حال و هوای این روزهای شهر رشت انگار به کلی دگرگون شده و شور و شوق عجیبی را میتوان در چهره تک تک آدمهای کوچه و خیابان مشاهده کرد. تیم اصیل و ریشهدار سپیدرود پس از سالها بازهم به سطح اول فوتبال ایران بازگشته و برای اولین بار در تاریخ این باشگاه قرار است میزبان تیمی در مسابقات لیگ برتر باشد.
راننده تاکسی که حدودا ۷۰ سالش میشود و پرچم سپیدرود را روی کاپوت ماشینش انداخته درباره تاریخچه این تیم میگوید: «در سال ۱۳۴۷ و با تلاش غلامرضا صومی که خود از پیشکسوتان فوتبال گیلان بود، تیمی به نام سلامت بخش شکل میگیرد که نامش برگرفته از زورخانهای قدیمی در محله سبزهمیدان رشت است.
چند سالی را در لیگ دسته یک گیلان بازی میکند تا سال ۱۳۵۲ که نخستین دوره مسابقات لیگ سراسری در کل کشور برگزار میشود و تصمیم بر این گرفته میشود تا نام بزرگترین رود استان گیلان را برای تیممان انتخاب کنیم و در مسابقات لیگ تخت جمشید شرکت کنیم.
ما بعد از تیمهایی پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی تبریز، چهارمین تیم پرطرفدار ایران هستیم و بنده ۹۰ درصد بازیهای سپیدرود را از همان سال ۵۲ در ورزشگاه تماشا کردم.
قهرمانی جام بینالمللی آقاخان در سال ۵۶، قهرمانی جام فوتبال انقلاب در سال ۵۹، قهرمانی جام بینالمللی خزر در سالهای ۷۱ و ۸۱، قهرمانی لیگ گیلان در سالهای ۶۱، ۶۴ و ۸۲ و همچنین نایب قهرمانی لیگ آزادگان در سال گذشته از افتخارات تیم ماست و به ارتش سرخ گیلان نیز معروف هستیم.
سال ۷۱ که توانسته بودیم به لیگ آزادگان (لیگ برتر فعلی) صعود کنیم با تیمهایی مثل استقلال، تراکتورسازی، کشاورز، صنعت نفت آبادان و کمای شیراز همگروه شده بودیم و من در تمام بازیهای خارج از خانه نیز همراه تیم حضور داشتم و خلاصه سعی میکردیم به بچهها انگیزه بدهیم.»
در تمام لحظاتی که از سپیدرود سخن میگفت، برق عجیبی در چشمانش پدیدار بود و بیتابانه منتظر بود تا ساعاتی دیگر و در استادیوم عضدی رشت به تماشای دیدار تیم محبوبش با سیاهجامگان بنشیند.
ملوانیها را ششتایی میکنیم!
مغازههای بازار سنتی رشت یکی در میان به پرچم سپیدرود رشت مزین است. وارد فروشگاه صنایعدستی میشوم و از جوانی که به نظر نمیآید بیش از ۳۰ سال داشته باشد، میپرسم که نظرش درباره این تیم چیست و چه جایگاهی را برایش در پایان فصل متصور است.
پاسخ میدهد: «خیلی به این تیم امیدواریم و انشاءالله بتوانیم رتبهای تکرقمی در پایان فصل کسب کنیم. ما دوباره توانستیم در لیگ برتر حضور داشته باشیم و به همه ثابت کنیم که فوتبال رشت سرشار از استعداد است و برخلاف تیم ملوان، بدون کمک و پشتیبانی نهادهای دولتی میتواند در سطح اول فوتبال ایران بدرخشد.»
از او درباره دلیل مقایسه تیمشان با ملوان بندرانزلی پرسیدیم که ادامه داد: «ملوانیها سالها از نیروی دریایی بودجه میگرفتند و بهترین بازیکنان رشت را میخریدند. آنها فکر میکردند که به دلیل تواناییهای خودشان میتوانند در لیگ برتر بمانند درحالی که پس از قطع حمایت نیروی دریایی دیگر کم آوردند و ما نشان دادیم که در شرایط برابر از آنها غنیتر و موفقتریم.
