امروزه فوتبالیستهای خارجی شاغل در ایران را میتوان به چند بخش تقسیم کرد. تعدادی از آنها بازیکنانی هستند که پا به سن گذاشتهاند و هیچ جایی مثل ایران به آنها پول نمیدهد و سالهای آخر فوتبال خود را با قراردادهای مناسب در ایران سپری میکنند. بهطور مثال مایکل اومانیا، هرایر مگویان، جاسم کرار، لئوناردو پادوانی و بازیکنانی با این شرایط دیگر هیچ جایی را بهتر از فوتبال ایران پیدا نمیکنند که هم زندگی راحتی در آنجا داشته باشند و هم قراردادهای خوبی ببندند و توی چشم هم باشند. همین سرور جباروف که در سابقهاش انتخاب بهعنوان مرد سال فوتبال آسیا هم وجود دارد، طبیعی است که در اوج جوانی هیچوقت با چنین قراردادی امکان نداشت راهی استقلال شود، اما حالا با قرارداد مالی نسبتا قابلتوجه در سالهای آخر فوتبال خود در تیمی پرطرفدار توپ میزند که اتفاقا شانس حضور در آسیا را هم دارد.
به امید کشورهای عربی
بخش دیگری از فوتبالیستهای خارجی آنهایی هستند که به ایران میآیند تا خودشان را نشان بدهند و از این طریق بتوانند با تیمهای حاشیه خلیجفارس قراردادهای خوب مالی امضا کنند. از این بازیکنان هم در سالهای اخیر زیاد داشتهایم. درحال حاضر گادوین منشا نخستین فصل حضور خود در لیگ ایران را در پیکان سپری کرد و با ١٥گل سومین گلزن برتر لیگ شد. او سپس به پرسپولیس تیم قهرمان آمده و به مرور زمان جایگاه ثابتی در تیم پیدا میکند و بیشتر دیده میشود.
به این ترتیب در آیندهای نهچندان دور، احتمال اینکه توسط مدیر برنامههایش به تیمهای حاشیه خلیجفارس ترانسفر شود، زیاد است. مثال واضح دیگر درباره چنین بازیکنانی لوسیانو ادینیو گلزن برزیلی سابق مس کرمان و تراکتورسازی تبریز است. او در دو مقطع بعد از حضور در ایران در کنار درآمدهای خوب، به فوتبال امارات رفت و پس از یک فصل دوباره به ایران بازگشت. با این توضیحات و یک جستوجوی ساده به نامهای بسیار زیاد دیگری هم خواهیم رسید که برای پلزدن به لیگهای ولخرج حاشیه خلیجفارس، ایران را انتخاب کردهاند.
حرفهای و پولدار مثل رسن!
دستهای از فوتبالیستهای خارجی هم هستند که برای دیده شدن و پیشرفت به ایران میآیند. بهطور مثال، بشار رسنهافبک خلاق و جوان عراقی پرسپولیس شاید کمتر کسی بداند که در عراق دو آپارتمان مسکونی برای خودش دارد و به زودی سومین آپارتمان او هم ساخته میشود. او وضع مالی نسبتا خوبی دارد و از مدتها قبل به دنبال حضور در اروپا بود. قبل از پرسپولیس هم تلاش زیادی کرد که به اروپا برود اما این اتفاق رخ نداد.
با این وجود با قرارداد مالی نهچندان سنگین به پرسپولیسی آمد که در آسیا به جمع تیمهای برتر صعود کرده و قطعا با عملکرد خوب در این تیم و دیدهشدن بیشتر میتواند راهی فوتبال اروپا شود. برخی دیگر از فوتبالیستها هم هستند که در کشور خود فضا برای درآمد و پیشرفت در فوتبال ندارند اما با حضور در ایران هم روزهای فوتبالی خوبی را سپری میکنند و هم پول خوبی به دست میآورند و پس از بازنشستگی راهی کشور خود میشوند. جانواریوهافبک خلاق سابق استقلال یا نیلسون دروازهبان سابق پرسپولیس ازجمله این بازیکنان بودند.
زندگی بد بنجلها
در این میان البته هستند بازیکنان بنجل خارجی که اسیر مافیای دلالی در فوتبال ایران میشوند. اکثر آنها البته بازیکنان آفریقایی هستند که در سالهای نهچندان دور، حضورشان در فوتبال ایران با فجایع ناراحتکنندهای همراه میشد. از وضع زندگی اسفناک گرفته تا داشتن بیماریهای خاص و رسیدن بخش اعظمی از پول قرارداد آنها به مافیای دلالی! برخی دیگر از بازیکنان خارجی هم فقط به لطف همین دلالبازی به ایران میآیند که وقتی نمیتوانند در بعد فنی چیز خاصی از خود نشان بدهند، به صورت اتوماتیک بعد از چند وقت زندگی در ایران مجبور به ترک کشور میشوند.
از اکثر مردم زندگی بهتری دارند
به صورت کلی اما وضع زندگی فوتبالیستهای خارجی که توانستهاند با تیمهای ایرانی قراردادی شفاف امضا کنند، خوب است. درآمد اکثر قریب به اتفاق آنها از اکثر مردم ایران در طول سال به لطف فوتبالیستبودن بیشتر است و اتفاقا در خانههای خوبی هم اقامت میکنند و یک زندگی بدون دردسر را پشت سر میگذارند. با این وجود، خارجیها از ٧٠درصد بازیکنان شاغل در فوتبال ایران قرارداد بیشتری دارند و بعضی از نفرات شاخص آنها مثل منشا، جاسم کرار و... جزو بازیکنان گرانقیمت به حساب میآیند. به این ترتیب وقتی پای پول خوب در میان باشد، اصولا زندگی شخصی این فوتبالیستهای خارجی شاغل در ایران هم خوب خواهد بود، حتی زندگی بهتر از اکثریت مردم ایران!
