فوتبالی نوشت: گفت و گو با او، کار راحتی نبود چرا که سامره راضی نمی شد صحبت کند اما قهرمان نشدن استقلال، اما باعث شد او سکوتش را در گفت و گو با فوتبالی بشکند. صحبتهای سامره که نیم فصل سرپرست استقلال بود، می تواند بسیاری از نقاط تاریک روزهای سرمربیگری نکونام در استقلال را روشن کند. جالب این است که او هم مثل وریا غفوری، کاپیتان سابق استقلال، مخالف ادامه کار نکونام در استقلال است و مثل دیگر پیشکسوتان استقلال، از روند تیمی و تاکتیکی و مدیریتی جواد نکونام ناراضی است.
آقای علی سامره، ممنون که گفت و گو با فوتبالی را پذیرفتید. سوال اول درباره دلیل اصلی یا دلایل قهرمان نشدن استقلال در لیگ برتر فصلی که تازه به پایان رسید است. به عنوان کسی که به عنوان سرپرست و مدیرتیم نزدیک بازیکنان و کادرفنی بودید و یک نیم فصل و البته پیش فصل با تیم زندگی کردید، دلیل اصلی قهرمان نشدن استقلال را چه می دانید؟
حقیقت این است که مدیریت استقلال، تیم خوبی را در اول فصل بست. در واقع تیم نسبت به فصل گذشته اش، در دو یا سه پست تغییرات داشت و در کل از تیم فصل قبل فقط چهار بازیکن به نام های عارف غلامی، سیلوا، محمد محبی و مهدی قایدی جدا شدند. در نقل و انتقالات آرمین سهرابیان جانشین سیلوا شد و عارف غلامی با نظر کادر فنی تیم را ترک کرد تا ایمان سلیمی جانشین او شود. همچنین مهرداد محمدی جانشین مهدی قایدی شد و بلانکو هم با توجه به تغییر سبک بازی تیم جانشین محبی شد. اسکلت تیم از سالهای گذشته حفظ شده بود. تیمی که سال گذشته اش مدعی قهرمانی در دو جام بود. در فینال جام حذفی حضور داشت و البته تا هفته های پایانی لیگ برتر هم مدعی قهرمان بود و اگر در دوران ساپینتو، در بازی مقابل نساجی، مساوی نمی کرد، شاید قهرمان هم می شد. من می خواهم بگویم در شهرآورد برگشت که استقلال می توانست پیروز میدان باشد آن هم در روز غیبت دو بازیکن دفاعی یعنی گولسیانی و کنعانی، استقلال برای بردن تلاش نمی کرد و می شود گفت از دقیقه ۲۰ تا پایان بازی، نبض بازی در اختیار پرسپولیس بود. بر خلاف نظر کادرفنی و آقای جواد نکونام، استقلال از ابتدای فصل چهره یک مدعی را داشت. آنچه در تیم تغییر کرد نگرش کادرفنی و به دنبال آن سبک بازی تیم بود که از يك فوتبال تهاجمی در دوران ساپینتو به يك فوتبال تدافعی و محتاطانه تغيير پیدا کرد که مورد پسند هواداران استقلال نبود. استقلال در زمان سرمربیگری ساپینتو بسیار هجومی بازی می کرد و تماشاگران لذت می بردند اما تیم جواد نکونام محتاطانه و دفاعی به میدان می رفت. ما اگر بخواهيم فنی ببينيم، فارغ از موارد حاشيه ای در طول فصل، طبیعی است مهم ترین دلیل قهرمان نشدن تیم در دو جام حذفی و لیگ برتر، اشتباهات کادرفنی و شخص جواد نکونام است. استقلال در تاریخ همیشه تیمی بوده که هجومی بازی کرده و تماشاگرانش را به وجد آورده و با همین سبک و سیاق، ۹ بار قهرمان لیگهای سراسری و ۷ بار قهرمان جام حذفی و دو بار قهرمان آسیا شده است.
البته جواد نکونام درباره بسته شدن تیم همیشه به باشگاه و مدیرانش انتقاد می کرد...
ببینید، باشگاه استقلال با وجود بسیاری مشکلات و تغییرات که در ذات فوتبال ایران است تيم را بست و با انبوهي از مشكلات و بدهي های بجاي مانده از قبل تيم را آماده مسابقات کرد و استقلال تا قبل از پایان هفته بیست و هشتم و بازی استقلال مقابل نساجی در قائمشهر صدرنشین جدول بود. باشگاه استقلال وارث قراردادهای سنگین فصل قبلش هم بود. بازیکنان در فصلی که تیم سه مدیرعامل داشت، ۳۵ درصد هم نگرفته بودند. وقتی علی خطیر آمد، باشگاه نزدیک به ۹۰۰ میلیارد تومان بدهی داشت. استقلال از آسیا حذف شده بود و مجوز حرفه ای نگرفته بود. تیم رقیب سه گانه لیگ و حذفی و سوپرجام را گرفته بود. دو دربی پشت سر هم را استقلال باخته بود.سه مدیرعامل و سرپرست عوض شده بود. خزانه خالی بود و واقعا وضعیت بحرانی در باشگاه حاکم بود. اما در نقل و انتقالات اول فصل و حتی نیم فصل باشگاه خوب عمل کرد. علی خطیر، حدود ۴۰۰ میلیارد تومان پول برای باشگاه و تیم آورد. سقف قرارداد را رعایت کرد. در واقع ۳۲۵ میلیارد تومان فصل گذشته را پر کرد و حدود ۷۰ میلیارد تومان هم باشگاه سود کرد که پس از انقلاب یک کار تاریخی بود. اینها واقعیت است که افکار عمومی و هواداران باید بدانند. مجوز حرفه ای گرفته شد. بهترین امکانات لوجستیکی از اسپانسر پروازی تا بهترین هتل و دو زمین تمرین کمپ ناصرحجازی و پژوهشکده نفت برای تیم فراهم بود. بهترین صبحانه و ناهار برای تیم سرو می شد. عملیات عمرانی کمپ حجازی از سر گرفته شده بود و کمپ به بهترین وسایل بدنسازی تجهیز شده بود. همه چیز برای قهرمانی استقلال فراهم بود اما کادرفنی و خود جواد نکونام این قهرمانی را با کارهایی که در طول فصل کردند از استقلال گرفتند.
