به گزارش ورزش سه، یکی از نفرات مهم در راه کسب قهرمانی استقلال در لیگ بیست و یکم، بدون شک صالح مصطفوی است که به عنوان یکی از اعضای کادرفنی مجیدی، نقش مهمی در موفقیت های این تیم و کسب قهرمانی تاریخی بدون شکست داشت. مربیای که به همراه فرهاد راهی اتحاد کلباء شد و فصل قبل یکی از دستیاران او بود.
مصطفوی که در پایان فصل قبل به کانادا مهاجرت کرد، همچنان پیگیر مسابقات استقلال و اتحاد کلباء است و بازی های تیم های سابقش را با جدیت دنبال می کند. خبرنگار ورزش سه گفتوگویی نسبتا طولانی با وی داشت و درخصوص مسائل مختلف از جمله عملکرد آبی پوشان در لیگ برتر، نتایج و سبک بازی کلباء و مجیدی در ادنوک لیگ، لیست تیم ملی و جام ملتهای آسیا به صحبت پرداخته است.
مشروح این گفتوگو را در زیر میخوانیم:
* آقای مصطفوی این روزها تا چه اندازه فوتبال را دنبال میکنید؟
من کلا فوتبال را دنبال میکنم، بهخصوص لیگهای ایران و امارات که آنها را به صورت جدیتر تماشا میکنم. حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد بازیهای استقلال و اتحاد کلباء را دیدهام. بازیهای سایر تیمها را هم تماشا میکنم و کاملا پیگیر هستم. بالاخره بخش بزرگی از زندگی من در این دو لیگ سپری شده است. من چهار سال در لیگ امارات و ۱۰ سال در لیگ ایران فعالیت کردهام. یک جورهایی از این فضا جدانشدنی هستیم (با خنده) هم پیگیر هستم و هم نتایج، بازیکنان، شکل بازیها را دنبال میکنم و کلا پیگیر هستم.
* چند وقت قبل یک استوری منتشر کردید که نشان میداد کاملا پیگیر فوتبال هستید.
درخصوص استوریهایی که در صفحه شخصیام منتشر میکنم باید توضیحی بدهم. من سعی کردهام کار جدیدی انجام دهم که این استوریها حالت حمایتی داشته باشند. به هر حال خیلی از پیشکسوتان، بزرگان و عزیزان زحمت میکشند و از تیم حمایت میکنم. اما من سعی کردهام با ذکر نکات مثبت فنی تیم استقلال، حمایت خودم را از تیم و هواداریام از باشگاه استقلال را نشان بدهم.
* اسم شما با استقلال گره خورده، دوست داریم نظرتان را درباره عملکرد این فصل استقلال بپرسیم.
بیشترین دوره حضور من در یک باشگاه، در استقلال بوده که با مربیان مختلفی کار کردهام و موفقترین دوره نیز با فرهاد مجیدی بود که به کسب یک قهرمانی استثنایی منجر شد. مسلما علاقه من به این باشگاه از خیلی وقت قبل بوده است و همچنان هوادار این تیم هستم و نتایج تیم و بازیهایش را به شدت پیگیری میکنم. در این فصل یک اتفاق برای استقلال افتاد که بسیار مهم بود. تعدادی از بازیکنان تأثیرگذار در خط حمله مانند مهدی قایدی و محمد محبی که در سال بعد از قهرمانی به استقلال اضافه شده بودند، از تیم جدا شدهاند. در سمت مقابل، تنها بازیکنی که به این تیم اضافه شد، مهرداد محمدی بود که از قطر بازگشت. حالا در خط دفاعی هم سیلوا و عارف غلامی جدا شدند و سلیمی و سهرابیان جذب شدند. در واقع استقلال (از لحاظ تعداد نفر در پستها) خیلی تغییر نکرد، اما بازیکنان کلیدی از استقلال جدا شدند که با احترام به همه بازیکنان جدید، ولی بازیکنی که بخواهد بیاید و چیزی به تیم اضافه کند، جذب نشد و این تیم نقل و انتقالات خاموشی داشت. بعد از چند بازی، کادرفنی به این نتیجه رسید که روال سالهای قبل را ادامه بدهد، در نتیجه آرایش تیم به سیستم ۲-۵-۳ بازگشت و روش تیم به