالمثل رومی باور داشت که «اسم، سرنوشت است» اما فشاری که با نامگذاری به نام پله وارد میشود، چه؟ حداقل ادسون کمی امنیت دارد البته نه خیلی چون فوتبالیستهای زیادی به نام این غول فوتبال نامگذاری شدهاند. یکی که نامش را از فوتبالیستها گرفته ادعای فشار و استرس به خاطر نام بزرگ را رد میکند.
برایتنر که نام دقیق و کامل ونزوئلاییاش، اوورات برایتنر دا سیلوا مدینا و هافبک ۲۷ ساله سابق سانتوس و فعلی تیم دسته دوم پرتغال، اونیائو مدیرا است، نام خود را از دو تا از بازیکنان آلمان غربی که در سال ۱۹۷۴ قهرمان جهان شدند- ۱۵ سال قبل از تولدش- گرفته. او میگوید: «هیچ وقت به خاطر نامم تحت هیچ فشاری قرار نگرفتم بلکه برعکس بود و به من انگیزه داد. به عنوان یک فوتبالیست هم به خاطر تواناییهایم و هم نامم شهرت دارم. این نام در آمریکای جنوبی رایج نیست و حتی معلم هایم نمیتوانستند درست تلفظش کنند که خیلی بامزه بود. وقتی بچه بودم و فوتبال را فهمیدم، پدرم فیلمهایی از ولفگانگ اوورات و پل برایتنر را نشانم داد. او دیوانه تیم ملی آلمان بود و فیلم تیمی که قهرمان جهان شد را برایم گذاشت. برایتنر و اوورات فوتبالیستهایی در کلاس جهانی بودند و حیف شد که من هم نسل آنها نیستم.» اما اگر بود، چه نامی داشت؟
شاید اعتماد به نفسی که میتوانی در امضا نام دو قهرمان جهان را بنویسی، اثر مثبتی داشت. شاید به همین دلیل بود که این برایتنر حرفهای شد اما برادرش که او هم در سانتوس بود، نشد. نام روبرتو پروسینچکی دا سیلوا مدینا به آن اندازه الهامبخش نبود. اگرچه برایتنر احساس سنگینی درباره اسمش نمیکند، پدرش هم چنین احساسی نداشته در حالی که وینستون بادل، «ادسون» را به «پله» ترجیح داد البته پدر برایتنر هم ابتدا میخواست نام پسرش را بکن باوئر بگذارد اما منصرف شد، شاید حق با او بود.
هیچ کس باور نمیکرد
لینکر آگوستو داسیلوا ماتوس در ۱۳ جولای ۱۹۹۲ به دنیا آمد چند ماه بعد از آنکه تیم کشورش، برزیل برای یک بازی دوستانه با انگلیس به ویمبلی رفت در مسابقهای که همنام او هرگز فراموش نمیکند. گری وینستون لینکر فقط یک گل میخواست تا با رکورد ۴۹ گل بابی چارلتون برابر شود و برای همین پشت ضربه پنالتی ایستاد. ضربه پاننکای او را دروازهبان گرفت و لینکر هرگز به رکورد چارلتون نرسید اما کسی که قرار بود پدر شود در برزیل به همسر باردارش گفت: «این بهترین نام است.»