بزرگترین اشتباه نکونام که قهرمانی را از دست داد چه بود؟ درگیری با مدیریت یا تساوی هایی که می توانست برد باشد...
بگذارید من اول مسایل فنی را بگویم. بعد به مدیریت برسیم. اگر بخواهم واضح و شفاف اشاره كنم بايد یک مثال بزنم. در یک رانندگی، قرار نیست که یک راننده ناشی ده خطا انجام دهد؛ یک اشتباه کافی است تا ماشین به ته دره برود. در مقابل راننده کاربلد در پیچ های سخت باید بی اشتباه باشد. من گفتم فنی بخواهم حرف بزنم نکونام در دیدار با نساجی لغزش بزرگی داشت و استقلال را از مسير قهرمانی خارج كرد. يك مربی بزرگ در بزنگاهها اشتباه نمي كند و با يك فرمول و استراتژی بازی را به اصطلاح در مي آورد. بعد از نتیجه نیمه اول دیدار پرسپولیس و استقلال خوزستان، نکونام باید با روحیه بهتر تیم را برای نیمه دوم و ثبت تنها یک گل راهی زمین می کرد اما این اتفاق رخ نداد. نکونام نشان داد کم تجربه است. این بی تجربگی و کم تجربگی نكونام باعث شد تا استقلال قهرمانی را از دست بدهد و کادرفنی مهم ترین مقصر در این اتفاق است. حالا قبلش هم جام حذفی در رفسنجان و با گل منتظر محمد از دست رفت. همان منتظر محمدی که خود نکونام اول فصل نخواستش. باشگاه با سعید مهری فسخ کرد، اما نکونام به خاطر لجبازی منتظر محمد را نخواست و مجبور شدیم مهری را برگردانیم و بیچاره قراردادش هم تا نیم فصل ۱۶۰ میلیون تومان ماند و وقتی دید کم کردن قراردادهای دیگران، نمی تواند به قرارداد او اضافه کند، ایران را ترک کرد و به قبرس رفت. تازه نه تحویلش می گرفتند و نه چندان به او بازی می دادند. بعد هم که رفت آقای نکونام طوری اعتراض می کرد که وقتی مهری در تیم بود، انگار هر بازی ۹۰ دقیقه به او بازی می داد. در حالت کلی می خواهم بگویم غرور، خودبینی و لجبازی، قهرمانی را از استقلال گرفت.
وریا غفوری دو روز پیش گفت بهتر نکونام از استقلال جدا شود، شما هم چنین نظری دارید؟
بله من هم چنین نظری دارم. جواد نکونام سه جام از دست داده و شایستگی نشستن روی نیمکت استقلال را ندارد. حتی اگر من هم نگویم، عملکرد فنی و مدیریتی ایشان در استقلال این را نشان می دهد. نظرات هواداران واقعی و دلسوزان هم همین است.
درباره وضعیت مدیریتی استقلال گفتید که مدیریت برکنارشده ۴۰۰ میلیارد تومان پول آورده و با مقایسه ای که کردید، گفتید استقلال امسال از نظر مالی و پشتیبانی نسبت به سالهای گذشته وضعیت مناسبتری داشته است. وضعیت پاداش ها و پرداخت ها در استقلال چطور بود؟
بازیکنان و کادر فنی می توانند گواهی بدهند. بسیاری از بازیکنان و جواد نکونام نزدیک به ۷۵ تا ۸۰ درصد دریافتی داشته اند. اما فصل قبلش به ۳۵ درصد گرفته بودند و برخی به زور تا ۵۰ درصد گرفته بودند. در پایان فصل هم به ۵۰ درصد نرسیده بودند. پاداش ها هم پس از هر بازی در یک زمانبندی خاص پرداخت می شد. استقلال پس ازسالی که پول بورس داخل باشگاه آمد و بعدش گفته شد ۷۰۰ میلیارد تومان انحراف مالی پیش آمده که نمی دانم چقدر درست است، به غیر از پول بورس، فقط ۶۰ میلیارد تومان در دو سال و نیم درآمدزایی کرده بود. اما باشگاه در دوران علی خطیر،مدیری که برکنار شد، نزدیک به ۴۰۰ میلیارد تومان در چند ماه درآمدزایی کرد. برند باشگاه پس از شکست در دو دربی، از دست دادن سه جام و حذف از آسیا و بدهی های ۹۰۰ میلیارد تومانی، مطمئنا ضربه خورده بود اما دیدید که چندین و چند اسپانسر به استقلال آمدند و قرارداد بستند.
بین علی خطیر و جواد نکونام، اختلاف های زیادی وجود داشت و چندین بار هم افراد مختلف دو نفر را آشتی دادند و آشتی کنان راه انداخت اما در نهایت باز هم اختلاف ها حل و فصل نشد. آیا این اختلاف ها بین مدیریت و جوادنکونام و کادرفنی قابل مدیریت نبود؟
اتفاقا خودم از کسانی بودم که دو بار خطیر و نکونام را آشتی دادم. در مورد اختلافات بايد بگويم كه با توجه به تجربه و حضور من در ابتدای فصل، این اختلافات حل شدنی و قابل مديريت نبود چون ماجراهایی که نکونام مطرح می کرد و به کادرفنی و بازیکنان القا می کرد، بیشتر ساختگی و شبیه بهانه بود. باور کنید فکر می کنم اگر یکی از اقوام سرمربی هم به عنوان مديرعامل انتخاب می شد، این بحثها تکرار می شد. متاسفانه جواد نکونام به این سبک اعتراضی و مطالبه گری عادت کرده و حتی در باشگاه فولاد خوزستان هم شاهد این گونه رفتارها بودیم که در نهایت منجر به جدایی و ترک اردوی فولاد خوزستان در شب بازی با الهلال عربستان، توسط جواد نکونام شد که بسیار کار عجیب و غریبی بود و به برند خود جواد نکونام هم ضربه بدی زد. من شاهد بودم که کادر مدیریتی باشگاه استقلال در چند مرحله چطور از تیم و کادرفنی حمایت کرد. هیچ باشگاهی بی مشکل نیست و استقلال هم مشکلات خود را داشت اما مشکلاتی که جواد نکونام مطرح می کرد بیشتر به شکل بهانه بود تا در روزهای سخت، راه فرار و دستاویزش باشد. دیدیم که بعد از تساوی در قائمشهر، این مسائل مجدد مطرح شد. متاسفانه کادرفنی خودش را به خواب زده بود و قابل اصلاح و مدیریت نبود. واقعا آن ضرب المثل درست است. کسی که خودش را به خواب زده را نمی شود بیدار كرد. حتي بزرگان، پيشكسوتان و دلسوزان باشگاه استقلال هم براي فروكش كردن و حل کردن اختلافات پيش قدم شدند كه همگی به یک هفته نمی رسید که ناکام می شدند.