پرس و فست بریک تغییر کرد و وینگ بکها به حملات اضافه شدند تا شکل استقلال به همان سیستم ۳۵۲ برگردد که از زمان استراماچونی شروع شد و در زمان آقای مجیدی ادامه پیدا کرد. این کار به دلیل ابزاری بود که کادرفنی در اختیار داشت. به نظر من استقلال در این نیم فصل و پس از چند بازی، آمد روشی را اتخاذ کرد که به ابزارش بخورد. حالا گوستاوو بلانکو نیز به خط حمله اضافه شد، آرمان رمضانی و امید حامدیفر در تیم ماندگار شدند و تیم هم قهرمان نیم فصل شد. کسب ۳۲ امتیاز از پانزده بازی نشان میدهد روشی که با توجه به بازیکنان و ابزاری که تیم در اختیار داشته، روش مناسبی بوده است. تیم فقط یک باخت داشت که چه از نظر شکل بازی و چه از نظر انصاف داوری، استقلال مستحق باخت نبود بلکه حتی تیم میتوانست سپاهان را در اصفهان شکست دهد. بازیهایی در این فصل بود که استقلال پیروز شد ولی شاید نتیجه مساوی عادلانهتر بود (مانند بازی با ملوان) اما در دیدار با سپاهان، حق استقلال شکست نبود. ضمن اینکه داوری هم کمی تیم را اذیت کرد. در مجموع و به نظر من، عملکرد استقلال در نیم فصل اول خیلی خوب بود. شاید خیلیها بیایند و بگویند ما شکل بازی استقلال را نمیپسندیم.
بسیار خب؛ شما باید ببینید چه ابزاری در اختیار مربی است. مربی با ابزاری که داشته، بهترین شیوه را اتخاذ کرده که این نتایج را کسب کرده است. خب الآن نیم فصل است و کادرفنی میخواهد شیوه تیم را عوض کند؛ پس بسم الله برویم و بازیکن بگیریم. اما به عنوان کوچکترین هوادار استقلال، توصیه من این است که این موضوع باید آرام آرام انجام شود. جذب یکباره پنج بازیکن ممکن است نتیجه عکس بدهد. به هر حال جذب این تعداد بازیکن، خمره رنگرزی نیست که سریع جواب بدهد. به هر حال امیدوارم که استقلال، تیم محبوب من و ۳۰ میلیون ایرانی، انشاءالله در نیم فصل دوم عملکرد درخشانی داشته باشد و قهرمان شود.
* تحلیلتان از سرنوشت این دوره از رقابتهای لیگ ایران چیست؟ به نظر شما چه اتفاقاتی باید رخ بدهد تا استقلال بتواند عنوان قهرمانی را کسب کند؟
تقریبا در سوال قبل به این سوال تا حدودی پاسخ دادم اما به نظر من سپاهان، تراکتور و پرسپولیس در کنار استقلال صدرنشین شانس قهرمانی دارند. استقلال در حال حاضر شانس اول قهرمانی است. درست است که سپاهان بازیکنان زیادی دارد، ولی به نظرم بازیکنان جوانش در شکل بازی این تیم خیلی تأثیرگذار هستند. خود من شکل بازی سپاهان را میپسندم. اگر من جای سپاهانیها بودم، این همه فوروارد نمیگرفتم و تعدادی از مهاجمان را آزاد میکردم. این تیم به شهریار مغانلو و یک مهاجم ذخیره نیاز دارد که آن هم برای زمانی است که بشود تیم را دو مهاجمه کرد. به نظر من سپاهان تیم بسیار خوب و قدرتمندی است و شکل خوبی از بازی را ارائه میکند. پرسپولیس و استقلال همیشه مدعی هستند و حتی اگر در جدول چهارم، پنجم باشند، بخاطر هوادارانی که دارند، شانس قهرمانی محسوب میشود. تراکتور امسال هم خوب یارگیری کرده و هم شکل بازی خوبی را ارائه میکند. آنها خط هافبک قدرتمندی دارند و از یک سرمربی باکیفیت بهره میبرند. آنها هم شخصیت و هم توانایی قهرمان شدن را دارند. ملوان، ذوب آهن، شمس آذر و حتی گل گهر نیز عملکردهای فنی خیلی خوبی داشتهاند. اما در کل، چهار تیمی که ابتدا اسم بردم، شانس قهرمانی هستند.
