بهترین سیاست در احترام گذاشتن به دیگران خلاصه میشود و در جامعهای که احترام در آن حرف اول و آخر را بزند، قطعا موفقیت همیشه در دسترس است. از طرفی دیگر عشق و دوستی با نبود احترام به نفرت تبدیل میشود و نفرت اصلیترین عامل به بیراهه رفتن، جنجال، ایجاد دشمنی و از دست رفتن اتحاد است. درباره موضوع احترام نباید یک واقعیت تلخ را فراموش کنیم؛ اینکه در جامعه ما فقدان احترام، بیمرزی و تجاوز به مرزهای یکدیگر در هر پدیده اجتماعی دیده میشود؛ از ترافیک گرفته تا روابط حاکم بر ادارات و ارگانها و حتی فوتبال بهعنوان پرطرفدارترین رشته ورزشی! این در شرایطی است که همه باید یاد بگیرند خوب و بد را با هم بپذیرند.
کارلوس کیروش بهعنوان سرمربی تیمملی ایران از نظر فنی نتایج نسبتا قابل قبولی به دست آورده و تغییرات بزرگی در فوتبال ملی ایران ایجاد کرده است. منتهی در تمام مدت این ٧ سال، حضور کیروش با جنجالهای بسیار زیادی همراه بوده است. در این مدت جنجالهایی که همواره آقای سرمربی نقش اول را در آن ایفا کرده، همیشه بیشتر از کارهای فنیاش در ذهن مردم ایران مانده است. یکی از این جنجالها مصاحبهها و بیانیههای تندی است که مرد پرتغالی در زمانهایی که اوضاع بر وفق مرادش نیست، انجام میدهد یا منتشر میکند. اتفاقاتی که شرایطی را به وجود میآورد که جایگاه و اهمیت «احترام» در فوتبال ایران زیر سوال برود
و نفرت و دعوا جای آن را بگیرد. در این گزارش تلاش کردیم مهمترین مصاحبهها و بیانیههای تندی را که کیروش علیه مربیان شاغل در فوتبال کشور داشته، مرور کنیم. بررسی این صحبتها به خوبی نشان میدهد که او نحوه کار مربیان شاغل در ایران را قبول ندارد. مرور رفتارها و صحبتها بهخوبی نگاه کیروش به فوتبال کشور را نشان میدهد و به همه ثابت میکند که او چرا در آستانه جامجهانی جنجالیترین خواستهاش برای عدم حضور بازیکنان ملیپوش در تیمهای باشگاهی را مطرح کرده است.
٩ آذرماه ١٣٩٢/ بیانیه علیه اسکوچیچ
کیروش با انتشار بیانیهای درباره انتقادهای دراگان اسکوچیچ، سرمربی وقت ملوان انزلی درمورد پست بازی مازیار زارع در ملوان و تیمملی گفت: «من وضع مازیار زارع را به خوبی میدانم و به نظرات مربیان ملوان هم احترام میگذارم. در هر حال این مسأله رضایتبخش نیست و موجب ناراحتی است، چرا که مازیار زارع با این وضع فرصت حضور در جامجهانی را از دست خواهد داد.
شرایط زارع به عنوان هافبک، شبیه به دیگر هافبکها در لیگ ایران است اما به نظر من وظایف زارع فراتر از یک هافبک بهعنوان دفاع مرکزی است، پتانسیل و تواناییهای زیادی دارد و میتواند در سطح بینالمللی رقابت کند. درنهایت باید بگویم که این مشکل تنها متوجه مازیار زارع است و برای حضور در تیمملی باید در دفاع بازی کند.» دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم فوتبال ملوان پیش از این گفته بود: «من سرمربی ملوان هستم، نه کیروش.»
