باشگاه استقلال در تاریخ حیات خود همواره از وجود هافبک های خلاق بهره مند بوده است. در همین فصل قبل فرشید اسماعیلی به رغم تمام انتقادهایی که به شیوه بازی اش بود، توانست در نقش بازیساز عملکرد درخشانی از خود بجا بگذارد که همین شرایط موجب حضورش در فوتبال قطر شد. بی گمان اگر اسماعیلی در استقلال نمی درخشید، در قاب چشمان مدیران باشگاه عرب قرار نمی گرفت و به دایره لژیونرها ملحق نمی شد. در واقع جدایی اسماعیلی به رغم آنکه برای استقلال کمرشکن جلوه می کرد اما قابل پیش بینی بود.
با جدایی او فرهاد مجیدی تمام نگاه خود را معطوف به مهدی مهدی پور کرده تا شاید از این بازیکن، یک هافبک خلاق پدید آورد. اصرار به بازی گرفتن از مهدی پور در هر شرایطی این انگیزه را کاملاً عیان می سازد که سرمربی استقلال چه مسیری را طی می کند. مهدی پور نیز در بازی های اخیر سیری صعودی را در پیش گرفته و به یکی از مهره های اثرگذار تیمش تبدیل شده است. او علاوه بر آنکه یکی از هافبک های پر تلاش تیمش در دیدار سنتی هفته هشتم بود، در بازی هفته نهم مقابل پیکان نیز در متن گلزنی های تیمش قرار گرفت و توانست با ارسال های مناسب، هم تیمی هایش را در مسیر گلزنی قرار دهد. در کنار او نیز محمدزبیر نیک نفس نیز عملکرد قابل قبولی داشت.
بازیکنی که قبلا نتوانست از فرصت بازی در ترکیب استقلال بهره حداکثری ببرد و با نمایشی پرخطا و کم جاذبه از ترکیب اصلی استقلال فاصله گرفت. برگشت زبیر در بازی با پیکان اما ره آورد مطلوبی برای استقلال به همراه داشت و با اینکه سطح این بازی به دلیل ضعف های حریف قدری پایین تر بود اما به هر شکل این بازیکن توانست پاسخ اعتماد دوباره فرهاد مجیدی را بدهد و به یکی از اثرگذار ترین بازیکنان تیمش تبدیل شود. در واقع نیک نفس و مهدی پور پیروزی استقلال مقابل پیکان را هموار کردند تا بعد از هفته ها ۳ امتیاز شیرین به بیلان کاری فرهاد مجیدی اضافه و استقلال به نقطه امیدواری برسد.
مهدی پور و نیک نفس تا هنگامی که در نقطه کنونی قرار داشته باشند، شانس بیشتری در قیاس با دیگر هافبک ها برای حضور در ترکیب اصلی خواهند داشت و اینطور که پیدا است فرهاد مجیدی نیز بی میل نیست از این دو در بازی با سپاهان نیز بهره گرفته و آنها را توأمان در ترکیب تیمش به میدان بفرستد. مهدی پور و نیک نفس در واقع در روزی که نه رضاوند در ترکیب استقلال حضور داشت و نه روزبه چشمی روز موفقی را سپری کردند تا عملاً اقبال این دو را برای بازگشت به دایره بازیکنان اصلی تیم کاهش دهند و خود تبدیل به بازیکنانی مهم تر در استقلال کنونی شوند.
نیک نفس با قابلیت بازی درگیرانه و در کنارش شم موقعیت سازی( مانند آنچه در بازی با پیکان نشان داد) و مهدی پور نیز با گرایش قابل توجه به ارسال پاس گل و موقعیت آفرینی می توانند با ادامه حضور در ترکیب استقلال به دو بازوی قدرتمند برای فرهاد مجیدی تبدیل شده و خیال او را بابت داشتن هافبک هایی با قابلیت تخریب بازی حریف و خلاقیت آسوده کنند. هر چند که نباید از نقش امیرحسین حسین زاده نیز غافل شد؛ بازیکنی که با دوندگی و تکنیک قابل توجه در تلاش است در فضایی نزدیک به خط حمله استقلال به نوعی هم گلزن باشد و هم گلساز.
تکمله:در تمرین روز قبل استقلال فرهاد مجیدی و گابریل پین نگاه ویژه ای به مردان میانی تیم شان داشتند. مجیدی شدیداً بر این باور است که اگر بازیکنان این خط مأموریت خود را به شکلی مطلوب انجام دهند، مهاجمانش در گلزنی موفق تر خواهند بود و آمار خود را ارتقا خواهند بخشید. در واقع مجیدی راه برون رفت مهاجمانش از فاز گل نزدن را ریشه در ارتقای توان فنی هافبک هایش می داند.
آبیها تا اینگونه دفاع میکنند، غمی ندارند/ استقلال در قامت پرسپولیس!
تیم فوتبال پرسپولیس قهرمانیهای مکرر سالیان اخیرش را مدیون خط دفاعی خود بوده و حالا استقلال در لیگ بیست و یکم طوری خوب دفاع میکند که انگار در قامت قرمزهای تهرانی در آمده است.