به نظر من استقلال نباید به یکباره تغییرات در تیمش ایجاد کند. باید بازیکن بزرگ، اسم و رسم دار و خوب برای این تیم جذب شود، ولی یکهویی نه. اگر تیم بخواهد سه دفاعه بازی کند، حتما به یک مدافع وسط نیاز دارد. استقلال به یک هافبک خلاقتر مانند آلوز تراکتور نیاز دارد که میتواند به تیم کمک کند. اگر قرار است همچنان با سیستم ۳۵۲ بازی کنند، یک فوروارد سرعتیتر لازم است. چون مهاجم بلند قامت مانند آرمان و بلانکو برای این سیستم کافی است و یک فوروارد دوم برای تیم نیاز است. حالا اگر قرار است تیم تغییر سیستم دهد و با وینگر بازی کند، باید وینگر خریداری شود. چون فقط مهرداد محمدی قابلیت بازی در این پست را دارد. حالا درست است که سلمانی و یامگا هم میتوانند در این پست بازی کنند ولی وینگری که کار را در بیاورد، لازم است. به نظر من استقلال در پستهای وینگ بک راست و وینگ بک چپ، بهترینهای ایران را دارد. از نظر من، صالح حردانی بازیکن بسیار کاملی است یا خود کوین یامگا جزء خوبهاست. در سمت چپ نیز سلمانی و جلالی خوب هستند، ولی تیم در کانال مرکزی نیازمند تقویت است که اگر این اتفاق رخ دهد، تیم میتواند در مسیر قهرمانی قرار بگیرد.
* هر چقدر که بازیهای لیگ برگزار میشود، بیشتر به کار بزرگی که در استقلال انجام دادید و بدون شکست قهرمان شدید پی میبریم. نکته ناگفتهای از آن فصل هست که بخواهید دربارهاش صحبت کنید؟
غیر از اینکه تیم در آن فصل بدون باخت قهرمان شد و گلهای خورده کمی داشت، اگر جاهایی انصاف داوری رعایت میشد، تعداد امتیاز بیشتری کسب میکردیم، مانند دربی رفت که آن پنالتی واضح دقایق پایانی به روی رودی ژستد گرفته نشد. درخصوص رکوردهایی که در آن فصل رقم خورد، باید بگویم که این موضوع چند دلیل عمده داشت. یکی اینکه آقای مجیدی تیم را یکدست و همدل کرده بود. دوم اینکه اولین بار بود که در آن دوره هفت، هشت ساله، مربی با نظر خودش سعی میکرد بازیکن جذب کند. درست است که آن سال نیز بودجه نبود و همه رقبا قراردادهای ۱۷، ۱۸ میلیاردی میبستند ولی قراردادهای ما دو تا پنج میلیارد بود. حالا من نمیتوانم اسم بیارم ولی ما بازیکن یک میلیاردی داشتیم که او را جذب کرده بودیم، در شرایطی که رقبا برای بازیکن جدید تا ۱۸ میلیارد هزینه میکردند. فکر میکنم بیشترین مبلغی که ما آن سال پرداخت کردیم هفت میلیارد بود. با وجود آنکه پول نداشتیم و قراردادهای عجیب و غریب بسته نمیشد تا هزینهها به گردن مدیر بعدی بیفتد، بازیکنان با نظر خود آقای مجیدی جذب شد که خیلی از آنها گزینههای دوم و سوم بودند. این بازیکنان یکدست و یکدل شده بودند ضمن اینکه در نیم فصل یک غربال صورت گرفت و نفراتی که کمتر به آنها بازی رسیده بود، جدا شدند. ما تیم خیلی یکدست و همدلی داشتیم که بچهها میتوانند درباره این موضوع شهادت بدهند. مثلا زمانی که آرمان رمضانی دروازه پدیده را باز کرد، رودی ژستد جوری خوشحالی میکرد که به قول یکی از دوستان، خوشحالی او مانند شادی پس از گلزنی