به گزارش تسنیم، مینویسد؛ پشت سر هم و با ادبیات تندی مینویسد، از ضربالمثلها و جملات استعاره میگیرد و مینویسد، انگار کارش به جای مربیگری شده نویسندگی. به جای اینکه سرش گرم مسائل فنی باشد، گرم فیسبوک و بیانیهنویسی شده. مینویسد، تند هم مینویسد، غیرمحترمانه هم مینویسد.
بله، این کارلوس کیروش است که مینویسد، مربی موزامبیکی - پرتغالی که مثل گذشته، مثل روزهایی که در امارات بود و پرتغال و مثل روزهایی که همانند امروز هدایت تیم ملی ایران را برعهده دارد با ادبیاتی نامناسب به همتایانش میتازد، همتایان که سهل است به مافوقش میتازد.
کیروش «ولکن» نیست و مرتب بیانیه میدهد و فدراسیون هم همانند گذشته سکوت را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهد حتی اگر در سایت رسمی خودش اعلام کرده باشد که در هفته جاری (هفتهای که به پایان رسید) درباره جلسه با کیروش نشست خبری دارد. با این حال جلسهای برگزار نشد و اگر هم شد رسانهای نشد و اگر این جلسه برگزار میشد حداقل از طریق فیسبوک سرمربی تیم ملی اعلام میشد! (تصویر خبر سایت فدراسیون را در زیر مشاهده میکنید.)
کیروش در چند روز گذشته بار دیگر در صفحه شخصیاش به برانکو حمله کرده و او را خیانتکار نامیده و البته پس از جلسهاش با طاهری از سرپرست باشگاه پرسپولیس تعریف و تمجید کرد اما بازهم به سرمربی پرسپولیس نیش زد. این عادت کیروش شده و چون فدراسیون هم کاری نمیکند او بیشتر و بیشتر به کارش ادامه میدهد.
کیروش علاقه خاصی به ضربالمثل دارد و در بسیاری از نوشتهها و گفتههایش از این موضوع استفاده میکند. برای اینکه با زبان و ادبیات خودش با او صحبت میکنیم میتوانیم از ضربالمثلهای فارسی استفاده کنیم. مثلاً میتوانیم بگوییم «کیروش پایش از گلیمش درازتر کرده است». اگر کیروش معنی این ضربالمثل را نمیداند و اطرافیانش هم به او نگفتهاند، باید به او بگوییم این ضربالمثل در جایی کاربرد دارد که طرف بیش از حد اختیاراتش اظهارنظر کرده و در هر چیز و هر کاری که به او مربوط نیست دخالت میکند. مثلاً میتوانیم بگوییم کیروش که درباره مافوقش (مسئولان فدراسیون فوتبال) حرف میزند، پایش را از گلیمش درازتر کرده است. این مربی زاده موزامبیک که احتمالاً بحثهای مربوط به گروگانگیری (کلمهای که دو بار در ایران از آن استفاده کرد و یک بار گفت خودم گروگان فدراسیون هستم و دیگر بار گفت که فدراسیون، گروگان برانکو است) را در زادگاهش تجربه کرده، درباره مسائلی حرف زده (مباحث غیر فنی) که مصداق «درازتر کردن پا از گلیم» است.
این مربی موزامبیکی - پرتغالی در آخرین بیانیهاش از سرپرست باشگاه پرسپولیس تعریف کرده و باز هم علیه برانکو موضع گرفته و گفته «بعد از شش سال حضورم در ایران هیچگاه درباره کار مربی باشگاهی به صورت عمومی اظهارنظر نکردهام.» اینجا هم باید ضربالمثل دیگری را برای این مربی بگوییم. در ایران میگوییم «دُم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را». آقای کیروش! یادتان رفته پس از جام ملتهای ۲۰۱۵ آسیا درباره قلعهنویی و درخشان اظهار نظر کردید و گفتید آنها استحقاق نشستن روی نیمکت مربیگری را ندارند و البته جملات دیگر و تندتری هم گفتید که در آرشیو موجود است. کاری به این نداریم که حق با چه کسی است، حرف این است که کیروش گفته هیچگاه درباره کار مربی باشگاهی صحبت نکرده؛ حال این مرد موزامبیکی - پرتغالی بگوید «دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟»
و اما فدراسیون فوتبال. بدون شک اُسکار سکوت و تماشاگر بودن باید به فدراسیون فوتبال ایران تعلق گیرد، فدراسیونی که توانایی برخورد با سرمربی (زیر دستش) را ندارد و سکوت میکند. مهدی تاج هفته گذشته از برگزاری جلسه با کیروش سخن گفته و گفته بود تا سه روز دیگر مشکلات حل میشود اما نه جلسهای برگزار شد و نه مشکلی حل. فدراسیون فوتبال تماشاگر محض اتفاقات رخ داده است و این توانایی را ندارد که با سرمربی تیم ملی برخورد کند و جلوی او را بگیرد.
مهدی تاج در حال تماشای این موضوع است که کیروش یک روز فدراسیون فوتبال را مقصر ناکامی تیم ملی معرفی میکند و دیگر روز به برانکو لقب خائن میدهد. فدراسیون حتی نمیتواند جلوی بیانیههای کیروش را بگیرد و خیلی راحت اجازه میدهد سرمربی تیم ملی هر چه دلش میخواهد نثار این و آن کرده و «پایش را از گلیمش درازتر کند.»
گفته شده کیروش مسائلی را درباره عدم حضور برخی افراد در فدراسیون از تاج درخواست کرده که البته فدراسیون نسبت به این موضوع هم واکنشی نشان نداده است. تاج میگوید سکوت فدراسیون فوتبال همراه با تدبیر است. عجب کلمهای! تدبیر! و لابد همین تدبیر است که اجازه میدهد کیروش به گستاخیها و پردهدریهایش ادامه دهد. فدراسیون تماشا میکند و کیروش پایش را از گلیمش درازتر.
- 14
- 4