نه به نژادپرستی و توهین
میهماننوازی از ویژگیهای بسیار ویژه جامعه ایران در طول تاریخ بوده است. همه ایرانیها معمولا به خارجیهایی که در کشور به هر علتی حضور دارند، محبت میکنند. شاید به خاطر همین فرهنگ است که معمولا در سالهای گذشته اکثر فوتبالیستهای خارجی شاغل در فوتبال ایران مورد احترام مردم هم بودهاند. در این رابطه وقتی اتفاقات فوتبال اروپا و سایر قارهها را نگاه میکنیم که هر هفته در ورزشگاهها شعارهای تند نژادپرستی سر داده میشود، در فوتبال ایران خوشبختانه نژادپرستی جایگاهی ندارد، حتی در چند مورد که دلالان و برخی مدیران اقدام به آوردن چندین بازیکن خارجی گمنام به ایران کردند تا برایشان تیم پیدا کنند و درنهایت در این پروسه موفق نشدند، وقتی کار بازیکنان خارجی به آوارگی و بلاتکلیفی در شهرهای مختلف رسید، مردم و رسانهها بشدت از این مسأله انتقاد کردند. در تمام این سالها فقط یکبار فیروز کریمی در زمانی که هدایت پیکان را برعهده داشت، صحبتهایی درباره بازیکن سیهچرده تیم خود انجام داد که با واکنش تند اهالی فوتبال همراه شد و قبل و بعد از آن دیگر شاهد پرونده جنجالی نژادپرستی در فوتبال ایران نبودهایم.
تنها مشکل بد!
تنها برخورد بد ایرانیها با فوتبالیستهای خارجی البته به رفتار باشگاهها در زمینه تسویهحساب مالی خلاصه میشود. تازه در این زمینه خارجیها یک برتری نسبت به بازیکنان ایرانی که با همین مشکل مواجه هستند، دارند. آنها وقتی باشگاهی پولشان را نمیدهد، به فیفا شکایت میکنند و مثل آبخوردن هرچند دیر، اما پول خود را با سود مربوط به تأخیر در پرداخت به دست میآورند.
باتیستا: از بازی در ایران پول خوبی نصیبم شد
مگنو باتیستا، هافبک برزیلی که اکنون در نفت آبادان توپ میزند، درباره شرایطش در ایران به «شهروند» میگوید: «فوتبال بازیکردن در ایران واقعا شرایط خوبی را برای زندگی من مهیا کرده است. ما در برزیل از نظر مالی اصلا اوضاع خوبی نداشتیم اما وقتی به فوتبال ایران آمدم، توانستم هم روزهای خوب فوتبالی داشته باشم. خوشبختانه از نظر زندگیکردن هم هیچگونه مشکلی نداشتهام و مردم و باشگاهها و همتیمیهایم همیشه به من و خانوادهام بیشترین احترام را گذاشتهاند و به ما لطف داشتهاند.
مردم حتی در کوچه و خیابان هم وقتی میبینند که ما خارجی هستیم به ما محبت میکنند و در این مدت هیچوقت بیاحترامی به ما نشده است.» او افزود: «من در مدتی که در تبریز بودم، با لوسیانو ادینیو و شیمبا ارتباط خانوادگی بسیار زیادی داشتم. به هرحال در سالهای اخیر برزیلیهای زیادی در فوتبال ایران حضور داشتهاند و همین مسأله باعث شده که ما زیاد احساس غربت نکنیم و تنها نباشیم. همین الان هم که شیمبا و آگوستو سزار هموطنان من در صنعت نفت هستند و همبازی هستیم و با هم رفتوآمد خانوادگی داریم و این روی فوتبال ما هم تأثیر مثبت گذاشته است.»
ربیع عطایا: در ایران به من احترام میگذارند
ربیع عطایا، هافبک لبنانی تیم ذوبآهن است که او نیز از شرایطش در ایران ابراز رضایت میکند. عطایا در این خصوص گفت: «رابطه کشور ایران با لبنان در تمام سالهای گذشته در تمامی زمینهها بهویژه سیاست خوب بوده است. ما این حقیقت را میدانیم که در بعد فوتبالی لبنان بهمراتب سطح پایینتری نسبت به ایران دارد و به همین ترتیب افتخار بزرگی برای من است که حالا دارم در فوتبال ایران توپ میزنم.
ما هیچوقت فراموش نمیکنیم که توانستیم ایران را در مقدماتی جامجهانی برزیل در بیروت شکست بدهیم، اما حقیقت اینجاست که خودمان هم میدانیم این یک اتفاق بود.» عطایا افزود: «درچنین شرایطی زندگیکردن در ایران برای من یک تجربه فوقالعاده خوب بوده است. خودم فکرش را نمیکردم که برخورد مردم ایران با یک بازیکن لبنانی آنقدر خوب باشد. من الان در اصفهان هستم و یک زندگی بسیار راحت را در تمامی زمینهها دارم و از همه چیز راضی هستم. مسئولان باشگاه ذوبآهن شرایط بسیار خوبی را برای من فراهم کردهاند و به هیچ عنوان بهعنوان خارجی اینجا احساس غربت و تنهایی و سختی ندارم.»
- 13
- 1