شما در لیگ برتر ایتالیا سری آ یا همان کالچو، که سطح اول فوتبال جهان هم هست، بازی کرده اید و تجربه حضور در این سطح بالا را دارید. چرا تجربه اروپایی نکونام به کمک حل مشکلات نیامد؟
بگذارید به شما یک نکته را بگویم. نمی شود وقتی به نفعمان است از حضور در فوتبال اروپا وام بگیریم و اگر به نفعمان نبود به سمت تعصب و فوتبال ایران برویم. جواد نکونام لژیونر با سابقه و با ارزش فوتبال ایران بوده و فضای لالیگای اسپانیا را درك کرده اما منصفانه باید سوال کرد، آیا در لالیگا سرمربی علیه مدیرعامل مصاحبه و موضع گیری می کند؟ آیا در لالیگا برای مقابله با حریف، زمین چمن را کوچک و بزرگ می کنند؟ آيا در لالیگا آموزش داده اند تا در فضای مجازی و سکوها با شیوه های ویژه ای، هماهنگی و راهبری انجام شود که به وقت نیاز علیه رقیبان و کادر مدیریتی شعار بدهند؟ طبیعتا این نیست و نمی شود ظاهر لالیگایی داشته باشیم و در عمل به روشهای ناپسند عمل کنیم. ممکن است هواداران در مقطعی کوتاه متوجه نشوند و حتی با شما هماهنگ شوند. اما در نهایت متوجه می شوند. هواداران استقلال امسال دیر متوجه شدند که سمت درست کدام است. در واقع پس از ماجرای از دست رفتن اورونوف متوجه شدند که چه خبر است اما باز هم به خاطر قهرمان شدن استقلال، سکوت کردند. هواداران در نیم فصل کم کم متوجه شدند که در داخل باشگاه و تیم چه خبر است. نکونام فوتبال ایران را می شناسد و می داند استقلال و پرسپولیس مشکلات خاص خود را دارند و باید برای حل مشکلات صبر داشت. من به یاد ندارم در بیست سال گذشته یک سرمربی دیگر مثل نکونام با این حجم علیه باشگاه فعالیت اعتراضی کرده باشد. آن هم با توجه به اینکه در این فصل، به خوبی از تیم پشتیبانی شد و پرداختها و پاداش ها، به موقع به کادرفنی و بازیکنان، داده شد.
ارقام پاداش ها چطور بود؟
باور کنید در فصلی که گذشت استقلال بیشترین رقم پاداش را داشت. حداقل رقم پاداش ۲۵ میلیون تومان بود. پاداش ۵۰ میلیون تومانی هم داشتیم. همانطور که گفتم زمین چمن تمرینی باشگاه چه در کمپ حجازی و چه در پژوهشکده نفت امسال وضعیت خوبی داشت و بازیکنان خارجی همواره در اختیار تیم بودند و نوتیس هایشان به موقع پرداخت می شد. حتی گاهی اوقات مدیرعامل از جیبش پول نوتیس های بازیکنان را می داد. هزینه های دادگاه کاس را هم گاها از جیب مدیرعامل پرداخت می شد. کدام مدیرعامل استقلال اینطور از جیبش برای اینکه پنجره تیم بسته نشود یا بازیکن قهر نکند هزینه کرده است؟ اینها واقعیت است و هوادار از آنها خبر ندارد و با تحریک های سمی، می آمد جلوی باشگاه و علیه مدیرعامل و مدیران باشگاه شعار می داد. در حالیکه هر فصل بازیکنان و مربیان خارجی قهر می کردند که نمونه تاریخی اش استراماچونی. یا همین سیلوا و آمانوف و دیاباته و حتی همین یامگا. در هیچ دوره ای در سالهای گذشته به گواه مدیران و کارمندان باشگاه استقلال و حتی بازیکنان، هیچ وقت مسافرتها با پرواز چارتر و مرتب نبود، با این حال متاسفانه بیشترین اعتراضات را داشتیم.
منظور شما این است که اعتراض ها هدفمند بوده است؟
بله، دلیل هم دارم. انتقادها و اعتراض ها از کی شروع شد؟ از همان روز اول همکاری آقای نکونام با باشگاه. اصلا ای کاش این انتقادات بعد از نیم فصل شروع می شد و از روز اول نبود. چون وقتی از روز اول شاهد اعتراض هستیم، یعنی موضوع کمبودها نیست و بیشتر بحث بهانه جویی و کینه شخصی است. استقلال از این موضوع خیلی لطمه خورد.
در لیگی مثل ایتالیا که فرهنگ مردمش مثل مردم ماست، این مشکلات اگر به وجود بیاید، چطور حل می شود؟
در همه جای دنیا مشکلات هست، اما هیچ جا نمی بینیم بازیکنان علیه مدیرعامل برای مصاحبه تحریک شوند. هیچ گاه یک مربی به خودش اجازه نمی دهد تیم خود را با مصاحبه تخریب کند اما در فصلی که گذشت، در استقلال نه تنها سرمربی بلکه کادرفنی که قراردادهای مناسب و خوبی هم داشتند، مرتب علیه مدیریت باشگاه مصاحبه می کردند و با صحبت علیه فدراسیون فوتبال، فضای یک جنگ نابرابر را ایجاد کردند و تمرکز تیم، سرمربی و بازیکنان بر هم می خورد. هر چند اگر استقلال برابر نساجی نتیجه هم می گرفت، بهانه ها و مصاحبه ها تمام نمی شد. این نکته هم مهم است. نمی شود ۲۸ هفته یک تیم صدرنشين باشد و مديريت نقش و سهمی نداشته باشد اما پس از تساوی در قائمشهر، شرایط تغییر کند. آقای نکونام بعد از برکناری علی خطیر اعلام کرد که تمرکز خود را روی کار فنی می گذارد اما دیدیم که این موضوع اثر معکوس داشت و قهرمانی از دست رفت. متاسفانه در هیچ جای دنیا مشکلات با برقرار کردن روابط ویژه با لیدرها و فضای مجازی حل نمی شود. حتی در صفحات مجازی و لیدرهای باشگاه، فضای دو قطبی را می دیدیم که در هيچ جای دنیا نمی بينيم. مسی از بارسلونا، امباپه از پاریسن ژرمن، رونالدو از رئال مادرید و غیره جدا شدند اما این حجم از تخریب برای مدیریت باشگاه رخ نداد. قطعا اگر باشگاه استقلال روی اصول حرکت می کرد، افراد غیرمرتبط با باشگاه و تیم، در رختکن تیم و اردوها حاضر نمی شدند.
