سالها بود که مربیگری در فوتبال ایران تبدیل به سیکل معیوبی شده بود که خارج از چرخه آن هیچ مربی دیگری وارد لیگ برتر نمیشد. در یکی، دو سال اخیر با تولد مربیان جوان به صورت خودکار برخی مربیان پا به سن گذاشته از رده مربیگری در لیگ خارج شدند و جوانترها جای آنها را گرفتند. البته برخی از این مربیان به دلیل عملکرد ضعیف خود و البته با بالا رفتن سنشان از چرخه مربیگری در لیگ برتر حذف شدهاند.
مربیان ناکام و بیکار
ورود مربیان جوان به فوتبال ایران باعث تغییر رویکرد مدیران باشگاهها برای انتخاب مربی هم شده است. مسیر کوتاه مربی شدن در فوتبال ایران باعث شده هر سال نفرات زیادی با کسب مدارک مربیگری آماده ورود به لیگ برتر شوند. خصوصا اگر این مربیان جوان اسم و رسم ویژه داشته و در دوران بازیگری هم موفقیتهای زیادی کسب کرده باشند، میتوانند نخستین گزینه برای باشگاههای بدون مربی باشند. همین موضوع باعث شده مربیان زیادی که برخی از آنها حتی نتایج درخشانی هم کسب کرده بودند از چرخه مربیگری در فوتبال خارج شوند. البته سن بالا و کارنامه ضعیف هم در کنار رفتن برخی مربیان بیتأثیر نبوده است. در ادامه به بررسی وضع مربیان کنار گذاشتهشده از فوتبال ایران میپردازیم:
محمود یاوری: یاوری که همواره در فوتبال ایران با لقب سرهنگ شناخته میشد، سابقه ٤٥ ساله در مربیگری دارد. او در یک فصل با مربیگری در ٤ تیم رکورد گینس را به نام خود ثبت کرد. او نزدیک به ٣سال میشود که در هیچ تیمی مربیگری نکرده است. یاوری در دوران مربیگری خود در فوتبال ایران افتخاری کسب نکرد اما همواره جزو گزینههای مدیران برای انتخاب مربی بود. برخی میگویند رسیدن او به سن ٧٨سالگی باعث کنار گذاشته شدنش از جمع مربیان بوده است.
بیژن ذوالفقارنسب: او سابقه مربیگری در تیمهای زیادی را دارد. ذوالفقارنسب ٦٨ساله آخرین بار در سال ٢٠٠٩ سرمربی صنعت نفت بود و بعد از آن دیگر در هیچ تیمی مربیگری نکرد. ذوالفقارنسب هم از مربیان بیافتخار در فوتبال ایران است که مدتهاست کارشناس فوتبال در تلویزیون شده و گاهی هم بهعنوان کاندیدای عضویت در هیأتمدیره باشگاهها از او نام برده میشود.
محمد مایلیکهن: جنجالسازیهای سرمربی سابق تیمملی باعث شده کمتر مدیری تمایل به همکاری با او داشته باشد. مایلیکهن در دوران مربیگریاش با تیمهای شهرداری تبریز، فولاد خوزستان و گهر دورود به دسته اول سقوط کرد و سال گذشته هم نتوانست ملوان را به لیگ برتر برساند و همین باعث شد او فعلا از چرخه مربیان فوتبال ایران خارج شود.
اصغر شرفی: بازیکن سابق تاج بوده و در دهه ٦٠ هم سرمربیگری استقلال را تجربه کرد. حالا حدود ٦سال است که در فوتبال ایران حضور ندارد. او همواره یکی از مربیان جنجالی فوتبال ایران بوده که درگیری لفظیاش با مایلیکهن در رسانهها و یاد کردن از او بهعنوان جریان انحرافی فوتبال باعث شد برای همیشه از چرخه مربیگری در فوتبال ایران حذف شود.
فرهاد کاظمی: فرهاد کاظمی در سالهای اخیر موفق شده بود تیمهای زیادی را از خطر سقوط نجات دهد اما سال گذشته به همراه ماشینسازی به دسته اول سقوط کرد. او سابقه قهرمانی با سپاهان را در نخستین دوره لیگ برتر دارد و چندسال هم به دلیل مسائل حاشیهای نتوانست در ایران مربیگری کند و حدود یکسال میشود که از تیمی پیشنهاد نداشته است.
حسین فرکی: قابل باور نیست که حسین فرکی با دو قهرمانی در لیگ برتر بیکار مانده باشد. او که بعد از امیر قلعهنوعی پرافتخارترین سرمربی لیگ برتر است، بعد از عملکرد ضعیفش در سایپا فعلا از چرخه مربیگری در فوتبال ایران خارج شده و حتی تیمهای ته جدولی هم به سراغ او نرفتهاند.
منصور ابراهیمزاده: منصور ابراهیمزاده با ذوبآهن قهرمانی در جام حذفی و نایبقهرمانی در لیگ را دارد اما بعد از جدایی از این تیم در سال ٩١ روزهای خوبی را سپری نکرد. ابراهیمزاده که در سالهای گذشته حتی بهعنوان کاندیدا هم برای مربیگری در لیگ برتر مطرح نشده بعد از ناکامی با مس کرمان بعید است که به لیگ برتر ایران برگردد.
