«فریده شجاعی» در مصاحبه با ایرنا از ۴۰ سال زندگی مشترک با مرحوم منصور پورحیدری حرف زد، او حرفهای جالبی بر زبان آورد که در زیر میخوانید.
به سالها پیش بر میگردیم؛ روزی که به منصور پورحدیری «بله» گفتید، آن روز را به خاطر دارید؟
بازیکن تیم بسکتبال استقلال بود و «منصور» فوتبالیست تیم بود. او با مربی بسکتبال استقلال رابطه نزدیک و صمیمانهای داشت و علاقهاش از من را نزد ایشان بازگو کرد. آقای آتشین به منزل ما آمدند و درباره خصوصیات اخلاقی منصور با خانوادهام حرف زدند.
خانوادهتان با این وصلت موافق بودند؟
اگرچه آنها میگفتند پول شغل نیست. آن روزها که مثل الان نبود فوتبالیستها قراردادهای میلیاردی امضا کنند، اما با توجه به اینکه «منصور» از خانوادهای اصیل و سرشناس و خودش جوان نجیبی بود، با این ازدواج موافقت کردند.
اولین جملهای را که بر زبان آورد به خاطر دارید؟
چه سوال سختی است! حرفهایی را زد که همه دخترها و پسرها در روز خواستگاری به هم میزنند. از علاقهاش حرف زد، آرزوهایش را بر زبان آورد و گفت میخواهم مرد زندگیت باشم.
زندگی با یک فوتبالیست سخت نبود؟
خب من خودم یک ورزشکار بودم و به خوبی از شرایط زندگی با فردی که ورزش حرفهای میکند با خبر بودم. همه زندگی ما ورزش بود. روزنامه ورزشی میخواندیم، برنامه ورزشی میدیدیم. من وقتی پا به زندگی منصور گذاشتم ۱۸ سالم بود و او به معنای واقعی کلمه مرد بود و هوایم را داشت. در زندگی با منصور به درسم ادامه دادم و مدرک دکترایم را گرفتم.
منصور پورحیدری فوتبالیست سرشناسی بود که هواداران زیادی داشت، این موضوع برایتان آزار دهنده نبود؟
اگر بگویم «نه» دروغ گفته ام.
حسادت میکردید؟
یک دختر ۱۸ ساله بودم که با فوتبالیست معروف و محبوبی ازدواج کرده بودم که طرفداران زیادی داشت و هر جا میرفتیم هواداران زیادی چه دختر و پسر جمع میشدند و من کمی حسادت میکردم اما با جرات میتوانم بگویم «منصور» یکی از پاک ترین و نجیبترین مردان کره زمین بود که در تمام طول زندگی مشترکمان همراه و کنارم بود و بهترین لحظات را در کنار هم سپری کردیم.
علاقه بیش از حد وی به استقلال برایتان آزار دهنده نبود؟
با تمام احترام و علاقهای که به هواداران استقلال قائل هستم تنها موضوعی که در زندگی من را کمی ناراحت میکرد همین علاقه بیش از حد وی به استقلال بود. او به معنای واقعی کلمه عاشق استقلال بود و همه زندگی اش را برای استقلال گذاشت.
اگر از شما بپرسیم «منصور پورحیدری» استقلال را بیشتر دوست داشت یا شما را چه پاسخی خواهید داد؟
خب عشق به خانواده موضوعی است متفاوت اما در طول ۴۰ سال زندگی مشترک با «منصور» حس قلبی من است او استقلال را بیشتر از همه چیز دوست داشت. او خودش هیچ وقت چنین حرفی را نزد، اما برداشت من اینگونه بود.
روزهای نبودن مرحوم پورحیدی چگونه میگذرد؟
نبودن وی با هیچ کلمه و جملهای قابل توصیف نیست اما تنها دلخوشی بزرگ ما این است مردم هنوز او را فراموش نکرده اند و من هر وقت سر مزار همسرم می روم هوادارانی را می بینم که آن جا حضور دارند و این اتفاق از درد بزرگ ما می کاهد.
خیلی ها اعتقاد دارند با رفتن پورحیدری استقلال یتیم شد این موضوع را قبول دارید؟
پورحیدری زندگی، جوانی و پیری اش را برای استقلال گذاشت و همه دیدند تا آخرین روزهای حیاتش تیم محبوبش را تنها نگذاشت و همه اینها را فراموش نکردهاند. پورحیدری پدر معنوی استقلال بود و امیدوارم مشکلات این تیم حل شود تا دوباره به روزهای اوجش برگردد.
- 12
- 4