برابر منچستر یونایتد بود آن هم در شرایطی که ژستد و رمضانی رقیب همپستی هستند. یا حتی در دربی برگشت، ژستد پس از چند بازی که فیکس بود، به دلیل تصمیمات فنی نیمکت نشین شد. او در گرم کردن قبل از بازی آمد و اجازه گرفت تا با مهاجمان کار کند و با آنها صحبت کرده و به مهاجمان روحیه بدهد. این نشانه همدلی تیم است که همه دست به دست هم داده بودند. آقای مجیدی یک تیم همدل ساخته بود. فکر می کنم پس از دیدار با الهلال بود که تیم بسته شده بود و با آمدن آقای آجورلو و همکارانش، شرایط حاشیهای بیرون کنترل شد و تمام این مسائل دست به دست هم داد تا آن عملکرد درخشان به وجود بیاید. از بعد فنی نیز تیم در روشهای اتخاذی، در ۹۰ درصد اوقات موفق بود که آن کار تاریخی به همت کادرفنی، بازیکنان و کادرفنی اتفاق افتاد که در رأس آن، فرهاد مجیدی این جام طلایی و این افتخار را به کلکسیون افتخارات باشگاه استقلال اضافه کرد.
* طبق قرعه، احتمالا در مرحله یک چهارم نهایی با کره جنوبی روبرو میشویم و اگر صعود کنیم، ممکن است با قطر یا ازبکستان روبرو شویم. مسیر تیم ملی را چطور میبینید؟
هر موقع جام ملتها هست، ما یک چهارم به کره میخوریم، مگر اینکه خلافش ثابت شود (با خنده). هر وقت هم این تیم را شکست دادیم، اتفاقات خوبی برایمان رخ داده است. مثلا در سال ۹۶ و در دوره آقای برانکو. مسیر این طور است که تا فینال به ژاپن نمیخوریم و این خوب است. اگر قرار است قهرمان شوی، اگر قرار است بهترین تیم آسیا شوی، باید فینال به ژاپن بخوری. بقیه را که باید ببری، درست است؟ حالا یک چهارم یا نیمه نهایی به کره بخوری یا به عربستان بخوری یا استرالیا فرقی ندارد. همین که تا فینال به این تیمها نمیخورید خوب است دیگر. بالاخره باید یک حریف سخت هم باشد که حالا کره است. به نظرم مسیر خوبی است و امیدوارم که فوتبال ما به چیزی که استحقاقش را دارد برسد، به ویژه بازیکنان. چون ما در فوتبالمان از نظر ساختاری، زیرساختی، رسانهای و کاری که برای مربیان و بازیکنان و امکاناتی که برایشان فراهم میشود، با حریفانمان قابل مقایسه نیست. با ژاپن و کره و استرالیا قابل مقایسه نیست. امکانات ما حتی با امارات و قطر قابل مقایسه نیست. ولی چه کسانی این نوع فوتبال را به جایی رساندند که میگوییم کره و ژاپن را ببریم؟ بازیکنان و مربیان هستند دیگر. چون مسئولان محترم که نتوانستند امکانات را هم سطح با رقبایی مانند کره جنوبی، ژاپن، عربستان، امارات، قطر و حتی ازبکستان فراهم کنند ولی ما انتظار داریم همه این تیم ها را ببریم. چه طور این انتظار ایجاد شده؟ زحمت بازیکنان. این همه مصدومیت و مشکل تحمل میکنند. شما ببینید در لیست ۵۰ نفره ژاپن چند پارگی رباط صلیبی در سال دارند و ما در ایران چند تا داریم. به هرحال آرزوی موفقیت میکنم به ویژه برای زحماتی که فوتبالیستهایمان میکشند و آن را از نزدیک دیدم چه زحماتی میکشند و امیدوارم به چیزی که استحقاقش را دارند برسند و انشاءالله پرچم را ببرند بالا.
