به گزارش ورزش سه، آنهایی که حدادی فر را از نزدیک میشناسند خوب میدانند که او نه اهل حاشیه است و نه زندگی به هم ریختهای دارد. در این سالهای اخیر هم نه اسیر حواشی شده و نه بگو مگویی با مربی، بازیکن و یا حتی رسانهها داشته.حدادی فر برای سومین بار دچار آسیبدیدگی شد.
آسیب دیدگی از ناحیه رباط صلیبی. او فصل قبل هم همین دوران را تجربه کرد. دورانی تلخ برای هافبکی که قرار بود یک تنه ذوب آهن را به موفقیت برساند. او یکی از مهرههای موثر ذوب آهن بود اما امان از آسیب دیدگی که اجازه نداد حدادیفر به ذوب آهن کمک کند، بدرخشد و در ترکیب این تیم باشد.
حدادیفر بخش اعظمی از بازیهای فصل قبل را به دلیل آسیب دیدگی از دست داد. فقط هفتههای پایانی لیگ بود که عصا را کنار گذاشت، تمرین را آغاز کرد و سرانجام به ترکیب ذوب آهن رسید. او آمد و ذوبآهن توانست دوران درخشان گذشته را تکرار کند. این بار با کسب عنوان چهارمی که میتوانست ذوب آهن را به آسیا برساند اما شکست تراکتورسازی مقابل نفت تهران در فینال جام حذفی تمام آرزوهای این تیم را نقش بر آب کرد.
برای فصل جدید، حدادی فر با انواع و اقسام حرف و حدیثها مواجه شد. عدهای او را خارج از تفکرات باشگاه، مدیریت و حتی امیر قلعهنویی میدانستند. بخصوص که حدادیفر سابقه ۶ ماه همکاری ناموفق با قلعه نویی را در تراکتورسازی داشت و سرمربی ذوب آهن خیلی خوب با خصوصیات این هافبک چپ پا آشنا بود. همین سبب شد تا پروسه تمدید قرارداد حدادیفر کندتر از سایر بازیکنان طی شود. در نهایت اما او در ذوب آهن ماند. ماند تا فصلی جدید را آغاز کند.
حدادی فر به قدری در تمرینهای پیش فصل ذوب آهن آماده نشان داد که قلعه نویی مجاب شد علی حمام لبنانی را از ترکیب اصلی خارج کند، دانیال اسماعیلی فر را از خط هافبک به دفاع راست ببرد و حدادیفر را کنار مهدی مهدی پور و حمید بوحمدان قرار بدهد. بهعنوان هافبکهای میانی ذوب آهن. تیمی که با قلعهنویی لیگ را برای کسب عنوان قهرمانی آغاز کرده بود.
همان بازی نخست همه آرزوهای حدادی فر نقش بر آب شد، در برخورد با حسین بادامکی، هافبک باتجربه سیاه جامگان. حدادی فر از زمین خارج شد تا دوباره روز از نو و روزی از نو شود. او پای خود را مورد معاینه قرار داد و نظر پزشکان این بود که رباط صلیبی این هافبک ۳۴ ساله پاره شده و او باید جراحی را در دستور کار قرار بدهد.
پس ماجرای فصل قبل تکرار شد. مرداد لعنتی دوباره سراغی از حدادی فر گرفت و او آسیب دید. حالا حدادیفر مانده و یک رباط صلیبی پاره که باید جراحیاش کند. درست مثل فصل قبل که او جراحی کرد و در چند بازی پایانی به ترکیب ذوب آهن برگشت و برای این تیم در لیگ بازی کرد.
این آسیب دیدگی روزگاری نه چندان دور، بخشی غیر قابل جانشین در زندگی محرم نویدکیا بود. او همیشه آسیب میدید و مدام دور از فوتبال بود. تا جایی که بارها بحث خداحافظی زودهنگام نویدکیا از فوتبال مطرح شد اما هر بار محرم مقاومت کرد و به بازی ادامه داد. هر چند کجدار و مریز و با درد فراوان.
آسیب دیدگی لعنتی هیچ گاه دست از سر ستارههای فوتبال اصفهان برنداشت. هر چند نویدکیا اصلیتی ترک زبان دارد و البته حدادی فر هم اهل شهرکرد است اما این دو در فوتبال اصفهان رشد کردند، پلههای ترقی را در تیمهای پایه سپاهان و ذوبآهن پیمودند و ظرف چند سال به ستارههای این دو تیم بدل شدند. این دو اما سرنوشتی مشابه هم را تجربه کردند. آنها همیشه در معرض آسیب دیدگی بودند و از این مشکل هیچ گاه رها نشدند. مقاومت کردند اما هرگز موفق نشدند مصدومیت را شکست بدهند و بر آن چیره شوند.
حدادی فر اما میخواهد دوباره مبارزه کند. او آسیب دیدگی را به گوشه رینگ میفرستد و مقابل آن مقاومت میکند.
به امید روزی که برگردد و دیگر از آسیب دیدگی خبری نباشد. برای او که به الماس ذوبآهن مشهور است و فرزند این تیم، مبارزه با آسیب دیدگی نه ترسناک است و نه غیر قابل تحمل. او میجنگد و میخواهد که بجنگد. برای بازگشتی باشکوه و رویایی. ذوب آهن هم منتظر او میماند و البته امیر قلعه نویی که اهداف بزرگی در سر دارد. اهدافی که بازگشت حدادی فر میتواند نقشی غیر قابل انکار در تکمیل آن داشته باشد.
- 18
- 2