خب با فرض اینکه تمسخری در کار نباشد، چرا والدین لینکر آگوستو این نام را انتخاب کردند؟ پدرش، زی آگوستو توضیح میدهد: «لینکر نام زیبایی است و گری لینکر مهاجم نوک فوقالعادهای بود اما راستش یک لیست ۹ یا ده اسمه داشتیم که یکی از آنها لینکر بود. چند بازیکن ایتالیایی هم بودند مثل مارکو تاردلی، کلودیو جنتیله و الساندرو آلتوبلی یا پیتر لارسون سوئدی. گفتم پسر من فوتبالیست میشود باید نام یکی از آنها را رویش بگذارم. وقتی کوچک بود تمرین را با او شروع کردم و هیچوقت تردید نداشتم که فوتبالیست میشود و شد. خودم هم فوتبالیست بودم و درست بعد از آنکه لینکر در جام جهانی ۱۹۸۶ شش گل زد، به تیم اول راه یافتم. بازیکن خیلی خوبی بود و هنوز یادم هست با گلی که زد، متقاعدم کرد که میخواهم پسرم مثل او باشد.» بنابراین آن پنالتی بد باعث این نامگذاری نشد. البته پسر میگوید دوست داشته گری هم در نامش باشد اما پدر فکر کرده که نام خیلی طولانی میشود!
لینکر برزیلی میگوید: «کتابی درباره دوران حرفهای او داشتم که بیش از یک بار خواندم. میخواستم بدانم نامم از کجا آمده، خیلیها درست نمیتوانند آن را تلفظ کنند. پدر همسرم به من میگوید هاینکن! خوش شانس بودم که نام گری لینکر را رویم گذاشتند اما نمیدانستم چه میشود. خوشحالم که بچه اول بودم، پدر و مادرم سر این نام مشکل داشتند، قرار شد پدرم نام بچه اول را بگذارد و مادرم نام دومی را. مادرم اول اسمم را دوست نداشت چون میخواست اسمی برزیلی داشته باشم اما به او گفتم من همان کسی هستم که توپ را گل نکردم!»
این طبیعی است. رادامل فالکائو گفت مادرش از گذاشتن نام یک فوتبالیست برزیلی روی بچهاش تنفر داشته اما پدرش این کار را کرده. برایتنر ونزوئلایی گفت همسرش هرگز با اینکه نام بچهشان را از یک فوتبالیست بگیرند، کنار نیامده. دیگو مارادونای برزیلی هم از دعوای پدر و مادرش گفته.
بله درست است، دیگو مارادونای برزیلی که در لیگ محلی انگلیس بازی میکند و برادرانی به نام ریولینو و پلاتینی دارد. خودش میگوید: «هیچ کس باور نمیکرد نامم دیگو مارادونا باشد و بیشتر وقتها مجبور میشوم مدارک نشان دهم.» البته داشتن یک فامیلی مشهور همه چیز را حل نمیکند.
هیچ دلیلی ندارد که داشتن یک نام خاص از نظر اجتماعی تأثیری داشته باشد. دکتر مارتین فورد، روانشناس میگوید: «نامها تنها وقتی اثر قابل توجهی دارند که تنها چیزی باشند که شما درباره یک آدم میدانید. وقتی تصویر اضافه میشود، اثر اسم کم میشود، همینطور اطلاعات درباره شخصیت، انگیزهها و تواناییها.»
اما الگوی خاصی در آلمان وجود دارد که ارتباط معناداری را ثابت میکند. همانطور که با ورود کوین کیگان به آلمان نام کوین محبوبیت پیدا کرد، با رفتن سه سال بعدش دچار افت شد. در ۱۹۹۰ که نخستین نسخه «تنها در خانه» منتشر شد و ماکولی کالکین در نقش کوین مک آلیستر درخشید، دوباره محبوب شد.
در ۱۹۹۱ کوین محبوبترین نام پسرانه در آلمان شد اما این نام بعدها با یک افت اجتماعی مواجه شد و تحقیقات دانشگاه اولدنبورگ در سال ۲۰۰۹ ثابت کرد معلمان مدارس ابتدایی به شکل ناخودآگاه با پسرهایی که نامشان کوین بود، رفتار خوبی نداشتند. حالا در میان ۲۵۰ نام محبوب آلمان هم نیست.