٤ بهمن ١٣٩٣/قلعهنوعی و رهبری تحریم تیم ملی
آقای قلعهنوعی روند تحریم کردن بازیکنان در تیمملی را در جامجهانی رهبری کردند. ایشان قرار بود قبل از جامجهانی بازیکنان را در اختیار من بگذارند که این کار را نکردند؛ چه چیزی میشد از این کارها به دست آورد؟ ایشان برخی اوقات که خودش نمیخواست مستقیم صحبت کند به دستیارانش میگفت صحبت کنند یا افرادی که از خودشان بود مثل پزشک و فیزیوتراپ تیم یا مدیرعامل سابق استقلال! یک ماه تیم را به خاطر استقلال تعطیل کردند تا به آسیا برود و ایشان از حمایتهایی که برای تیمملی بود استفاده کرد، اما چه دستاوردی به دست آورد؟ در این مدت هر بار میبرند، نمیگویند به خاطر آمادهسازی تیمملی بود اما هر بار که میبازند، میگویند ملیپوشان ناآماده بودند.
١٥ دیماه ١٣٩٥/خط زدن پرسپولیسیها
برگزاری اردوی پنج روزه تیمملی در امارات در دیماه ١٣٩٥ نقطه اوج درگیریهای کیروش و برانکو بود. سرمربی پرسپولیس در آن مقطع نسبت به برگزاری این اردو که هیچ مسابقه دوستانه بزرگی هم در آن وجود نداشت، اعتراض کرد و کیروش هم در تصمیمی جنجالی ٧ بازیکن پرسپولیس را از اردوی تیمملی اخراج کرد و به تهران برگرداند. او سپس تمام دستیاران ایرانی خود را از کادر اخراج کرد. با این حال بعد از این اتفاقات چندین بیانیه و مصاحبه تند علیه برانکو ایوانکوویچ داشت. او گفت: «میدانید که این اردو در روزهای مقرر فیفا نبوده است
و آقای ایوانکوویچ علاقهای به همکاری در مورد برنامهای که قبلا تأیید کرده بود، نداشت و بنده بهعنوان سرمربی تیمملی قادر به ارایه تضمین درخصوص موفقیت یا ناکامی تیمشان نیستم. علاوه بر این، من میخواستم با رهایی ۷ ملیپوش پرسپولیس آنها را از فشارهای احتمالی برانکو ایوانکوویچ خلاص کنم. کاملا واضح است که این برنامه انجام خواهد شد. در همه کشورهای دنیا، خواستههای باشگاهها برای توافق بین آنها و تیمملی حایز اهمیت است، اما به علت پایبندی برانکو به تواقفات انجام شده و عدم ارایه موضعی ثابت، امکان هیچگونه توافقی با او وجود ندارد.»
٤ بهمن ١٣٩٣/ گذشته درخشان جلوی چشم سرمربی پرسپولیس
خدمت آقای درخشان (سرمربی وقت پرسپولیس) میگویم ایشان چه اختیار فکری در خود میبینند که در مورد تیمملی صحبت کند. او بهعنوان مربی زیر ١٧سال زمانی که تیم دستش بود بهترین عملکردش این بود که با تقلب و با حضور بازیکنان صغر سنی ٤سال از مربیگری محروم شود، به خاطر یک عمل غیرقابل قبول و او فقط باعث شرم کشور شد.
ضمن اینکه در سال ١٩٨٦ همراه ١٣ بازیکن دیگر تیمملی را تحریم کرد. آیا امروز هم میخواهید شاهد این مسائل در تیمملی باشید؟ پیکان، شهرداری تبریز، داماش و شاهین تیمهایی بودند که با درخشان به لیگ پایینتر سقوط کردند و پرسپولیس هم در ١٠ بازی با او ٤ مسابقه را شکست خورده و اینها افتخارات آقای درخشان هستند و او درحالی میگوید تیمملی فوتبال تهاجمی بازی نمیکند که ما در هر بازی ١,٧٢ گل به ثمر رساندیم اما تیم پرسپولیس که او این تیم را رهبری میکند ١.٢ گل در هر بازی زده است. او از نظر اخلاقی اجازه ندارد در مورد تیمملی صحبت کند.