* درباره تیم ملی دو موضوع مطرح اول است؛ اول اینکه از تیم ملی انتظار چه عملکردی میرود و موضوع دوم بحث پیشبینی است. انتظار شما از تیم ملی چیست و سپس چه پیشبینیای درخصوص این رقابتها دارید؟
انتظار مردم طبیعتا این است که ما همه را ببریم و قهرمان آسیا بشویم که خب به نظر من با توجه به عملکرد کلان فوتبالمان، این انتظار غیرمنطقی است. ولی پیشبینی من است که اگر کره جنوبی را ببریم، میتوانیم تا فینال پیش برویم. واقعیت این است که اگر نروژ ۱۰ بار با برزیل بازی کند، ممکن است ۲ بار هم برنده شود. امیدوارم در جام ملتها، آن یک بار و دو بارها برای تیم ملی رخ دهد و بتواند قهرمان شود تا دل مردم شاد شود. اما از نظر مهرهای، به نظرم تیم ملی ما تیمی هست که بتواند تا فینال پیش برود. ولی از نظر عملکرد کلان فوتبال و اینکه ما چه کاری انجام دادهایم که قهرمان شویم، احساسم این است که منطق میگوید ما کاری نکردهایم که تیممان بخواهد قهرمان آسیا شود.
* درباره اتحاد کلباء هم میخواهم از شما سوال بپرسم. نتایج این تیم را دنبال میکنید؟ آنها امسال عملکرد خوبی دارند ولی با بدشانسیهای زیادی روبرو میشوند که این موضوع باعث شده نسبت به فصل قبل، امتیازات کمتری را جمعآوری کنند.
من بازیهای کلباء را میبینم و انصافا خوب بازی میکنند. در بازی مقابل تیمهای بزرگ، سوار بازی هستند ولی واقعا زیاد بدشانسی میآورند. یک سری جاها هم داوریها با وجود VAR، هوای تیم های بزرگ را دارند. متأسفانه در آنجا تیمهایی که به شهرهای کوچک تعلق دارند یا طرفدار کمتری دارند، در تقابل با تیمهای بزرگ ممکن است جاهایی در حقشان اجحاف شود. قانون عجیبی که در فوتبال امارات وجود دارد، این است که باشگاهها میتوانند داور خارجی درجه یک را با پرداخت مبلغی استخدام کرده و برای قضاوت بیاورند. بالاخره داور هم انسان است و احتمال دارد خطاهای ۵۰-۵۰ را به تیمی بدهد که هزینه حضور او در امارات را پرداخت کرده تا برای بازیهای بعدی نیز آن داور را بیاورند (با خنده). به هر حال ارقام بالایی برای هزینه داورها پرداخت میشود و این مسائل نیز در کسب امتیازات، تأثیرگذار بوده است. از نظر شکل و فرم بازی، کلباء تیم بسیار خوبی است. باور کنید تیمهای بزرگ از بازی با کلباء میترسند و این موضوع در صورت بازیکنان حریف و هنگام ورود به زمین مسابقه مشخص است. کلباء اسم بزرگی نیست ولی سبک بازی ترسناکی دارد و بر بازی سوار میشود. آنها تیم خطرناکی هستند و امیدوارم در نیم فصل دوم، به امتیازاتی که استحقاقش را دارند، برسند. حیف است این تیم در رتبههای بالای جدول نباشند. اگر این تیم بدشانسی کمتری میآورد، تا رتبه ششم جدول میتوانست بالا بیاید.
