گروهبندی رقابتهای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر به گونهای رقم خورد که تاریخ پس از ۲۴ سال بعد از جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه بار دیگر ایران و آمریکا را رودرروی هم قرار داد. دیدار دو کشوری که در مناسبتهای سیاسی بارها طی این سالها اصطکاکهایی با هم داشته اند، به ویژه در دوران چهار ساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ اما حالا برخلاف آن دوران و در موضوع برجام، ماههاست که درصدد رسیدن به توافقات دوجانبه هستند.
محمد خاکپور، عضو تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه در گفتوگو با خبر ورزشی، درباره دیدار تیم ملی فوتبال کشورمان مقابل آمریکا، مرور خاطرات دیدار با این تیم در سال ۱۹۹۸ در فرانسه، تغییر نسل فوتبالی در کشورمان، حضور علی دایی در مراسم قرعه کشی و مسائل دیگر مربوط به تیم ملی اظهاراتی را مطرح کرد.
درباره گروهبندی مسابقات جام جهانی صحبتی دارید؟
شخصا معتقدم اگر قرار باشد درباره فوتبال صحبت کنم حتماً باید اطلاعاتی نسبت به آن داشته باشم اما در حال حاضر به واسطه دور بودن از فضای فوتبالی و شناخت ناکافی از حریفان ایران در جام جهانی ترجیح میدهم اظهارنظری نکنم.
تیم ملی ایران بعد از ۲۴ سال بار دیگر در جام جهانی با آمریکا هم گروه شده است. عدهای بر این اعتقادند که این مسابقه سیاسی نیست و عدهای میگویند سیاسی است. نظر شما که حال و هوای بازی مقابل این حریف را تجربه کردهاید چیست؟
بنده اعتقاد دارم فوتبال در جهان امروز جزیی از سیاست است و این از قدیم هم وجود داشته. آنچنان که در سال و ۱۹۷۸ جام جهانی در آرژانتین برگزار میشد با قهرمانی این تیم در کشور خودش، انقلاب آرژانتین چندین سال به عقب افتاد. بنابراین میبینیم که فوتبال تاثیر مستقیمی بر سیاست کشورها دارد.
درباره بازی ایران و آمریکا در فرانسه صحبت کنید. اینکه آن بازی تا چه اندازه روی جامعه ایران و جامعه جهانی تأثیر داشت؟
من معتقدم ما در آن دیدار کاری را انجام دادیم که سیاسیونمان در طول سالهای پیش از آن نتوانسته بودند آن را انجام بدهند. دیدار تیم ایران و آمریکا در آن شب به یاد ماندنی شرایطی را رقم زد تا با پیروزی که ما به دست آوردیم خیلی مسائل رنگ و بوی دیگری پیدا کند.
به طور کلی بازی چطور بود؟
بسیار بسیار مهیج بود. بسیار بسیار پراسترس. برای هر دو طرف. این فقط برای ما نبود. بازیکنان تیم آمریکا هم خیلی با احساس و استرس فوتبال بازی میکردند و همان قدر که ما دوست داشتیم برنده شویم آنها هم نمیخواستند ببازند. من این موضوع را بعدها بیشتر متوجه شدم.
چطور؟
چون بعد از آن مسابقات به آمریکا رفتم و در آنجا فوتبال بازی کردم و حتی با خیلی از بازیکنانی که آن روز روبهروی من فوتبال بازی میکردند همتیمی شدم و از زبان خودشان شنیدم که آنها هم چقدر دوست داشتند در آن بازی برنده باشند و چقدر برای این مهم تلاش کردند. آن بازی واقعاً بازی قرن بود و اسم درستی برایش در نظر گرفتند. چون توانست این را به همه دنیا نشان بدهد که مردم ایران یک مردم صلح طلب هستند. مردمی هستند که دنبال دوست پیدا کردن هستند، همانطور که مردم آمریکا هستند و اگر هر مشکل یا هر اختلاف سلیقهای وجود دارد بین دولتهاست و بین مردم ایران و آمریکا هیچ اختلاف سلیقهای وجود ندارد.
درباره بازی بیشتر صحبت میکنید؟
ما در آن بازی توانستیم نشان بدهیم که شانس بهتری برای پیروزی داریم. درباره آن بازی و جام جهانی سال ۹۸ فقط میتوانم بگویم که خوشحالی من بیشتر بابت این است که اول ما توانستیم تاثیر مثبتی روی جامعه جهانی بگذاریم. با آن حضور و با آن فوتبالی که انجام دادیم، داشتیم کار مهمی میکردیم. دوم اینکه خاطرات خیلی خوبی برای مردم کشورمان رقم خورد که هنوز هم که هنوز است مردم درباره آن تیم و آن مسابقات صحبت میکنند و هر زمان دربارهاش صحبت میکنند لااقل شادی را در چهرهشان میبینید.