نظرمحمدی هم نشان داده که مربی کاربلدی است و بازی قبلی با نفت را هم با بدشانسی واگذار کردیم.» از او میپرسم اگر همین حالا این دو تیم پرطرفدار گیلانی باهم بازی کنند، چه نتیجهای رقم میخورد؟ نتیجه شش صفر به نفع سپیدرود را پیشبینی میکند تا دیگر مطمئن شوم که او به تیمش تعصب عجیبی دارد و البته اینکه کلکلهای همیشگی رشتیها و انزلیچیها نیز یکی از جذابیتهای فوتبالی استان گیلان است.
زنان گیلانی میخواهند به ورزشگاه بروند
صاحب مغازه روبهرویی اما نگاهش با پسر جوان کمی متفاوت است. فروشنده کلوچه و شیرینیهای سنتی گیلان معتقد است که سطح کیفی این بازیکنان کمی پایینتر از دیگر بازیکنان شاغل در لیگ برتر است و آنها باید در تمرینات و مسابقات تلاش زیادی کنند تا کار سپیدرود برای ماندن در لیگ برتر سخت نشود.
او همچنین میگوید: «مثلا در همین بازی اولمان با نفت تهران دیدیم که تاکتیک دقیق و مشخصی در دفاع و حمله وجود نداشت و تواناییهای انفرادی بازیکنها هم در سطح بالایی نیست. تیمی خصوصی هستیم و به علت محدودیتهای مالی در فصل نقل و انتقالات نتوانستیم بازیکن چندان تاثیرگذاری را جذب کنیم اما بسیار امیدواریم شرایط تیم در بازیهای آینده بهتر شود و بازیکنان به هماهنگی تاکتیکی مناسبی برسند. نمیخواهیم در پایان فصل زانوی غم بغل بگیریم و تصمیم به ماندن داریم.»
دختر جوانی که برای خرید وارد مغازه شده و در جریان صحبتهای ما قرار گرفته نیز به بحث اضافه میشود و از علاقه خود و بسیاری از دوستانش برای حضور در ورزشگاه و تشویق تیم سپیدرود میگوید. او همچنین میافزاید که قانون منع ورود زنان به استادیومها ظلمی آشکار در حق همه مردم است و ابراز امیدواری میکند رییسجمهور و وزیر ورزش بتوانند این طلسم نامبارک را بشکنند.
تماشاگران نیایند
چند ساعتی از حضورم در رشت و صحبت با مردم فوتبالی این شهر میگذرد و به آغاز دیدار سپیدرود با سیاهجامگان مشهد نزدیک میشویم. خبر رسیده که سکوهای ورزشگاه عضدی رشت در دست تعمیر است و این ورزشگاه قدیمی دوازده هزار نفری در اولین میزبانی سپیدرودیها در لیگ برتر میزبان چهار هزار نفر خواهد بود.
در صف خرید بلیت پسر جوانی میگوید: «این همه سال منتظر ماندیم تا تیممان به لیگ برتر بیاید و حالا میگویند سکوها در دست تعمیر است. در این چند ماهی که صعود سپیدرود به لیگ برتر قطعی شده بود چه کار میکردند؟ سازمان تربیت بدنی گیلان و شهرداری رشت مگر بودجه کم دارند؟ مشکل این است که همیشه ضعف برنامهریزی مدیران به سپیدرود لطمه میزند و در چنین بازیهایی که تیم ما بیش از هر زمانی به تماشاگرانش نیاز دارد از حضور حداکثری آنها محروم میشویم.»
