حتي برنامهاي مثل «حالا خورشيد» هم آن را برجسته کرد و به آن پرداخت. اگرچه در همان ساعات اوليه بعد از انتشار، بسياري از ورزشينويسان خبر دادند که طرح یادشده، طرح نهايي پيراهن ايران در جام جهاني نيست، ولي باز با سرعت بالايي دستبهدست شد و بسياري از کاربران با بهسخرهگرفتن آن، اين پيراهن را زشتترين پيراهن ممکن در جام جهاني توصيف کردند.
کار حتي تا جايي بالا گرفت که علي کريمي هم که دنبالکنندههاي زيادي در شبکه مجازي دارد، اين پيراهن را منتشر و آن را مسخره کرد، اما روز گذشته فدراسيون فوتبال که در دوره تاج بهندرت درباره مسائل مختلف و حواشي پيشآمده صحبت ميکند بيانيهاي تندوتيز خطاب به برنامه حالا خورشيد نوشت و توضيح داد که پيراهنهاي رونماييشده، پيراهن ايران در جام جهاني نيست.
بااينحال اين توضيح هم نتوانست مانع از انتقادهای زياد به نبود شفافيت در قرارداد فدراسيون فوتبال با کمپاني آديداس شود.
چرا آديداس؟
اينکه فدراسيون فوتبال ايران سراغ آديداس رفت، دليل مشخصي داشت: تيم ملي پيراهنهاي غيراستاندارد «جيووا» را ميپوشيد که با انتقاد بسيار زيادي از سوي مليپوشان و البته کارلوس کيروش همراه شد. کيروش که همواره بر جزئيات تأکيد میکند، گفت ايران براي جام جهاني پيشِرو بايد پيراهن آبرومندانهاي بپوشد.
اينطور شد که مسئولان وقت کميته بازاريابي خيلي سريع باب مذاکره با مسئولان آديداس را پيش گرفتند تا با اين کمپاني بهعنوان «اسپانسر» همکاري کنند. با بههمخوردن قرارداد با جيووا، مسئولان فدراسيون فوتبال از «بازار» پيراهنهاي آديداس را تهيه کردند و همزمان نیز داستان قرارداد اسپانسري با اين کمپاني آلماني را پيش بردند.
آديداس انتخاب شد، چون ايران و کيروش ميخواستند تيم ملي در جام جهاني پيراهن شايستهاي داشته باشد و ماجراي اردوي قبل از جام جهاني برزيل رخ ندهد؛ در اردوي قبل از اعزام به برزيل پيراهنهاي آلاشپورت ايران قلابي و بيکيفيت از آب درآمد!
تغيير کاربري از «اسپانسر» به «تجاري»
در شرايطي که مسئولان فدراسيون فوتبال خبر دادند قرارداد يکسالهاي با آديداس بستهاند و اين کمپاني «اسپانسر» ايران در جام جهاني است بهناگاه خبر رسيد آديداس با ايران همکاري حرفهاي نخواهد داشت و فقط به ايران لباس «ميفروشد!» اتفاقي غيرمنتظره که صداي بسياري از منتقدان را درآورد؛ اما پشت پرده اين داستان چه بود؟
ماجرا به دستورالعمل وزارت صنعت، معدن و تجارت برميگشت که بهدليل حمايت از کالا و کارگر ايراني هر کمپانيای که قصد همکاري با ايرانيها در زمينه پوشاک را داشته باشد وادار به توليد بخشي از محصولاتش در ايران ميکرد. به عبارت ساده اگر ايران ميخواست با آديداس همکاري «اسپانسري» داشته باشد، اين کمپاني بايد بخشي از توليداتش را به ايران ميآورد و در اين کشور فعاليت ميکرد.
موضوعي که صد البته با مخالفت اين کمپاني عريضوطويل روبهرو شد. آنها با «عجيبدانستن» چنين بندي حاضر به همکاري «اسپانسري» با ايران نشدند و فقط به ايران توصيه کردند که ميتوانند لباسهاي اين کمپاني را بخرند. البته اين «خريدن» هم با سازوکاري همراه شد؛ به اين معني که ٧٠ درصد به ايران تخفيف دهند و آن وقت از پول فروش پيراهنهاي اصلي ايران در جام جهاني، ٣٠ درصدي را که فدراسيون پول داده، پس بگيرد.
به همين سادگي قرارداد «اسپانسري» جايش را به قرارداد «تجاري» داد و اين کمپاني سرشناس آلماني از چنگ ايران گريخت.