بهمنماه ٩٣/اختلاف با کادر فنی تیم امید
اختلاف میان کارلوس کیروش و محمد خاکپور، سرمربی قبلی تیمملی المپیک از بهمنماه ١٣٩٣ آغاز شد و تا زمان حذف تیم امید از مسابقات قهرمانی آسیا و حذف شدن از المپیک ادامه داشت. در این مدت این دو مربی هیچ ارتباط و همکاری با هم نداشتند و مدام بر سر در اختیار داشتن بازیکنانی چون سردار آزمون و جهانبخش با هم اختلاف نظر داشتند و کار به جایی رسید که یک بار کیروش تهدید کرد اگر این دو بازیکن را در اختیار نداشته باشد از سمت خود استعفا خواهد کرد.
٢ تیر ١٣٩٥/آقای کریمی...
بیانیه کیروش و استفاده از الفاظی چون مار و عقرب و گرگ با واکنش تند اهالی فوتبال و حمایتهای چهرههایی چون علی کریمی از برانکو ایوانکوویچ همراه شد. تا جایی که کریمی از او خواست بدون استفاده از این استعارهها، شهامت نام بردن از اسامی را داشته باشد. کیروش البته ضمن اینکه خود را فردی با شهامت و جرأت بالا خواند در مصاحبه با خبرآنلاین از این استعارهها پرده برداشت و خطاب به علی کریمی گفت: «آقای کریمی! آنها همان افرادی هستند که برخورد بسیار نامناسب و توأم با بیاحترامی، در زمان حضور در تیمملی با شخص خود شما داشتند.
اینها همان افرادی هستند که برنامههای صعود ایران در مسابقات المپیک، تحت هدایت نلو وینگادا را از بین بردند و باعث اتفاقات بعدی شدند. اینها همان افرادی هستند که لطمه بزرگی به مرکز تخصصی تمرینی زدند. آقای کریمی، اینها همان افراد هستند. امیدوارم که شما چیزی یاد گرفته باشید و شجاعت و جرأت لازم را داشته باشید و بروید به برانکو بگویید این افراد دارند اطلاعات گمراهکننده میدهند. آنها با این اطلاعات برانکو را مجبور کردند که اینگونه حرفهای اختلافانگیز علیه بنده و فدراسیون مطرح کند.»
١٠ دی ١٣٩٦/تنش با کرانچار
درخواست کیروش برای برگزاری کمپهای یکروزه برای بازیکنان شاغل در فوتبال ایران بعد از هر مسابقه از لیگ جنجال بزرگی در فوتبال ایران به راه انداخت. زلاتکو کرانچار، سرمربی وقت سپاهان یکی از مربیانی بود که به این درخواست انتقاد داشت و تأکید کرد برنامه ریکاوری تیمملی با باشگاهها تفاوت زیادی ندارد. این اتفاق باعث شد کیروش چنین بیانیهای علیه کرانچار منتشر کند: «بعد از ۳۶سال تجربه بینالمللی و حرفهای و پس از گذشت هفتسال از نتایج و دستاوردهای تاریخی برای فوتبال ایران اگر همکار عزیز بنده جناب آقای کرانچار من را نمیشناسند و به من اعتماد ندارند هیچوقت این شناخت را پیدا نخواهند کرد و اعتماد نخواهند داشت.»
٢٩ دی ١٣٩٥/برانکو خیانتش را توضیح بدهد!
بسیار جالب است که در رسانههای اروپایی خواندم که آقای برانکو ایوانکوویچ از آمادهسازی تیمملی کشورش، کرواسی، برای رقابتهای مقدماتی جامجهانی دفاع کرده است. آیا این بدبینی و بیصداقتی هوشمندانه از سوی آقای برانکو را درک میکنید؟ بهعنوان یک مربی خارجی در ایران، آیا او میتواند توضیح بدهد که چرا این نگرانی را در مورد تیمملی ایران ندارد؟ میتواند توضیح بدهد که چرا برنامه پذیرفته شده فدراسیون را بایکوت کرد؟ بله، من توضیحش را میدانم؛ بیصداقتی هوشمندانه . آقای برانکو میتواند این تنش و خیانت را توضیح بدهد؟ تیمملی ما بهطور ناعادلانه در شرایط بحرانی قرار گرفته که تبعات جدیای در آیندهای نزدیک برای آن وجود دارد.
- 9
- 1