دلایل دیگر چه بود؟
بی احترامی به شخص بنده و پست مدیریتی باشگاه استقلال به عنوان سرپرست. من به خاطر خودم هم استعفا ندادم به خاطر بی احترامی به جایگاه سرپرستی استقلال استعفا کردم و شرط گذاشتم که ایشان بابت این بی احترامی عذرخواهی کند که نکرد. هر چند آدمهای بزرگ، از اشتباهاتشان درس می گیرند و عذرخواهی می کنند و بی دلیل، بزرگ نمی شوند. مطمئنا عذرخواهی آدم را کوچک نمی کند. این حجم از بی انضباطی را من در فوتبال ایران ندیدم و چنین شرایطی در کالچو کاملا نادر است و نمی دانم چگونه با تجربه لالیگایی، این اتفاق رخ می داد. این بی نظمی ها و شلوغی ها باعث شد تمرکز سرمربی بر هم بخورد و وقتی دیدم نمی توانم این فضا را کنترل و اصلاح کنم، برای حفظ تمرکز سرمربی جدا شدم. همان زمان به مدیریت و نکونام این موضوعات را تذکر دادم و در نهایت جدا شدم. من درباره کادررسانه ای رسمی و غیررسمی سرمربی هم باید بگویم، ضعیف ترین کارکرد را داشتند. به جای کنترل فضای مجازی علیه باشگاه، کارهای دیگری می کردند. اول فکر می کردم این شش هفت نفر که بیش از دو میلیارد تومان قرارداد داشتند برای کنترل فضای مجازی آمده اند، اما دیدم خط و ربط فکر آنها با آن کانالها و صفحات که مدیریت باشگاه را تخریب می کنند در یک راستاست.
آقای سامره، در بخش اول گفت و گو شما درباره امکانات خوبی که مدیریت وقت باشگاه برای کادرفنی و تیم استقلال فراهم کرده بود، صحبت کردید و گفتید باید به قهرمانی ختم می شد. هنوز هم معتقدید استقلال باید قهرمان می شد؟
قبل از هر چیز در مورد قهرمانی در فوتبال ایران این نکته را باید بگویم استقلال و پرسپولیس چه بازیکن خوب و چه مربی خوب داشته باشند و چه نداشته باشند، به خاطر وجود هوادار و اصالت و بزرگی و تاریخچه و ابهتی که دارند یک هیچ از همه تیم ها جلو هستند. حالا یک مربی باهوش این وسط باید پیدا شود که دومی و سومی در جدول را در طول فصل را با اولی عوض کند.
منظورتان اسمار دستیار سابق یحیی گل محمدی است؟
کلا می گویم و صحبت اولیه ام درباره استقلال و پرسپولیس است. هر سال یک مربی یا یک مدیر پیدا می شود مشکلات مالی یا نداشتن بازیکن یا دشمنان فرضی را پیش می کشد و مثلا می گویند نمی خواهند قهرمان شویم. ولی درباره امسال باید بگویم همه پازل برای قهرمانی مهیا بود و هنوز هم معتقدم اگر تغییرات مدیریتی رخ نمی داد، استقلال قهرمان می شد.
شما در نیم فصلی که در استقلال سرپرست بودید، جز چند بازی که در میسکدزون ورزشگاه مصاحبه های کوتاه داشتید، مصاحبه دیگری نکردید و نیم فصل با ناراحتی و دلخوری از تیم جدا شدید. می گویید همه پازل برای قهرمانی مهیا بود، همان، رسیدگی به تیم و مسایل لوجستیکی، پاداش ها و پرداخت ها و مسایل پزشکی و و پرواز... بود که در بخش اول هم بود؟
بله، البته وقتی اسم از پازل قهرمانی می بریم شامل مدیریت باشگاه، تدارکات تیم، اسکواد تیم و همچنین کادرفنی و سرپرستی و پزشکی و رسانه ای تیم و همچنین هواداران می شود که تیم های بزرگ که فاکتور هواداری هر سال دارند. این بار با جزییات بیشتری می گویم که استقلال در فصل گذشته یک هواپیمایی به اسم معراج داشت که این هواپیمایی اکثرمواقع با زمان پروازی سرمربی تیم هم هماهنگ بود و تا جایی که امکان داشت این اتفاق می افتاد. این در سالهای گذشته برای استقلال بی سابقه بود. دو زمین تمرین داشتیم که یکی اش در کمپ زنده یاد حجازی بود که جادارد از آقای کامرانی مسئول کمپ حجازی تشکر کنم که هیچ موقع تیم را لنگ زمین نگذاشت و یکی از بهترین سالهای کیفیت زمین تمرین بود. از نظر رسیدگی غذایی هم بازیکنان می توانند گواهی دهند که امسال کیفیت خوبی داشت و حتی صبحانه هم به بازیکنان داده می شد. در مسایل پزشکی و فیزیوتراپی هم باید بگویم که بهترین وسایل پزشکی به تیم داده می شد و در کل می خواهم بگویم این مسایل هیچ وقت توسط تیم رسانه ای کنار کادرفنی، بازگو و رسانه ای نشد. به صورت کلی می خواهم بگویم استقلال خانه ماست. من نمی خواهم طوری صحبت کنم که فکر کنید می خواهم تخریبی انجام دهم. بعضی وقتها باید واقعیت را گفت تا در آینده به سود باشگاه و تیم استقلال شود. من خیلی تلاش کردم تا کادر فنی و رسانه ای آقای نکونام را به آرامش دعوت کنم اما در جایی که همیشه دشمن فرضی درست می کنند، این فضا درست نمی شود.