* با فرهاد مجیدی در ارتباط هستید؟
آقا فرهاد رئیس ما هستند. غیر از این نیم فصل، بیشتر زمان مربیگری آقای مجیدی در کنارشان بودهام و چیزهای زیادی ازشان یاد گرفتهام و در کنارشان رشد کردهام. مگر میشود در ارتباط نباشیم؟ بعضی مواقع صحبت میکنیم.
* آخرین بار که با شما صحبت کردیم، گفتید فرهاد چندین سال بعد به استقلال باز خواهد گشت، ولی شاید مثلا ۱۰ سال دیگر. فکر میکنید آن زمان خودتان هم به استقلال برگردید؟
اینکه آقا فرهاد برگردد و من هم به استقلال برگردم را خدا میداند. اگر آقا فرهاد من را بخواهد، قطعا دوست دارم با ایشان همکاری کنم. متأسفانه شرایط زندگی من طوری نیست که در خدمتشان باشم. خیلی هم دلم برای کلباء و هم برای استقلال و هم برای کنار آقا فرهاد کار کردن تنگ شده است. محیط کاری که ایشان در کادرشان دارند طوری است که برای اعضای کادر، اشتیاق ایجاد میکند که فرد برود مطالعه کند، چیز جدید یاد بگیرد، بحث صورت بگیرد و یک محیط کاری کاملا اکتیو و پویایی است که آدم لذت میبرد در آنجا کار کند. از ته دلم میگویم که دلم برای همکاری مجدد با ایشان تنگ شده و باید ببینیم قسمت چه میشود و روزگار ما را به کجا میبرد.
* چه در دوره شما، چه الان، هم کادر مستقر در تیم و بازیکنان و هم هواداران، اعتقادی وجود داشته مبنی بر اعمال تبعیض نسبت به استقلال. استوری شما یک جورهایی مبین همین موضوع بود. این اعتقاد از کجا ناشی میشود؟
یک سری از مربیها و آدمهایی که هنوز در استقلال کار نکردند، جور دیگری فکر میکنند. یادم هست یک بار پس از بازی استقلال و فولاد، مکالمه کوتاهی با آقای نکونام داشتم و خود آقا جواد در حال خروج از زمین شاکی بود از این که در تیم های بزرگ متوجه نمیشوید در تیمهای کوچک چه اتفاقاتی میافتد. همان جا گفتم انشاءالله روزی میآیید سرمربی استقلال میشوید و خواهید شد چقدر اوضاع خراب است. نمیدانم حرفهایم را یادشان هست یا نه ولی الآن قطعا شرایط را خیلی بهتر درک میکنند. چون واقعا این تیم بیپناه است. شما باید در این تیم باشید تا تبعیض را ببینید. از برنامهریزی گرفته تا داور گذاشتن. یک سری اتفاقات مشابه میبینید که میافتد. همین الآن بزرگترین نمونهاش استوری است که حسین مرادمند گذاشت. یک تیمی سی میلیون هوادار دارد، ده سال است که به هر دلیلی قهرمان نشده، الان هم با پنج امتیاز بیشتر در صدر جدول است (اشاره به استقلال لیگ بیست و یکم). شاخصه تیم گل نخوردن و نباختن و بهترین خط دفاع است. حالا برای این تیم، دو دفاع وسط فیکس یعنی چه؟ آن سال با وجود سردار آجورلو به عنوان یک فرد نظامی، دو رکن اصلی تیم رفتند سربازی ولی امسال این قانون محو میشود و میگویند تا آخر فصل صبر کنید. نمیدانم یزدانی و مرادمند دو ماه دیرتر میرفتند سربازی چه میشد؟ نکته این است استقلال ثباتش حفظ میشد. ولی گفتند نه، یک تلنگر زدند. یکی از دلایل اینکه استقلال امتیاز کمتری جمع کرد، این بود وگرنه باید ۷۴ امتیاز میگرفتیم. اصلا شوک به تیم وارد میشد. روز اول که به تمرین آمدیم و دیدیم سیاوش و حسین نیستند، انگار خاک مرده روی تیم پاشیدند. این یک نمونهاش. از این دست اتفاقات را بگیرید و بروید جلو. مثلا پنالتی واضح دقیقه ۹۰ روی رودی ژستد در دربی را ببینید. آقایان آمدند قوس کمر بازیکن دو متری را بهانه کردند که خودش میخواسته سرنگون شود. برنامه درست کردند نیم ساعت درباره قوس کمر ژستد حرف زدند. اقا پنالتی است، مدافع پرسپولیس خطا کرده است دیگر. این تفاوتهاست. یا در همین برنامههای ورزشی داخل تلویزیون، یکدفعه عکس کاپیتان را نمیزنند. شما هر دورهای وارد استقلال شوید میفهمید که این تیم را بعضیها دوست ندارند. نمیدانم چه کسی، اما خار چشم بعضیهاست. اصلا وقتی میخواهند جام را به استقلال بدهند، انگار دارید بهشان فحش میدهید. اما این تیم هست و هر چقدر هم آسیب به آن بزنند، چون تیم سی میلیون هوادار دارد، پا می شود. چون بچههایی هستند که در کودکی با رویای این تیم زندگی میکنند و در جوانی تمام زندگیشان را میگذارند تا تیم سرپا شود. مثل خود من که از سی تا چهل سالگی، بهترین دوران زندگی یک انسان را و هرچه که یاد گرفته بودم برای این تیم گذاشتم و الحمدلله کنار آقا فرهاد و بزرگانی که در این تیم بودند، قهرمان شدیم.
* به عنوان سوال آخر برگردیم به خودتان؛ شما با مربیان بزرگ و موفقی کار کردهاید. سوال این است که صالح مصطفوی چه زمانی دوست دارد از جلد دستیاری خارج شود و نفر اول کادر فنی باشد؟
واقعیت این است که این موضوع برایم خیلی بولد نیست که نفر اول کادرفنی باشم. ترجیح میدهم عضو کوچکی از یک مجموعه موفق باشم تا نفر اول یک مجموعه ناموفق. یکی دو بار موقعیتهایی پیش آمده ولی شرایط طوری نبوده که من احساس کنم که میشود در آنجا کاری کرد که موفقیتی که مدنظرم است، به دست بیاید. قطعا هر آدمی در زندگیاش تجارب و دستاوردهایی دارد، ولی من خودم این موضوع را در اولویت قرار میدهم که گروهی در آنجا کار میکنم، کسی که رئیس من است و مجموعه مدیریتی و بازیکنانی که هستند، چقدر من را قبول دارد، چقدر به من اعتماد دارد و چقدر می توانم داشته هایم را ارائه کنم و مفید باشم. حالا اگر این موضوع به عنوان نفر دوم رخ دهد، چرا که نه. زیاد به نفر اول، دوم یا سوم بودن کادرفنی فکر نمیکنم. آن محیط کاری که در آن هستم، برایم اولویت دارد. در پایان هم از شما ممنونم که به یادم بودید. برای باشگاههای استقلال و اتحاد کلباء آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم در نیم فصل دوم نتایج خوبی کسب کنند و برای تیم ملی هم در جام ملتهای آسیا آرزوی موفقیت دارم.
- 10
- 6