درباره دقایق پیش از شروع بازی و اتفاقات قبل از آن بیشتر صحبت میکنید؟ اعضای تیم چه حالی داشتند؟ نفرات تیم چه صحبتهایی با هم انجام میدادند؟
این بازی برای ما یک حساسیتهای ویژه ای داشت. من به یاد دارم قبل از اینکه به فرانسه برویم و وارد تورنمنت شویم تلفنهای متعددی میگرفتیم. چه از طرف آشنایان و چه از طرف مردم غریبه. خیلیها تماس میگرفتند و همه بدون استثناء تاکید داشتند که بازی با آمریکا برای ما حیثیتی و حیاتی است و باید برنده شوید، میگفتند مبادا در آن دیدار شکست بخورید! مبادا اتفاقی بیفتد! خلاصه اینها همه باعث بروز استرس در ما میشد و فشار را بیشتر میکرد. به یاد دارم که پیش از شروع بازی وقتی داشتیم از هتل به سمت ورزشگاه میرفتیم در داخل اتوبوسمان یک سکوت خاصی حکمفرما شده بود و اعضای تیم حرفی نمیزدند. یک سکوت غیرعادی! چون معمولاً وقتی به سمت محل برگزاری مسابقه میرفتیم همه با هم حرف میزدند یا درباره بازی صحبت میکردیم. اما سکوتی که در اتوبوس تیم بود عادی نبود.
حتی با وجود خداداد عزیزی و زنده یاد میناوند؟
بله! حتی با وجود زنده یاد مهرداد میناوند و خداداد عزیزی! واقعاً تعجبآور بود که با حضور این دو نفر که همیشه جو را شلوغ میکردند هم اینقدر سکوت در اتوبوس حکمفرما باشد! به طور کلی سکوت خاصی در تیم وجود داشت و فضای بازی همه تیم را گرفته بود.
این سکوت تا چه زمانی ادامه داشت؟
البته از نظر خودم این را میگویم و درباره دیگران حرف نمیزنم ولی تا وقتی بود که ما برای گرم کردن بدنمان وارد زمین شدیم. یعنی به محض اینکه وارد زمین چمن شدم تا بدنم را گرم کنم به شخصه دیگر استرسی نداشتم و بازی برایم یک بازی مثل بقیه بازیها بود که باید انجام وظیفه کنم.
با گلهای حمید (استیلی) و مهدی (مهدویکیا) چه حال و هوایی پیدا کردید؟
واقعاً نمیتوان درباره آن حس و حالی که داشتیم حرفی زد و آنها را توصیف کرد. با تمام آن فشارهایی که روی تمام بازیکنان، مسئولین، کادر و همه اعضای دو تیم وجود داشت، آن گل زدنها را نمیتوان توصیف کرد. وقتی حمید گل اول را زد، حمیدی که هیچ زمان در زندگیاش با سر گل نزده بود همه تیم روی هوا رفت. حتی بعد از بازی به شوخی میگفتیم؛ «حمید منظور از زدن این گل نداشته است (خنده)» و این بود که وقتی ما گلها را زدیم و خودمان را هرچقدر به پیروزی نزدیکتر حس میکردیم بازی برایمان حساس تر میشد.
چطور؟
چون در ذهنم به این فکر میکردم که الان در کشور چه فضایی حاکم است؟ یعنی آن جو و انرژی که در مردم در ایران وجود دارد چیست؟ ...و این در ذهن ما جوش میخورد و قُل میزد که نکند ما این بازی را در دقایق باقیمانده مساوی کنیم. یا این برد را از دست بدهیم. در دقایق آخر هم تیم آمریکا به شدت روی تیم ما فشار وارد میکرد و احمدرضا عابدزاده یکی دو سِیو بی نظیر در یکی دو قدمیدروازه داشت.