پس از گذشت ۹ هفته از لیگ امسال استقلال فقط دو بار دروازهاش گشوده شده و با اینکه آلومینیوم اراک تنها با یک گل خورده عنوان بهترین خط دفاعی را در اختیار دارد اما رکورد دفاعی آبیها هم پرشکوه است. تا وقتی مدافعان استقلال اینگونه دفاع میکنند، آنها غم چندانی ندارند زیرا اگر گل هم نزنند، حداقل مساوی خواهند کرد و خبری از باخت برایشان نیست و به همین سبب است که آبیپوشان پایتخت اینک یکی از سه تیم نادری هستند که به رغم گذشت حدود یک سوم از زمان لیگ، هنوز طعم شکست را نچشیدهاند.
شاید سوی دیگر ماجرا و نیمه خالی لیوان برای استقلال در این نکته نهفته باشد که مهاجمان این تیم از کار عالی مدافعان تیمشان کمترین بهره را گرفته و با اکتفا به ۹ گل زده موجب ثبت پنج تساوی پیاپی شدهاند. چنین نوار مأیوسکنندهای فقط در روز پنجشنبه گذشته و طی پیروزی صفر-۳ آبیها برابر تیم به شدت تحلیل رفته پیکان قطع شد و تازه در چنان روزی هم از سه گل به ثمر رسیده آبیها دو گل را مدافعان پیش تاخته آنها (یزدانی و دانشگر) زدند و فقط یکی از این گلها به نام یک مهاجم (ارسلان مطهری) نوشته شد. اگر تعارف را کنار بگذاریم، هر سه گل مورد بحث با خوش اقبالی و بعضاً روی ریباندهای صورت گرفته پس از ضربات ایستگاهی به دست آمدند و ریشه در تاکتیکهای تهاجمی مدرن و مؤثر نداشتند و همه اینها بیانگر این است که فرهاد مجیدی و دستیارانش هنوز هم راهحلی برای معضلات تهاجمی تیم خود نیافتهاند و مشکلات فوق، قابل استمرار و به تبع آن همچنان بحرانساز خواهد بود.
استقلال در کل هفتههای پنجم تا هشتم فقط یک گل زد که مقابل گلگهر بود و بازیهایش برابر نساجی، صنعت نفت آبادان و پرسپولیس صفر-صفر تمام شدند. با این حال استقلال در کار تدافعی در همین دیدار، نمونه و عالی ظاهر شد. این تیم در هفتههای اول تا سوم دروازهاش را بسته نگه داشت و تنها در هفته چهارم و در دیدار با فجرسپاسی دروازهاش در دقیقه ۱+۹۰ روی یک ضربه کرنر فرو ریخت. بعد از آن تاریخ فقط صنعت نفت توانسته است به استقلال گل بزند و حتی تیم امیر قلعهنویی که اینک دو هفتهای است در صدر جدول خانه کرده نیز از تسخیر دروازه استقلال بازماند و با این تیم صفر-صفر کرد. این نیز قابل تذکر و تأکید است که تیم سیرجانی با شش بار فرو ریختن دروازهاش قوام دفاعی بسیار کمتری را نسبت به آبیهای تهرانی از خود بروز داده است.
این مدل خوبی است تا استقلال پایه قهرمانی احتمالیاش در لیگ امسال را روی همان عنصری بگذارد که قرمزهای تهرانی پیشتازی خود در لیگهای شانزدهم تا بیستم را گذاشتند. در آن پنج دوره پرسپولیس با خط دفاعی آهنین چهار مرتبه عنوان بهترین خط دفاعی را مال خود کرد و با اینکه در اکثر موارد در خط حمله هم موفق و گلزن نشان داد اما تعداد بردهای حداقلیاش و پیروزیهای صفر-۱ این تیم نیز کم نبود و این نشان میداد که خوب ظاهر شدن در کارهای دفاعی چه سهم سترگی در قهرمان شدنهای پنجگانه قرمزها داشته است. کافی بود خط دفاعی قرمزها در آن ادوار از لیگ آن همه با اقتدار عمل نمیکرد و آن همه کم گل نمیخورد و در آن صورت بسیاری از بردهای اقتصادی و تک گله یا ۱-۲ پرسپولیس جای خود را به تساوی یا حتی شکست میداد و دیگر خبری از آن قهرمانیهای متوالی نبود تا کلکسیون افتخارات پرسپولیس را رنگینتر از همیشه کند.
استقلال با نمایشهای کم نقص دفاعیاش در این فصل همان الگو را به طور خواسته یا ناخواسته پیش روی خود قرار داده و با همان انگارهها به سمت جلو به حرکت در آمده است و اگر این روند را همچنان اجرا و تکرار کند، چه بسا در پایان فصل روی همان سکویی بایستد که پرسپولیس در پنج سال گذشته به مایملک خود تبدیل کرده بود. در ایستادگی و مقاومت چشمگیر این خط دفاعی بازیهای قوی سیاوش یزدانی، محمد دانشگر، محمدحسین مرادمند و گاهی هم عارف آقاسی همانقدر نقش و سهم داشته است که دروازهبانی خوب و هوشیارانه و کم نقص حسین حسین و علیرضا رضایی داشته است. این ساز و کاری است که از آن بوی چیزی بیش از دستاوردهای استقلال در فصل قبلی میآید، منوط به اینکه مربیان این تیم قدر این نعمت ویژه را بدانند و راههای استمرار بخشیدن به آن را بلد باشند.
- 19
- 6
کاربر مهمان
۱۴۰۰/۹/۲۱ - ۱۶:۴۵
Permalink