یک نکته مهم که یک سوال مهم تر را به دنبال دارد را از شما بپرسیم. در فوتبال ایران، موقعیت های مشابه شما هم وجود داشته است. مثلا برای کی روش این اتفاق افتاد. وقتی همه فهمیدند که دبیرکل وقت فدراسیون فوتبال، یعنی آقای دکتر علیرضا اسدی، از سمت کی روش تحت فشار است، افراد کادر تیم ملی همه به سمت کی روش غش کردند. آقای اسدی برکنار شد و کی روش باقی ماند. با این مثال منظور این است که معمولا در چنین مواردی، سرپرست تیم وقتی می بیند که کادرفنی و به خصوص، سرمربی علیه مدیرعامل است، به سمت سرمربی غش می کند تا بماند. شما در دوران حجت کریمی سرپرست تیم شدید و همه می دانند که دوست قدیمی جواد نکونام هستید. شما چرا سمت باشگاه ایستادید؟
من احساس می کنم به چند دلیل، سمتِ درست ماجرا ایستادم. من دلسوز و متعصب به پیراهن استقلال هستم و و همواره سرباز استقلال بودم و هستم و خواهد ماند. اتقاقا یکی از بحث های جواد نکونام با من همیشه این بود که چرا در "تیم من" نمی ایستی؟
تیم من؟ مگر جواد نکونام در تیم دیگری بود؟
از خودش بپرسید. من آن زمان هم به نکونام گفتم تیم من استقلال است و من نمی دانم تیم تو چه تیمی است. همانطور که شما گفتید من با حجت کریمی به باشگاه استقلال آمد. ضمن اینکه با علی خطیر رفاقت خاصی نداشتم و شناخت زیادی هم از او نداشتم اما حضور او را برای باشگاه و تیم مفید می دیدم. بارها و بارها علیه من در همان مقاطع علیه من هجمه بسیار منفی ایجاد کردند اما من سمت درست ایستادم و هنوز که هنوز است اعتقاد دارم که تصمیم درستی گرفتم و اتفاقات پایان فصل و از دست رفتن جام، گواه صحت اعتقاد من هست.
اما شما به عنوان فردی كه بی حاشیه و بدون جنجال از استقلال جدا شدید، سکوت کردید. دلیل این سکوت چه بود؟
من همه تلاشم را یک نیم فصل و البته پیش فصل برای درست کردن اوضاع انجام دادم. همانطور که گفتم وقتی دیدم مدیرعامل تازه آمده و یک هفته نیست که در وضعیت درب و داغان، استقلال را تحویل گرفته است و سرمربی دارد علیه او و باشگاه مصاحبه می کند، متوجه شدم که فصلی سختی در انتظار استقلال است. مدیریت هم با اینکه مصاحبه ها را می دید هرگز پشت نکونام را خالی نکرد. هر چه خواست را فراهم کرد. ماجرای اورونوف هم من شاهدم که علی خطیر تا آخرین لحظه می خواست اورونوف بیاید، اما نکونام قبول نکرد. حتی با اینکه قلبا دلش می خواست اورونوف باشد، اما نکونام گفت باید دو بازیکن دیگر علاوه بر اورونوف جذب شوند تا من رضایت بدهم اورونوف بیاید. در حالیکه لیست یک جای خالی داشت و ارسلان مطهری با خواهش و تمنا و لطف آقای زنوزی و نصیرزاده به تراکتور رفت تا یک سهمیه خالی شود اما نگذاشتند شاه ماهی بازار نقل و انتقالات که پیراهن آبی پوشیده بود، به استقلال بیاید. اینها درد دارد. درخشش اورونوف در پرسپولیس برای مایی که در جریان بودیم که کارش با استقلال تمام شده بود، بیشتر ناراحتی داشت. از ماجرای منتظر محمد بدتر بود. منتظرمحمدگل حذف استقلال در جام حذفی را زد و اورونوف هم پرسپولیس را بالا کشید و گل چهارم به استقلال خوزستان را زد.به نظر من پرسپولیس در همان بازی مقابل استقلال خوزستان قهرمان لیگ شد و استقلال هم در همان بازی، قهرمانی را از دست داد.
شما سالها در استقلال بازی کرده اید. همه بازیکنان می دانند که اينكه انتظار از استقلال چیزی جز قهرمانی نیست، چرا کادرفنی به دنبال کم کردن انتظار بود؟
کسی که وارد استقلال می شود باید دنبال قهرمانی و بازی زیبا باشد. فصل گذشته هواداران قهرمانی را با ساپینتو از دست دادند اما از بازی تیم لذت می بردند و خاطره خوبی از تلاش و از خود گذشتگی او بعد از هشت ماه عدم دریافت پول دارند اما امسال نه تنها استقلال قهرمان نشد بلکه فوتبال خوبی بازی نکرد و همچنین بارها و بارها، متوالی با مصاحبه های بی جهت، اعصاب هواداران به هم خورد. در استقلال و پرسپولیس هر بازیکنی که وارد این دو تیم می شود، با هر سطحی، به خاطر حضور هواداران و فضا و ابهت و تاریخ دو تیم، سطح بازیکن به عنوان مثال اگر ۶۰ باشد به ۸۰ و ۹۰ می رسد ولی در فصلی که گذشت به خاطر سبک بازی تیم، سطح بازیکن از ۶۰ به ۴۰ و حتی ۳۰ رسید. بهانه های واهی و درست کردن دشمن های فرضی هدفی جز این نداشت که اگر تیم نتیجه نگرفت، همه چیز را بر گردن دشمنان فرضی بیاندازند.