آمریکا هم در دقیقه ۸۷ یک گل به ایران زد؟ درباره آن گل و درگیریهایی که جلوی دروازه ایران بوجود آمده بود صحبت کنید. ظاهراً کشمکشی بین شما و بازیکنان آمریکا به وجود آمد؟
بله! اتفاقات عجیبی رخ داد. یعنی در حقیقت توپ بین پاهای نعیم سعداوی روی خط دروازه گیر کرده بود و آنها با هل دادن، فشار و لگد زدن توپ را از روی خط رد کردند و به گل رسیدند. جالب است که این خاطرات بعد از سالها برای خود من هم زنده شد. در کل بازی خاصی بود و همانطور که گفتم مهمترین مسئلهاش برای من این بود که اول ما توانستیم تاثیرمان را در جامعه ایران و جامعه جهانی بگذاریم و دوم اینکه خاطرات خوبی را برای مردم رقم بزنیم.
حالا پس از ۲۴ سال نسل جدیدی از فوتبالیستهای ایرانی به جام جهانی میروند که شاید برخی از آنها هم سن و سال فرزندان شما باشند. مثل امیر عابدزاده که فرزند احمدرضا عابدزاده در همان بازی خاطرهانگیز فرانسه است. آیا این تیم و این بازیکنان هم همان حس و حالی که شما در آن سال داشتید را خواهند داشت و از رویارویی مقابل آمریکا همان استرس و فشار را تحمل خواهند کرد؟
من بعید میدانم! البته چون چند سالی است فوتبال را دنبال نمیکنم این را میگویم. اما به لحاظ اجتماعی فوتبال یک پدیده اجتماعی است. وقتی ما ۲۴ سال پیش در آن جام جهانی حاضر شدیم و به آن رقابتها رفتیم شرایط تک تک ما و شرایط تک تک مردم کشورمان با شرایط امروز، زمین تا آسمان تفاوت داشت. یعنی اصلاً نمیتوان این دو را با هم مقایسه کرد. بچههایی که امروز میخواهند با تیم ایران به قطر بروند و در جام جهانی بازی کنند نسل دیگری از فوتبال ایران هستند که خیلی از آنها لژیونر هستند و خارج از کشور فوتبال بازی میکنند.
بیشتر در این باره توضیح میدهید؟
ببینید! شرایط این نسل بسیار مناسب است. برخی از آنها دو دوره در جام جهانی حضور داشته اند. چه از لحاظ فوتبالی و چه از لحاظ اقتصادی وضعیت متفاوتی با ما دارند. تجربه بینالمللی بسیار بسیار زیادی نسبت به آن تیم (تیم ملی ایران در ۱۹۹۸ فرانسه) دارند. چون آن زمان ما تجربه خاصی نداشتیم. وقتی شما در انگلیس، اسپانیا، پرتغال، هلند یا بوندسلیگا فوتبال بازی میکنید دائماً در حال تنه به تنه شدن با بازیکنان بزرگ دنیا هستید و وقتی به جام جهانی میروید هم خیلی برایتان تفاوتی نمیکند. فقط تورنمنت بزرگتر میشود. اما ما که فقط در داخل ایران بازی میکردیم و فقط دو یا سه نفرمان بود که خارج از کشور فوتبال بازی کرده بودند تجربه بینالمللی بالایی نداشتیم و خود تورنمنت جام جهانی برای ما محلی برای کسب تجربه بود! شرایط آن زمان با امروز خیلی فرق میکند. ضمن اینکه امروز دنیای مجازی اطلاعات و اخبار را به همه میرساند و بچههای امروز به اندازه ما بیگانه با مسائل روز و اتفاقات لحظه ای در فوتبال دنیا نیستند. آنها کاملاً متفاوت اند و میدانند که شرایط چطور است. میدانند که تیم آمریکا چه تیمی است، تیم انگلیس چه تیمی است و درکشان نسبت به این موضوع با ما تفاوت دارد. آن زمان فقط چند روزنامه کاغذی بود و یک برنامه ورزش و مردم که هفتهای یکبار پخش میشد.
درباره حضور علی دایی در مراسم قرعه کشی صحبت میکنید؟ این موضوع به لحاظ ملی برای ایران چه اهمیتی داشت؟
به نظرم علی دایی یک چهره بینالمللی و جهانی است و حضورش در آن مراسم اولاً برای خود من به عنوان یک همبازی علی و از دوستانش باعث افتخار بود. باعث غرورم بود که هم تیمیام امروز شخصیت بزرگی در فوتبال دنیا دارد که میتواند در آن بالا حضور داشته باشد. این باعث افتخار کشور شد اما حیف که ما خودمان هیچ زمان و هرگز نتوانستیم از وجود علی به عنوان یک چهره بینالمللی برای استفاده فوتبال کشورمان بهره ببریم.
- 15
- 5