خارجیها در توصیف پست کامیابینیا و خصلتهایی که این مهره دارد، به واژههای جالبی اشاره میکنند و یک هافبک وسط موفق را مردی میدانند که مثل یک جارو وسط زمین را پاک و به نفع تیمش فاقد سنگلاخ و برای اجرای هر حرکت تازهای آماده میکند
رادیو ورزش عصر پنجشنبه گذشته یک نظرسنجی مردمی گذاشت تا مشخص شود ستاره هفته دوازدهم لیگ برتر فوتبال کشور چه کسی بوده است و با توجه به خیل هواداران سرخابیهای پایتخت جای تعجبی نداشت که کمال کامیابینیا و مهدی مهدیپور پیشتازان این رأیگیری شده باشند.
این دو هافبک چهارشنبه گذشته زننده تک گلهای حساسی بودند که موجب پیروزی تیمهایشان مقابل سپاهان و فولاد شد و حساب آنها را از سایر مدعیان لیگ سوا کرد و استقلال را به تنهایی در صدر جدول نشاند و پرسپولیس را با ۳ امتیاز کمتر صاحب رتبه دوم کرد.
مسأله اساسیتر و سؤال مهمتر این است که آیا سرخها برای پی بردن به ارزشهای کامیابینیا به زده شدن این گل ۳ امتیازی نیازی هم داشتند یا خیر و جواب این سؤال قاعدتاً این است که بدون این رویداد هم کامیابینیا «کمال» خدمتگزاری و مؤثر بودنش برای قرمزهای تهرانی را به دفعات به اثبات رسانده و از هر جهت دست آنها را گرفته و به سوی اهداف مورد نظر به پیش رانده بود.
جارو کردن در کمال فداکاری
تعریفی صحیحتر و کاملتر از کامیابینیا این است که بگوییم او طی ۷ فصل عضویتش در جمع قرمزهای تهرانی هر راه و وسیلهای را که میتوانسته سبب سرفرازی آنها شود طی کرده و با وجود این مثل یک «ثروت پنهان» از مسیر بسیاری از چشمها و منظر دید اکثر ناظران دور مانده است و ارج و قرب لازم بر کار وی نگذاشتهاند. دلیل این امر را در نوع بازی و مشخصههای پست وی (هافبک وسط دفاعی) و البته اهل تظاهر نبودن کمال جستوجو کنید. او مردی است که بخوبی میتواند در مرکز زمین نبض بازی را در دست گیرد و در عین تخریب بازی حریفان شروعکننده اولین حرکت رو به جلوی تیمش با ارسال یک تک پاس مؤثر به عمق خط دفاعی حریفان و یا به سمت جناحین باشد.
خارجیها در توصیف پست کامیابینیا و خصلتهایی که این مهره دارد، به واژههای جالبی اشاره میکنند و یک هافبک وسط موفق را مردی میدانند که مثل یک جارو وسط زمین را پاک و به نفع تیمش فاقد سنگلاخ و برای اجرای هر حرکت تازهای آماده میکند و چون از هر جهت متمرکز بر کارش است و فقط به منافع تیم خود میاندیشد و کار فراوان و تلاش پیوستهاش چندان مشاهده نمیشود، یک گنج پنهانی است. مردی که غرور ندارد، خودش را فدای تیم میکند و دیده نمیشود تا دیگران بیشتر و بهتر دیده شوند.
از سرلک تا نوراللهی
میلاد سرلک دیگر بازیکن پرسپولیس با این خصلتها است و پیش از آنها احمد نوراللهی در همین پست به درجاتی رسید که به لطف حضور سدها و پشتوانههایی قوی چون کمال و میلاد در پست سرش، از وظایف دفاعی رها شود و به سمت جلو گرایش یابد و وارد فاز تهاجمی شود.
نوراللهی در این دگردیسی به قدری موفق بود که بهترین گلزن پرسپولیس در لیگ بیستم شد و با چنین کارنامهای به لژیونرهای فوتبال ما پیوست و در فصل جاری برای شباب الاهلی امارات به میدان آمده است.
نمونههای خارجی
اگر این یک قیاس معالفارق نباشد (که البته هست!) در این پست در سطح جهان کلود ماکلهله، مایکل اسیین و اخیراً انگولو کانته را هم داشتهایم که وجه مشترک و جالب این مردان سختکوش آفریقایی این است که جملگی در تیم چلسی بازی کرده و در این باشگاه معروف شهر لندن به شهرت و اعتبار رسیده و البته سر از جاهای بزرگتر (مثل رئال مادرید که پذیرای ماکلهله شد) هم درآوردهاند و اینها بدین معنا نیست که کمال کامیابینیا همان خصلتهای فوقالعادهای را دارد که ماکلهله و اسیین داشتند و امروز کانته بهترین فریادگر و مجری آن در سطح جهان است اما آنها هم «کمال»وار گنجهای پنهان تیم خود بودهاند. مردانی که با فداکاری بیش از حد وسیله ستاره شدن سایرین را فراهم میکنند و برای اینکه به ناظران یادآوری کنند چقدر باارزشاند، هر از چندگاه گلهای مهم و بزرگ هم میزنند.
- 12
- 1