این روزها روی گل آفساید پرسپولیس در بازی آخر مقابل مس رفسنجان و اشتباهات داوری زیاد صحبت می شود. برخی معتقدند که اشتباهات داوری، جام را از استقلال گرفت. شما با این گزاره موافق هستید؟
در سالهای گذشته و حتی امسال، اشتباهات داوری بسیاری به ضرر استقلال شد و کما اینکه اشتباهات داوری برای تیمهای دیگر هم اتفاق افتاد ولی حداقل برای امسال، فقط و فقط اگر استقلال نساجی را برده بود، تمام این صحبتها به سمت و سوی دیگری می رفت و دشمن فرضی به وجود نمی آمد. در فوتبالی که وی ای آر نیست، اشتباهات داوری زیاد است. ممکن است مشکوک هم باشد آن هم در جای خود، باید بررسی شود ولی اگر استقلال نساجی را در قائمشهر برده بود، هیچ کدام از این حرف و حدیث ها به وجود نمی آمد.مهدی تاج، فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ، کمیته داوران، خطیر، باشگاه پرسپولیس، داوران و کمک داوران مقصر عدم قهرمانی شناخته شدند اما واقعیت این است اگر استقلال نساجی را می برد، هیچ کدام از این حرفها به وجود نمی آمد. من خودم سالها در استقلال بوده ام و در فصلی که قهرمان شدیم زنده یاد پورحیدری همیشه به ما گفت حتی اگر داوران هم علیه شما باشند باید طوری بازی کنید که نتوانند حق استقلال را ضایع کنند. امیدوارم وی ای آر هر چه زودتر به فوتبال ایران بیاید و اگر بیاید مطمئنا مشکلات داوری به حداقل می رسد کمااینکه در شهرآورد رفت، اگر وی ای آر نبود، پنالتی برای استقلال گرفته نمی شد.
پیروز قربانی در گفت و گویی به این نکته اشاره کرده بود که نکونام با مصاحبه هایش، بازیکنان استقلال را سرخورده می کرد، آیا شما هم با پیروز قربانی، موافق هستید؟
دقیقا درست گفته است. استقلال امسال متاسفانه علاوه بر از دست دادن جام خیلی چیزها را باخت. شما یک استقلالی را معرفی کنید که از وضعیت فنی تیم راضی باشد. در بهترین سالِ حمایت تماشاگران در آزادی به استثنای یک بازی مقابل نساجی در ورزشگاه آزادی، در همه دیدارها استقلال با سختی و حداقل اختلاف به برد رسید. این نشان می دهد که در هیچ شاخصه فنی موفق نبوده؛ سبک بازی را فدای نتیجه کرده و جام حذفی را فدای لیگ و در نهایت استقلال هیچ چیز به دست نیاورده است. در واقع سه جام حذفی، لیگ و سوپرجام برای تیم بزرگ استقلال از دست رفته است. استقلال در حوزه های مختلف که گذشت، همیشه تنش و حاشیه داشت . هیچ بازیکن جوان و استعدادی را هم معرفی نکرد و بازیکنان جوان روی نیمکت نشستند. استقلال تحت هدایت نکونام، بازیکنان پا به سن گذاشته تیم های دیگر را با قیمت بالا خرید و حتی از آنها هم درست استفاده نکرد. متاسفانه به دليل ترس از باخت و نداشتن جسارت، نتوانست از محل فروش بازيكنان هم درامدی كسب كند و در واقع حتی نتوانست در حوزه مالی صرفه جویی کند و در حوزه پرورش استعداد و معرفی بازيكن جوان هم ضعيف عمل كرد. شما به شمس آذر نگاه کنید. قهرمان نشد اما با ۴۰ میلیارد تومان هزینه، بازی تماشاگر پسندی داشت، درآمد زایی کرد و فصل خوبی را از نظر هوادارانش سپری کرد. حالا در نیمه نهایی جام حذفی حضور دارد. اگر ۵۰ درصد تمرکز واقعی را روی کار فنی می گذاشتند و وارد حواشی نمی شدند و دنبال دشمن فرضی نمی رفتند شاید با اختلاف امتیاز بالاتری و چند هفته زودتر از هفته پایانی، قهرمان لیگ برتر می شدند. اصلا می شود باشگاه پرسپولیس را مثال زد. باشگاه پرسپولیس هم در نیم فصل دوم شرایط خوبی داشت و با وجود هزینه و با حفظ آرامش، قهرمانی را به دست آورد و همکاری خوبی با اسپانسرها داشت با اینکه به اندازه استقلال اسپانسر نداشت.
منظورتان از اینکه با اسپانسرها همکاری خوبی نداشت چه بود؟
من در زمانی که بودم بارها و بارها رایتل و آلینوس و پانلا خواستند که به کمپ زنده یاد حجازی بیایند و تولید محتوا کنند اما آقای نکونام اجازه نمی داد و مخالفت می کرد. اگر یادتان باشد آگهی های تلویزیونی اسپانسرهای تیم پرسپولیس پیش و پس از عید مرتب از شبکه های تلویزیونی پخش می شد اما از استقلال خبری نبود. تازه با همه این موارد علی خطیر از اسپانسرهایی که بر سر تولید نشدن محتوا توسط تیم و عدم تبلیغ محصولاتشان شاکی بودند، برای تیم پول می گرفت. حالا که علی خطیر تازه رفته و فصل به پایان رسیده آگهی تلویزیونی یکی از اسپانسرها را در پایان فصل می بینیم. انگار با مدیریت وقت باشگاه مشکل داشتند که اسپانسرها را به داخل تمرین و رختکن و کمپ راه نمی دادند. تیم رسانه ای نکونام هم با بیش از دو میلیارد تومان قرارداد و نفرات زیاد، تولید محتوای خاصی نداشت و به نظرم تیم رسانه ای باشگاه با اینکه به تیم دسترسی نداشتند، اما بهتر تولید محتوا می کرد. در کل می خواهم بگویم هیچ اتفاق مثبتی در استقلال رقم نخورد. استقلال امسال چه دستاوردی داشت؟ آقایان، طرفداران، کارشناسان، پیشکسوتان و بازیکنان فعلی تیم، دوم شدن برای استقلال دستاورد نیست. استقلال فقط باید جام بیاورد. امسال بهترین فرصت بود که تعدادجامهای قهرمانی استقلال افزایش پیدا کند اما فرصت سوزی شد. در حال حاضر می خواهند در فضای مجازی و رسانه ها طوری جابیندازند که دومی در تیمی مثل استقلال دستاورد است. این یک تاکتیک است تا در استقلال بمانند و طوری القا کنند که انگار استقلال یک تیم معمولی است. پرسپولیس در هشت سال اخیر، ۱۴ جام آورده است. تا پیش از این هشت سال، استقلال هم در تعداد جامها و هم در تعداد شهرآوردها از نظر تعداد و برد جلوتر بود اما فکر می کنم حالا در تعداد جام ها هم در عدد ۳۸ مساوی شده اند و در تعداد بردهای شهرآورد هم استقلال، یک برد عقب افتاده است.