بازی در ساعت ۹ شب روز پنج شنبه ۱۲ مرداد و اجبارا با حضور تنها چهارهزار نفر تماشاگر پرشور رشتی آغاز میشود. تیم سیاهجامگان خیلی زود و در دقیقه ۱۴ به گل میرسد. تماشاگران همچنان به صورت بیوقفه به تشویق سپیدرود میپردازند اما پسری ۹ ساله در کنارم با دستانش سرش را گرفته و به شدت ناراحت است.
امیرمهدی که به همراه پدربزرگش آمده میگوید از سال قبل و زمانی که سپیدرود در لیگ آزادگان بود، تمام بازیهای خانگی این تیم را از روی همین سکوها دیده و عاشق این تیم است. بازیکن مورد علاقه او حسین کعبی است و برای موفقیت تیم محبوبش دست به دعا میشود، اما روال بازی چندان برای امیرمهدی خوشایند نیست و تیم مشهدی در نیمه دوم و دقیقه ۷۹ گل دومش را نیز هم به ثمر میرساند.
چند اعتراض و شکایت از تاکتیک و کیفیت تیم سپیدرود در میان تماشاگران شنیده میشود اما سریعا در میان تشویقهای ادامهدار پرشورها گم میشود. دقایقی بعد ورزشگاه عضدی رشت از شادی منفجر میشود و خنده به لبان امیرمهدی برمیگردد.
داور نقطه پنالتی را نشان داده و ارتش سرخ گیلان به اولین گلش دست پیدا میکند تا تماشاگران به ۱۰ دقیقه پایانی بازی امیدوار باشند. البته که این زمان اندک برای جبران گلی دیگر کافی نیست و دومین شکست پیاپی در کارنامه سرمربی جوان سپیدرود ثبت میشود.
آمدیم که بمانیم
یکی از لیدرهای باشگاه سپیدرود در پایان بازی با اشاره به بازی نهچندان خوب تیمش میگوید: «حقیقتا با دیدن این بازی کمی ترسیدهام و از حالا به کابوس سقوط به لیگ آزادگان فکر میکنم. وقتی در مقابل تیم نهچندان قوی مثل سیاهجامگان شکست میخوریم آن وقت میتوانیم امیدوار به کسب نتایجی خوب مقابل پرسپولیس و استقلال و سایر تیمهای مدعی باشیم؟»
لیدر سکوی مقابل اما نظر دیگری دارد. او به نتایج نهچندان خوب ابتدای فصل گذشته سپیدرود اشاره میکند و اینکه نظرمحمدی با تغییراتی که در هر بازی نسبت به بازی قبل به وجود میآورد در نهایت به ترکیب و تاکتیک دلخواه خودش خواهد رسید و ثابت کرده که مربی باانگیزه و سختکوشی است.
اکثر تماشاگرانی که به ورزشگاه آمدند در پایان این دیدار بازیکنان خود را تشویق کردند و با سر دادن شعارهایی در حمایت از تیم خود آرامآرام خارج شدند. پس از بازی در کافهها و رستورانهای اطراف استادیوم هم تحلیل و آنالیز بازی از سوی طرفداران رونق داشت و نکته جالب اینکه بیشتر تحلیلها همراه با امیدواری و نگاه مثبت بود.
مردمان شهر رشت انگار بر حقیقت و امکانات تیم خود واقف هستند و بیشتر به دنبال لذت بردن از تماشای تیم محبوبشان. آنها میخواهند حالا حالاها از بودن در لیگ برتر و سرشاخ شدن با غولها لذت ببرند و جنس دغدغههایشان با تماشاگران سایر تیمها فرق میکند.
مردمی صبور و آرام که پس از شنیدن نام سپیدرود خنده بر لبانشان مینشیند و این تیم را همانند عضوی از خانواده خودشان دوست دارند. ایکاش چنین عشق و تعصب بینظیری در میان مسوولان و تصمیمگیرندگان ورزشی این استان هم به وجود بیاید تا سدی مقابل حضور مردم در ورزشگاهها نشوند.
- 13
- 3