خبر سقوط پاس تهران بزرگ به دسته سوم فوتبال دردناک و غمگینکننده بود. آمدند و باشگاهی به قدمت و افتخار پاس را با بهانههایی از آن شهری که متولدش بود، بردند و شاخ و برگش را بریدند. میدانم ممکن است برخی از حرفهای من خوششان نیاید اما من حرف بدی نمیزنم و آنهایی که تحمل واقعیت را ندارند از صحبتهایم ناراحت میشوند. آقایانی که پاس را از تهران به همدان بردند، تیمی را نابود کردند که جزو سه تیم برتر ایران بوده است. من عکسی از تیم پاس دارم که تمام ١١ بازیکن حاضر در عکس ملیپوش هستند اما امروز هیچکدام از ما خانه نداریم.
رفقای ما اکثرا یا استقلالی هستند یا پرسپولیسی، ایرادی هم ندارد، آنها هر موقع بخواهند میروند سرتمرین تیمشان، دور هم جمع میشوند اما ما پاسیها نه خانهای داریم و نه باشگاهی. پیشکسوتان استقلال و پرسپولیس احترام دارند اما چه کسی به ما احترام میگذارد؟ اتفاقا پاس طرفداران زیادی داشت و طرفدارانش بسیار با شخصیت بودند؛ الان بهندرت بازیهای استقلال و پرسپولیس با تیمهای دیگر ورزشگاه را پر کند اما آن زمان بازی پاس مقابل استقلال و پرسپولیس ورزشگاه را پر میکرد؛ چون پاس هم طرفداران خودش را داشت؛ کدام باشگاه چنین امکاناتی داشته است.
افراد زیادی مثل آقایان صادقی، اسداللهی، سرشار و دیگران چه زحماتی برای این تیم کشیدند که آقایان همه را نابود کردند. یکسری افراد بودند به اضافه چند بازیکن که میخواستند خوشخدمتی کنند، پاس را از شهر خودش به شهر غریب بردند. باشگاه پاس با من شروع نشده که با من تمام شود، چهار نسل در این تیم کار کردند و بهترین بازیکنان و بهترین امکانات را داشته است. کسانی که این کار را با پاس کردند، خودشان را به خواب زدهاند.
پاس خیلی دلسوخته دارد و من با صراحت اعلام میکنم کسانی که این کار را با پاس کردند خائن بودند. پاس نه فقط مال تهران که مال ایران بود، قهرمان آسیا شد و افتخارآفرینی کرد. این آقایان اینکاره نیستند، تخصص فوتبال ندارند و نتیجه تصمیماتشان نابودی تیم پاس شد. تیم پاس یکی از دلایلی بود که مردم بیشتر به مجموعه پلیس علاقهمند شوند اما حالا این دلیل دیگر وجود ندارد. نمیدانم چگونه میشود پاس را برگرداند اما من حاضرم هر کاری بکنم، حتی حاضرم دزدی کنم و از دیوار مردم بالابروم تا این تیم برگردد!
اصغر شرفی پیشکسوت فوتبال
- 18
- 6