آقای سامره، سوالی که خیلی ها مطرح می کنند این است که چرا علی خطیر با همه مشکلاتی که با نکونام داشت، درست مثل دیگر تیمها در ایران و جهان، از اختیاراتش استفاده نکرد و نکونام را اخراج نکرد یا مقدمات اخراج و استعفا را فراهم نکرد؟
این هم یکی از مواردی است که هواداران باید به باشگاه اعتماد می کردند. با توجه به اینکه آقای خطیر، مصوبه هیات مدیره را برای اخراج او داشت، ولی پشت او ماند و اخراجش نکرد و اعتقاد داشت ما با همین بضاعت هم می توانیم قهرمان شویم ولی هواداران متوجه نشدند و فریب فضای مجازی اجاره شده را خوردند. خطیر می توانست مثل مدیران قبلی، تیم را ضعیف کند تا بتواند سرمربی را مقابل هواداران قرار دهد و راه را برای قطع همکاری سرمربی با باشگاه هموار کند اما این کار را نکرد چون استقلال را بیشتر از خودش و صندلی اش دوست داشت. استقلال صدرنشین بود و مدعی قهرمانی. چرا باید کسی که استقلالی است تیم تحت مدیریتش را ضعیف کند؟ هر چند به پایان فصل نرسیده، در یک حرکت ناجوانمردانه، برکنارش کردند.
عملکرد مديريت سابق را در مقابل اتفاقات حاشیه ای نکونام چطور ارزیابی می کنید و همچنین آينده نكونام با توجه به اینکه گفته می شود قرارداد سه ساله دارد را چطور می بینید؟
درباره عملکرد مدیریت سابق صحبت کرده ام اما درباره اتفاقات حاشیه ای باید بگویم به صورت منصفانه، علی خطیر با توجه به عدم هماهنگی و همكاری نكونام و همچنین وجود يك هيات مديره ضعيف که با مدیرعامل هیچ همکاری نمی کردند،خوب عمل کرد. در واقع عملا مدیرعامل تنها بود و به نظرم خوب کار کرد. البته اشتباهاتی هم داشت. مثلا در برخورد با برخی افراد، مهربانانه برخورد كرد اما در مجموع نمره خوبی به عملكرد او می دهم. علی خطیر ناجوانمردانه برکنار شد. حتی اگر بدترین مشکل هم وجود داشت که نداشت می شد مدیریت کرد و تا پایان فصل تصمیم نهایی درباره ماندن یا نماندنش گرفته می شد. به نظرم هلدینگ و در راس آن آقای علی عسگری رییس محترم هلدینگ، باید به این ابهام پاسخ دهد که چرا آقای شهریاری، مدیرعامل را در اواخر فصل تغییر داد؟ این تغییر یک قهرمانی و شاید اگر سوپرجام را هم حساب کنیم، دو جام از استقلال گرفت. آیا نمی شد این تغییر پس از پایان لیگ برتر باشد؟ یا پس از اینکه تیم قهرمان نمی شد؟ و یا حتی قهرمان می شد؟ دوستان در محاسباتشان اشتباه کردند و فکر کردند در هفته ۲۶ لیگ برتر به آنها جام می دهند که مدیرعامل تیم صدرجدولی را برکنار کردند. حتی اگر مشکلات هم زیاد بود، تغییر مدیرعامل به تیم شوک منفی وارد کرد. باید دلایل قهرمان نشدن استقلال به صورت کامل آسیب شناسی شود و مدیران و تصمیم گیران هلدینگ باید به هواداران پاسخگو باشند. من دورادور آقای شهریاری را می شناسم و می دانم که سالها در باشگاه صباباتری بوده اند و مدتی در هیات مدیره باشگاه استقلال. می خواهم به ایشان بگویم که هر اتفاقی بین شما و آقای خطیر افتاد، را می توانستید مدیریت کنید تا از فاجعه از دست رفتن قهرمانی جلوگیری کنید. آقای شهریاری باید بداند استقلال، صباباتری نیست و هوادار چند ده میلیونی دارد و تصمیمات نباید شخصی و مبتنی بر نظرات مشاوران ايشان باشد. مشاورانی که امتحان پس داده اند و البته از استقلال هیچ شناختی نداشته اند و ندارند. باز هم تاکید می کنم هواداران پس از اینکه قهرمانی از دست رفت، منتظر پاسخ قانع كننده آقایان علی عسگری رییس هلدینگ و شهریاری نماینده هلدینگ در باشگاه استقلال هستند تا دلایل قهرمان نشدن را بیان کنند. امیدوارم آقای علی عسگری یا آقای شهریاری در یک کنفرانس مطبوعاتی با معرفی تیم همکاران، برنامه های خود را توضیح دهند تا مردم بدانند که چه برنامه هایی برای استقلال در پیش است. استقلال ملک شخصی کسی نیست و اگر قرار است آقای شهریاری تصمیم گیر باشند، باید واضح این اتفاق رسمي شده و در قبال تصميمات پاسخگو باشند. همه می دانند که آقای شهریاری تصمیم گیر اول و آخر است. اگر قرار باشد آقای شهریاری با این دست و فرمان مشاوران خود مانند دوران صبا باتری پیش برود، سرنوشت استقلال هم همانند صبا خواهد بود. استقلال مثل صباباطری نیست كه نتیجه نگرفتنش، بی سروصدا و بدون هزينه باشد .
این روزها نزدیکان آقای نکونام از برنامه و قرارداد سه ساله صحبت می کنند...