چرا برند ديگري انتخاب نشد؟
پس از همکارينکردن فدراسيون با برند «جيووا» و اعلام اين نهاد براي همکاري با برندهاي سرشناس دنيا، بسياري از برندهاي ديگر از جمله ٣٦٠، جيووا و لينينگ، حاضر به همکاري با فدراسيون فوتبال ايران شدند، ولي ايران که به برندهاي بزرگتري فکر ميکرد با آديداس وارد مذاکره شد؛ آنهم مذاکره از پايين به بالا!
در کشوقوس همان مذاکرات بود که تيم ملي با پيراهن اين برند در رقابتهاي انتخابي جام جهاني به ميدان رفت و به فيفا اعلام کرد برندي که ايران در جام جهاني ميپوشد آديداس است. اين اعلام و بازيکردن با آن پيراهنها قبل از اين بود که فدراسيون متوجه شود بندي قانوني سر راهش را گرفته و نميتواند با آديداس بهعنوان «اسپانسر» همکاري کند.
اينطور شد که فدراسيون در نهايت مجبور شد با همان پيراهنهاي آديداس به جام جهاني برود؛ يعني پيراهن را بخرد و به جام جهاني برود.
تکليف يوز چه ميشود؟
فدراسيوننشينها سرمست از اينکه قرارداد خوبي با آديداس خواهند بست، خيلي سريع وعده دادند که يوز ايراني روي اين پيراهن طراحي خواهد شد، ولي آديداس خيلي زود با اين موضوع مخالفت کرد.
فدراسيون بهدنبال اين بود که با طراحي اوليه يوز را برگرداند، ولي آديداس به فدراسيون گفته بود با چنين پيشنهادي کيفيت لباسها پايين ميآيد. در واقع اين کمپاني به فدراسيون گفته بود طراحي يوز بايد بهگونهاي باشد که به بافت لباس آسيبي نرسد.
در نتيجه به وقت بيشتري نياز است. قرار بود يوز روي پيراهن ايران باشد، اما زماني که قرارداد اسپانسري جايش را به قرارداد تجاري داد، موضوع «يوز» هم خودبهخود منتفي شد. در واقع براي آديداس صرف ندارد براي تيمي که قرار نيست اسپانسرش باشد وقت بگذارد و يوز را روي پيراهن بنشاند.
چرا پيراهنهاي ساده؟
حالا که مسئولان فدراسيون فوتبال ميگويند پيراهنهاي ايران براي جام جهاني ساده است و طرح خاصي ندارد، باز هم صداي بسياري از دوستداران فوتبال درآمده است؛ با توجه به اتفاقاتي که در بالا به آن اشاره شد، طبيعي است که پيراهنهاي ايران در جام جهاني «ساده» باشد؛ چون اصولا قرارداد اسپانسرياي منعقد نشد که آديداس بخواهد طرح ويژهاي بزند.
البته اين سادگي دليل بر بيکيفيتبودن يا زشتي پيراهن نخواهد بود و از طرفي دليلي بر «طرحنداشتن» هم نميشود. همين که لوگوی ايران با يکسري رنگهای حتي ساده، بهکار برده شود، به اين معني است که آديداس اين پيراهنها را براي تيم ملي ايران در جام جهاني طراحي کرده است.
در همين جام جهاني ٢٠١٨ کافي است به پيراهن دو تيم ملي عربستان و کره جنوبي که کمپاني نايکي آنها را طراحي کرده است، نگاه شود تا مشخص شود سادگي هم ميتواند جذابيتهاي خاص خودش را داشته باشد.
ضعف فدراسيون
در پرونده پيراهن تيم ملي نميشود فدراسيون را چندان هم غيرمقصر دانست؛ درست است که آنها معتقدند از آديداس تخفيف گرفتهاند، ولي بايد گفت که کار چندان «شاقي» هم نکردهاند چون اصولا اين نوع همکاري بيشتر به سود آديداس بوده است.
همين روز گذشته بود که مهدي مهدويکيا، مليپوش سابق ايران در توييتر خبر داد که از دو کمپاني نايکي و آديداس براي تيمهاي آکادمياش با ٦٠ درصد تخفيف خريد ميکند. خريد پيراهن براي يک آکادمي، آن هم با ٦٠ درصد تخفيف، نشان ميدهد که فدراسيون در پرونده لباسها ضعف زيادي نشان داده است.