پرویز مظلومی: جدایی از استقلال در لیگ پانزدهم اصلا برای او خوشیمن نبوده است. مظلومی را بعد از سالی که نتوانست هیچ جامی برای استقلال کسب کند، دیگر در لیگ برتر یا حتی لیگ دسته اول هم ندیدهایم. او آماده است که با نخستین تماس از سوی نخستین تیم لیگ برتری و شاید لیگ یکی دوباره به فوتبال برگردد اما فعلا هیچ باشگاهی خواهان او نیست.
صمد مرفاوی: یکی از ناکامترین مربیان فوتبال ایران در سالهای اخیر بوده است. مرفاوی در دو فصل حضورش در استقلال عناوینی بهتر از سومی و چهارمی به دست نیاورد. مرفاوی سابقه جالبی در فرستادن تیمها به لیگ دسته اول دارد. او در دوسال اخیر تیمهای صبا و پیکان را به لیگ یک برد تا رکورد جالبی را به خود اختصاص دهد. او در زمان مربیگری در پیکان آمار عجیبی داشت و یک نیمفصل نتوانست با این تیم هیچ بردی به دست بیاورد. مرفاوی درحالیکه میتوانست همواره یکی از آلترناتیوهای نیمکت استقلال باشد اما بهقدری در سالهای اخیر نتایج ضعیفی کسب کرده که در سال اخیر حتی از تیمهای دیگر هم پیشنهاد نداشته است، چه برسد به اینکه بخواهد آلترناتیو سرمربیهای استقلال باشد.
ابراهیم قاسمپور: یکی از موفقترین بازیکنان فوتبال ایران در دهه ٤٠ بوده است. قاسمپور حتی سابقه مربیگری در امارات را هم دارد اما در فوتبال ایران نتوانست به موفقیت ویژهای دست پیدا کند. آخرین سالی که قاسمپور در لیگ ایران مربیگری کرد سال ٩١ بود که بهعنوان سرمربی مس کرمان انتخاب شد، اما در اواسط فصل به طرز عجیبی برکنار و لوکا بوناچیچ سرمربی سابق مس، سپاهان و فولاد جانشین او شد. قاسمپور با تیم داماش تجربه سقوط به لیگ دسته اول را هم دارد.
یاوری: مربیگری در ایران رابطه میخواهد، نه علم و تجربه
محمود یاوری که همین چند وقت پیش تولد ٨٧سالگی خود را جشن گرفت، درباره خارج شدن برخی مربیان که یا ناکام بودهاند یا مسن، به «شهروند» میگوید: «درست است که هر کاری سنوسال مخصوص به خود را میطلبد اما مربیگری در فوتبال شامل این قاعده نمیشود. مربیگری تجربه میخواهد چون یک سرمربی باتجربه بهتر از یک مربی جوان میتواند تیمش را از طوفان بحرانها نجات دهد.
کاری که شاید یک مربی جوان نتواند انجام دهد مربی باتجربه به خوبی از پس آن برمیآید. ضمن اینکه برخی مربیان که درحالحاضر تیم ندارند از آن دسته مربیانی هستند که خارج از مستطیل سبز هیچ رابطهای با مدیران تیمها ندارند و آنها هم ترجیح میدهند از دوستان خود برای مربیگری در تیمهایشان استفاده کنند و خودشان هم سود ببرند. برخی از مربیان علاوه بر فعال بودن روی نیمکت و درون زمین خارج از زمین هم فعال هستند و با عوامل جانبی در ارتباطند، به همین دلیل با هر کارنامهای، تیمدار میشوند که من و امثال من از چنین رابطههایی محروم هستیم.
من ٤٥سال سابقه مربیگری در این فوتبال را دارم و در تمام ردههای ملی هم کار کردهام اما در سالهای اخیر پیشنهادی نداشتهام که دلیل آن همان مواردی است که ذکر کردم. در اروپا مربیان ٨٠ ساله هم داریم چون واقعا سن تاثیری در مربیگری ندارد و اروپاییها اعتقاد دارند باید تا جایی که میشود از تجربه مربیان قدیمی استفاده کرد.» یاوری درباره دلایل کنار گذاشته شدن برخی مربیان قدیمی میگوید:
«این موضوع به مدیران هم ارتباط دارد. اغلب مدیران دوست دارند با مربیان جوان کار کنند چون هرطور که میلشان باشد میتوانند با آنها رفتار کنند یا حتی نظرات خود را بر اعتقادات سرمربی ارجح میدانند. اگر امثال من سرمربی تیمی باشند که مدیرعامل نمیتواند به خود اجازه دهد وارد حیطه فنی شود اما در تیمهایی که مربیان جوان دارند حتی مدیران اَرنج هم میکنند که این موضوع جای تأسف دارد و شأن مربیان را پایین میآورد. اینکه مربیان قدیمی با علم روز بیگانه هستند هم یکی از بهانههای دروغ است که برخی مطرح میکنند تا کنار گذاشته شدن کسانی مثل من، کربکندی، قاسمپور و خیلیهای دیگر را توجیه کنند. من شخصا همیشه به مطالعاتم درباره فوتبال ادامه میدهم و هر وقت هم در کلاسهای مربیگری شرکت میکردم شاگرد اول بودم.»
- 11
- 1