یک سوال مطرح می کنم. چرا آقای نکونام از بازیکنان پایه استفاده نمی کرد؟ با توجه به اینکه ادعا داشت استقلال بازیکن ندارد. خب بازیکن می ساخت. معنی قرارداد سه ساله این است که هر سال ولخرجی کنیم تا جام بياوريم؟ آیا واقعا نمی شد به سراغ پایه ها رفت و به جوانها اهمیت داد؟ سامان تورانیان، حسین زواری یا امیرعلی صادقی چند بازی برای استقلال به میدان رفتند؟ چند دقیقه بازی کردند؟ قرارداد سه ساله باید شامل برنامه، جوانگرايي، صرفه جويي توام با رشد نتيجه و كيفيت باشد نه اينكه با صرف هزينه گزاف و چند صد ميلياردی در هر سال با چند خرید گران و ملي پوش و بازیکن خارجي به دنبال حضور در كورس قهرماني باشيم. راه و روش تیمداری و باشگاهی این نیست. استقلال باشگاهی بوده که در تاریخ بازیکنان مهم و تاثیرگذاری مثل نورافکن و سید مجید حسینی و مجتبی جباری و بسیاری بازیکنان دیگر را در تیم های پایه پرورش داده و بعد در تیم بزرگسالان استفاده است. اینها مواردی است که هلدینگ خلیج فارس باید مورد توجه قرار دهد.
و به سوالی قبلی جواب ندادید، آینده نکونام را چطور می بینید؟
با توجه به شناخت و تسلطی که به اتفاقات یک سال گذشته استقلال داشتم، اعتقادم براین است که خود آقای نکونام، با یک استعفا و یک خداحافظی باشکوه و آبرومندانه، از استقلال جدا شود. با توجه به بندهای قرارداد آقای نکونام با باشگاه که من خودم در جریان آن هستم، بندی در قرارداد وجود دارد که باشگاه می تواند بدون هیچ گونه خسارتی با آقای نکونام فسخ کند و این کار را برای هلدینگ آسان می کند.
شما با سرمربی داخلی موافقید یا خارجی؟
به نظرم یا باید سرمربی خارجی بزرگ با برنامه مدون و یا یک سرمربی داخلی کارنامه دار و محبوب، جایگزین نکونام شود. واقعیت این است که استقلال اگر سرمربی خارجی می آورد، باید برانکوی خودش را پیدا کند. هلدینگ خلیج فارس باید در این موضوع با برنامه باشد.
برای هواداران استقلال صحبتی ندارید، سال سختی را پشت سر گذاشتند و در اینکه حقیقت کدام سمت است، کمی گیج شدند...
هواداران استقلال در فصلی که گذشت، برای تیم سنگ تمام گذاشتند و جا دارد از همه آنها تشکر کنم. در سرما و گرما کنار تیم بودند و در تهران وشهرستان استقلال را تنها نگذاشتند. یک خواهش از آنها دارم. در چنین مواقعی که دوگانگی به وجود می آید لطفا پشت باشگاه باشند. چون در نهایت این باشگاه است که از لحاظ مالی و پشتیبانی باید تیم را ساپورت کند و از این لحاظ، آرامش را به مجموعه تیم بدهد. فصل گذشته هواداران با دوگانگی مواجه شدند که عده ای به باشگاه اعتماد نداشتند و پشت باشگاه را خالی کردند. مدیریت هم به خاطر آرامش و حفظ صدرجدول و قهرمانی، مدیریت سکوت کرد که این سکوت هم بعضی مواقع اشتباه بود. به نظرم هواداران استقلال برای موفق شدن این تیم، باید از اتفاقات فصل گذشته، درس بگیرند. خواهشی که از آنها دارم اسیر فضای مجازی اجاره ای نشوند و به سایت های رسمی و معتبر رجوع کنند.
در پایان گفت و گو هم به هلدینگ خلیج فارس، اشاره کردید، چه توصیه ای برای هلدینگ در فصل آینده دارید؟
در پایان با توجه به شناختی که از فوتبال ایران و استقلال دارم، علاوه بر اینکه گفتم سرمربی بزرگ و خوبی برای استقلال انتخاب شود، انتظار دارم در فصل انتقل و انتقالات، تیمی خوب و مدعی برای استقلال بسته شود و با توجه به نام هلدینگ خلیج فارس، این درخواست، دور از انتظار نیست و یکی از دلایل واگذاری استقلال این بود که در روزهای نقل و انتقالات، خیال هواداران راحت باشد و استقلال برای کسب ستاره سوم بسته شود. باز هم به آقای علی عسگری دلسوزانه، توصیه می کنم مراقب مشاوران آقای شهریاری باشند. آقای شهرياری نماینده آقای علی عسگری در باشگاه استقلال بوده و قطعا اثرات و طبعات تصمیمات او كه تاثير گرفته از نظرات مشاورانش است، به پاي اعتبار و آبروی سياسی، فرهنگی و مديريتی آقای علی عسگری نوشته شده و افكار ناشی از عدم شناخت از فضای استقلالِ مشاوران که ممکن است راه غلطی را به آقای شهریاری نشان دهد، خدشه بزرگی به اعتبار آقای علی عسگری به عنوان ژنرال سياسي و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی كشور وارد خواهد كرد. این نکات را هم شب برکناری مدیرعامل هم به صورت مستقیم در یک استوری اینستاگرامی بیان کردم و حالا تازه بسیاری به حرفهای آن شب من رسیدند. همه صحبتهای من به این دلیل که خدای نکرده استقلال ناکام نشود. چرا که اگر استقلال فصل بعد چهار جام لیگ، حذفی، سوپرجام و لیگ نخبگان آسیا را از دست دهد، نارضايتی هواداران دلسوز استقلال، دامن گیر عوامل ناکامی استقلال در رده های بالای هلدینگ خواهد شد. از رسانه فوتبالی هم که قبول کرد صحبتهای من را بدون هیچ کم و کاست و سانسوری منتشر کند، تشکر می کنم. من به این دلیل این گفت و گو را انجام دادم چون اولا در تاریخ ثبت می شود و می توانم به همه هواداران استقلال با اطمینان بگویم جز حقیقت، چیزی نگفتم و همه تلاشم چه در دوران بازیگری، چه در دوران سرپرستی و چه در دورانی که روی سکوها استقلال را تشویق کرده ام، آرزویم موفقیت و اعتلای استقلال بوده و هست و خواهد بود.
- 11
- 1