اینکه استقلال کی میتواند قهرمانی احتمالیاش را در لیگ بیست و یکم قطعی کند، مسألهای است که باید صبر کرد و دید اما شکی وجود ندارد که تا همین جای کار بهترین و جالبترین رکوردها را به ثبت رسانده است. بیشکست ماندن در ۲۵ هفته آغازین یک لیگ ۳۰ هفتهای، کمترین گل خورده، بیشترین پیروزی، بهترین تفاضل گل و به تبع آن تصاحب فزونترین امتیازات چیزهایی است که به کارنامه استقلال در این فصل رنگی از توفیقهای چشمگیر زده و حتی اگر جام قهرمانی از مشت آنها بیرون بیفتد، فصل رو به اتمام را باید از طلاییترین اعصار حیات آبیها در کل تاریخ شرکتهای مکرر آنها در لیگهای کشوری، از جام تخت جمشید گرفته تا لیگ آزادگان و لیگ فعلی دانست.
لیگهایی که استقلال مجموعاً هشت بار در آنها قهرمان شده اما قبلاً هرگز نتوانسته بود به آمار و دستاوردهایی برسد که شمهای از آن را در سطور قبلی آوردیم و حتی پرسپولیس که هر پنج دوره قبلی لیگ برتر را مقتدرانه فتح کرده و در مجموع لیگهای کشور با کسب ۱۴ قهرمانی رکورددار است، هیچگاه به برخی از این حدنصابها نرسیده است.
از استقلال تا آرسنال!
مهمترین رکورد در میان این آمار تازه، شکست نخوردن در کل ۲۵ هفته اول لیگ بوده است و اگر چه پرسپولیس در لیگ بیستم فقط با یک باخت (مقابل آلومینیوم اراک) به قهرمانی رسید اما اگر هر تیمی با هر نامی در یک دوره لیگ از این دستاورد فراتر برود و بدون شکست قهرمان شود، به نقطهای میرسد که در کل فوتبال جهان و در سایر کشورها هم بسیار به ندرت روی داده است. بزرگترین نمونه موجود در این زمینه قهرمانی عظیم آرسنال در فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۴ لیگ برتر فوتبال انگلیس بوده است. آنجا که توپچیهای لندن در کل ۳۸ هفته این پیکارها حتی یک بار هم متحمل باخت نشدند و در لیگی به این دستاورد رسیدند که بارها دیده شده تیم قهرمان پنج و حتی هفت بار تن به شکست داده و به لطف نتایج خوبش در سایر دیدارهای خود بر سکوی نخست جلوس کرده است.
آنچه پرسپولیس نداشته است
مجیدی بابت بعضی دستاوردهای نادر دیگرش در فصل ۱۴۰۱-۱۴۰۰ هم باید مورد تمجید قرار گیرد و یکی از آنها حفظ روحیه بالا و انسجام گروهی تیمش در یک بازه زمانی طولانی است. او توانست آنها را از ضرر و خلل وارده از حاشیههای حاضر در لیگ عبور بدهد و کاری کند که استقلال همیشه پرتلاش، خوشبین و محکم بماند. اینها مواردی است که میتواند نیازهای استقلال را در چهار هفته پایانی لیگ هم تأمین و کار را به نفع این تیم تمام کند و چیزی است که پرسپولیس تنها حریف جدی ماههای اخیر استقلال در راه کسب عنوان نخست، برای کسب آن تلاش فراوانی کرده اما از این مهم بازمانده است.
«بد»هایی که «خوب» شدند
اینکه چه چیزهایی و در اختیار گرفتن کدام محسنات سبب شده است آبیها امسال این قدر مستحکم و کمخطا باشند که پیشتر هرگز نه در کار خودشان و نه در مکانیسم سایر تیمها رؤیت نشده بود، مسألهای است که باید توسط مجیدی تعریف و توصیف شود. اگر این مربی بابت هر چیزی قابل ستایش نباشد، لااقل کارش به این سبب ستودنی است که حتی وقتی سیاوش یزدانی و محمدحسین مرادمند به خاطر گذراندن خدمت سربازی مجبور به جدایی از آبیها از ابتدای اسفند ماه سال پیش شدند، او کار تیمش و مسائل دفاعی را به گونهای تنظیم و اجرایی کرد که باز هم خللی به کارآیی تدافعی آبیها وارد نشد و آنها بسان دیدارهای قبلی همانقدر مستحکم عمل کردند که پیش از کوچ این دو مدافع به تیم لیگ یکی ملوان عمل کرده بودند. شاید بهبودی بهموقع آسیبدیدگی شدید و طولانی مدت عارف غلامی و در دسترس بودن روزبه چشمی کمک کرد که مجیدی جانشینان به ظاهر خوبی برای مرادمند و یزدانی داشته باشد اما اگر تعارف را کنار بگذاریم، باید متذکر شویم که غلامی به رغم داشتن پیشینه دعوت به تیم ملی ضعیفترین مدافع استقلال، پاشنه آشیل تیم و یکی از دلایل اصلی ناکامیهای یارانش در دوران پیش از آسیبدیدگیاش بود و چشمی هم پس از بازگشت از قطر آنقدر سست و ناموفق ظاهر شد که مجیدی او را نیمکتنشین کرده بود و پیش از جدایی یزدانی و مردامند اصلاً از او استفاده نمیکرد. بواقع الان هم معلوم نیست که چگونه این «بد»ها اینقدر بموقع «خوب» شدند.
- 15
- 6