شايد مسئولان فدراسيون همان بند وزارتي را بهانه کنند که مانع از همکاريشان با آديداس شده ولي ميشد با يک رايزني بسيار ساده، شرايط تيم ملي ايران در جام جهاني را مستثني کرد و قرارداد اسپانسري با آديداس بست. اتفاقي که از قرار معلوم خود مسئولان فدراسيون هم بدشان نميآمد که رخ دهد!
انتخاب موسیقی سنتی برای تیم ملی فوتبال
عقیلی و قربانی سرود ایران را میخوانند
در فاصله دو ماه مانده به شروع جام جهانی خوانندگان سرود ایران در این رویداد بزرگ بینالمللی معرفی شدند. با توافق فدراسیون فوتبال و بنیاد رودکی، علیرضا قربانی و سالار عقیلی سرود ایران برای جام جهانی ٢٠١٨ روسیه را خواهند خواند.
توافقنامه بین فدراسیون فوتبال و بنیاد رودکی بهمنظور تهیه سرود تیم ملی در جام جهانی دیروز امضا شد. طبق این توافق بنیاد رودکی سه اثر برای تیم ملی آماده میکند.
کار نخست، با خوانندگی سالار عقیلی و آهنگسازی بابک زرین و شعری از احسان افشاری است.
دومین کار با صدای علیرضا قربانی و با همکاری شهرداد روحانی در مقام آهنگساز و رهبر ارکستر سمفونیک و شعر ساعد باقری ساخته میشود.
سومین کار هم اثر فریدون شهبازی آهنگساز و با شعر عبدالجبار کاکایی ساخته میشود اما خواننده آن هنوز مشخص نشده است. هر سه کار ارکستر دارد و در سبک موسیقی ایرانی است و هیچیک در حوزه پاپ نیست. از این قطعات، با حضور تیم ملی رونمایی شده و در تالار وحدت اجرا میشوند.
احتمالا این مراسم ٢٧ اردیبهشت خواهد بود. انتخاب موسیقی سنتی به جای موسیقی پاپ یکی از تصمیمهای مهمی بود که دیروز گرفته شده است. این در حالی است که در کشورهای دیگر معمولا از موسیقی پاپ استفاده میشود که با فضای هیجانی فوتبال و هواداری همخوانی دارد.
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال درباره انتخاب موسیقی سنتی به جای موسیقی پاپ گفت: «یک کلیپ برای تیم ملی تهیه میکنیم. موسیقی را به بنیاد رودکی واگذار کردیم. این کار را به حوزهاش واگذار کردیم. در این حوزه بنیاد رودکی کاربلد است. سالار عقیلی و علیرضا قربانی این کار را پیش میبرند که کار بسیار فاخری است و توسط ارکستر سمفونی ملی و ارکستر سمفونی تهران اجرا میشود.
میتوانستیم کار را سادهتر اجرا کنیم. البته ما نمیتوانیم جلوی بقیه افراد را بگیریم. همه میتوانند برای تیم ملی خودشان بخوانند. کشور به جام جهانی رفته و هرکسی در هر جای دنیا میتواند موسیقی تهیه کند.
ستاد جام جهانی به این نتیجه رسید که با بنیاد رودکی وارد کار شود. این کار ایرانی است و چند صد نفر درگیر میشوند». در چند دوره گذشته سرودهایی که به صورت رسمی برای تیم ملی تهیه شد، چندان مورد قبول عموم قرار نگرفت. در روزهای گذشته نام چندین خواننده بهعنوان خواننده سرود تیم ملی مطرح شد که حالا مشخص شده عليرضا قربانی و سالار عقیلی قطعا چنین سرودی خواهند خواند.
به این جمع دونفره، یک خواننده دیگر هم اضافه خواهد شد. اینکه چرا بهجای یک اثر، سه اثر تهیه میشود هم جای سؤال است. در جام جهانی ٢٠١٤ هم پس از مطرحشدن نام چندین خواننده آخر سر احسان خواجه امیری سرود ایران را خواند. بههرحال منتقدان در این سالها از انتخاب خواننده و سرود ایران ایراد گرفتهاند. آنها معتقدند سرودهای خواندهشده چندان با جنس فوتبال همخوانی نداشته و بههمیندلیل فراگیر نشده است.
به همین دلیل است که در رویدادهای بینالمللی دیده شده که از آثار خوانندههای خارج از کشور برای تیمهای ورزشی ایران استفاده شده است. بههرحال باید دید این موسیقیهای سنتی میتواند در این دوره فراگیر شود و در بین مردم بهعنوان سرود تیم ملی جایگاه پیدا کند یا نه.
- 10
- 3