بازی با کامبوج و ۱۴ گلی که به این تیم ناشناخته زده شد، تکیهگاه محکمی برای خوشحالی نیست. خوشحالی واقعی از بازی روز پنجشنبه تیم ملی و حضور ۴ هزار تماشاگر زن بافرهنگ و مودب ایرانی روی سکوهای ورزشگاه بود، بیآنکه پیشگوییهای بدبینانه بدخواهان این آب و خاک ذرهای با آنچه در عمل اتفاق افتاد، همخوانی داشته باشد.
فارغ از آنچه روی سکوها دیده شد، فراموش نکنیم کامبوج همان تیمی بود که ماه گذشته ۷۰ دقیقه یکی از رقبای مستقیم ما یعنی بحرین را عذاب داد تا شکست بخورد و اگر شوخیهای فضای مجازی را کنار بگذاریم، زدن ۱۴ گل حتی به تیمهای محلی هم آسان نیست چه برسد به تیم ملی یک کشور. بازی با کامبوج شاید تحلیل فنی به معنای مرسوم آن نداشته باشد ولی نکتهها و نشانههایی وجود داشت که باعث امیدواری بود. اول اینکه در تمام طول نود دقیقه، میل به همکاری و پاس دادن در میان مهاجمان در بالاترین سطح ممکن وجود داشت. در مسابقاتی اینچنینی معمولاً مهاجمان برای اینکه آمار گلزنی ملی خود را بهبود ببخشند، کمتر به سراغ گزینه «پاس» میروند و ترجیح میدهند خودشان گلزن باشند.
این یک واقعیت است که در یک تیم، میان مهاجمان رقابتی محسوس برای گل زدن وجود دارد و هرکسی میخواهد خودش بیشترین گل را به ثمر برساند اما حتی روی گل چهاردهم هم مهدی طارمی در موقعیتی که میتوانست با کمی پیشروی به چارچوب ضربه بزند، ترجیح داد کریم انصاری فرد را در موقعیت گلزنی قرار بدهد. در تیمی که ویلموتس به زمین میفرستد، قرار نیست همه گلها را فقط یک مهاجم بزند و این مشارکت و همکاری که بین عناصر هجومی ایجاد شده، در گذشته در تیم ملی کمتر به چشم میخورد.
تغییر دیگری که ویلموتس به وجود آورده، بازگشت دوباره کریم انصاریفرد به قالب یک «مهاجم گلزن» است. کریم برای سالهای طولانی زیر نظر کیروش تبدیل به یک بازیکن خط سوم شده بود که دور از دروازه بازی میکرد و به ندرت در بازیهای ملی گلی به ثمر میرساند اما با ورود مارک ویلموتس به نقش ذاتی خودش بازگشته و بعد از گلی که مقابل هنگکنگ زد، حالا با ۴ گل مقابل کامبوج تبدیل به یک عنصر قابل اعتماد در خط حمله تیم ملی شده.
اما شگفتی بزرگ تیم ملی در بازی آسان روز پنجشنبه، محمد محبی بود. وینگر جوانی که ابتدا قرار نبود در ترکیب اصلی باشد اما وقتی اشکان دژاگه در گرم کردن پیش از بازی دچار مصدومیت شد، به جمع ۱۱ نفر اصلی رسید و نشان داد چرا پیش از شروع فصل، تیمهای بزرگ لیگ برتری همگی مشتاق به خدمت گرفتن او بودند.
محبی تا چند ماه پیش یک بازیکن تقریباً گمنام در لیگ یک بود و حالا مهاجم ملیپوشی است که هر روز فاصلهاش را با ترکیب اصلی کمتر میکند. به یاد داشته باشیم که وقتی ویلموتس در تیرماه امسال، ۲۳ بازیکن جوان و بعضاً گمنام را به اردوی تیم ملی دعوت کرد خیلیها به او انتقاد کردند که این کارها غیر ضروری و «شو آف» است اما از همان نفراتی که به آن اردو دعوت شدند و با تیم ملی امید هم یک بازی دوستانه انجام دادند، این هفته محمد محبی در ترکیب اصلی قرار گرفت و مهرداد محمدی هم بهعنوان بازیکن جانشین وارد زمین شد و گل زد.
آنچه مارک ویلموتس در این چند ماه نشان داده این است که برای تغییر نسل تیم ملی، مرد عجولی نیست و به جای «کوبیدن و دوباره بنا کردن» ترجیح میدهد تغییرات را تدریجی و زیرپوستی پیش ببرد. مثل همان کاری که درباره محبی و مهرداد محمدی کرد.
علی مغانی
- 16
- 5