کسی نمیداند که آیا چنین آیندهای در انتظار ۱۱۷ کودک انگلیسی که نامشان به خاطر شش سال بازی رونالدو در منچستریونایتد، کریستیانو گذاشته شده، هست یا نه. نام تیری هم با درخشش آنری در انگلیس محبوب شد، در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ - یعنی قهرمانی آرسنال شکستناپذیر - از هر صد نوزاد پنج یا شش نفر چنین نامی داشتند.
در هلند اما اثر یاری لیتمانن طولانیتر بود. قبل از ۱۹۹۲ که ستاره فنلاندی به آژاکس بیاید اصلاً این نام وجود نداشت. ۷۴ بچه هلندی در سال ۱۹۹۴ به این نام نامیده شدند، در سال ۱۹۹۶ که آژاکس دوبار پیاپی در فینال لیگ قهرمانان اروپا حاضر شد، این تعداد به ۲۰۵ رسید و بعد از ۲۰ سال در سال ۲۰۱۶، والدین ۷۸ نوزاد هلندی این نام را انتخاب کردند.
این روزها نامگذاری بچه به نام فوتبالیستها در بین خود فوتبالیستها هم رایج شده. کریستیانو رونالدو نام خودش را روی بچهاش گذاشت. پارسال، خاوی مارکس که آن موقع در گرانادا بازی میکرد، نام بچهاش را مودریچ گذاشت.
احمد نبیل مدافع تیم ملی مصر نام پسرش را اوزیل گذاشته، نام پسران داریل یانمات مدافع واتفورد دنی و ژاوی است و نام مدافع میانی سابق استون ویلا، رون فلار، شین و ژاوی است، به نظر میرسد شکست در فینال جام جهانی ۲۰۱۰ روی هلندیها اثر گذاشته.
و بعد مورد انزو زیدان؛ انزو فرانچسکولی بازیساز اروگوئهای تنها یک فصل یعنی ۱۹۹۰-۱۹۸۹ در مارسی بازی کرد اما همین کافی بود که دل از هوادار ۱۷ ساله مارسی به نام زینالدین ببرد. زیزو بعدها گفت: «از او تقلید میکردم، میخواستم حرکاتش را تکرار کنم، میخواستم هر کاری کرده، کپی کنم.» در حالی که فرانچسکولی الهامبخش سبک بازی زیدان بود، در آخرین بازی این فرانسوی یعنی فینال جام جهانی ۲۰۰۶ ضربه سر و کارت قرمز نصیبش شد همانطور که الگوی اروگوئهای در فینال کوپاآمریکای سال ۱۹۸۷ همین عاقبت را داشت. انزو زیدان فرناندس در مارس ۱۹۹۵ به دنیا آمد.
یک سال بعد، زیزو با اسطورهاش در فینال جام بین قارهای بین یوونتوس و ریورپلاته دیدار کرد. زیدان مبهوت شده بود و فرانچسکولی میگفت: «با من دست داد و گفت باورش نمیشود که کنار من ایستاده.» بعد زیدان گفت نام پسرش را انزو گذاشته و این بار نوبت فرانچسکولی بوده که ساکت شود.
بعد از مسابقه، فرانچسکولی پیراهنش را به بازیکن تیم ملی فرانسه و برنده آینده جام جهانی داد. بقیهاش بستگی دارد به اینکه حرف کدام را باور کنید. زینالدین میگوید پیراهن را به پسرش انزو داده که در خواب بپوشد اما همسرش که مثل خیلی از مادرهای دیگر با این نامگذاری مشکل داشته، از پسرش خواسته موقع خواب پیراهن را درآورد. اما غیرممکن است که فقط با گذاشتن نام یک فوتبالیست روی پسرتان، یک فوتبالیست ایجاد کنید. این نمونه را داشته باشید. یک پسر در لستر به دنیا آمد و اسمش را از اسطوره برزیلی، ریولینو گرفتند. او هرگز در فوتبال چیزی نشد اما برادرش شد، امیل ایوانهو هسکی.
در این نام چه سری نهفته است؟
هاو دیویس
- 19
- 3