نفت تهران بالاخره به ليگ يك سقوط كرد؛ اتفاقي كه از همان ابتداي فصل و با توجه به مشكلات مالكيتي اين باشگاه ميشد آن را حدس زد. البته درست از زماني كه وزارت نفت اعلام كرد ديگر علاقه ندارد در ورزش حرفهاي تيمداري كند، كم كم مشكلات آغاز شد تا اين نداشتن ثبات مالكيت و در ادامه مديريت، حواشي زيادي را متوجه اين باشگاه قديمي كند و حالا هم كه به ليگ يك سقوط كرده است؛ سقوطي كه جدا از مباحث فوتبالي، ارزش ريالي سهام باشگاه را نيز به يك سوم كاهش داده است.
درست از زماني كه بيژن نامدار زنگنه وزير نفت شد، به يكباره سياستهاي كلي اين وزارتخانه در قبال هزينه در ورزش و باشگاهداري حرفهاي تغيير كرد و ديگر شاهد مديريت درست تيمها و باشگاههاي تحت امر اين وزارتخانه نبوديم.
وزير كهنهكار نفت كلا بر اين باور بود اين وزارتخانه بايد در بحث نفت تمركز داشته باشد و ارگانهاي ديگر كشور در تيمداري هزينه كنند. البته اينكه يك وزارتخانه تصميم بگيرد در امر باشگاهداري ورود كند امريست كه در حيطه وظايف دولت و وزراست؛ اما مساله مهم و قابل بررسي شيوه واگذاري باشگاههاي تحت امر است، به خصوص وقتي كه پاي بيت المال در ميان باشد. از زماني كه زنگنه دستور داد ديگر هيچ هزينهاي صرف باشگاه نفت تهران نشود و اين باشگاه به بخش خصوصي واگذار شود، جريانهاي زيادي در اين وزارتخانه شكل گرفت كه مانع اين اتفاق شوند. البته كميتهاي به دستور وزير تشكيل شد كه كارهاي واگذاري را انجام دهد كه در نهايت هيچكس هم متوجه نشد چرا يكي از اعضاي اين كميته هميشه مخالف واگذاري بود.
جسته و گريخته از وزارت نفت عنوان شده بود خريدار باشگاه نفت نيازي نيست پولي بابت خريد سهام بپردازد و فقط بايد بدهيهاي اين باشگاه را بدهد. بدهيهايي كه متشكل از ٧ميليارد ماليات، ٨ميليارد بازيكنان سابق و البته هزينههايي بابت اجاره ورزشگاه تختي كه بايد پرداخت ميشد. براي خريد سهام يك باشگاه ليگ برتري قيمت دقيقي وجود ندارد اما جمع بدهيهاي باشگاه نفت نشان ميداد پرداخت ١۵ميليارد براي تصاحب سهام يك باشگاه ليگ برتري، مبلغي معقول باشد.
از همان ابتدا خريداران زيادي آمدند و رفتند و در نهايت و در حالي كه فصل شانزدهم فوتبال ايران آغاز ميشد، مديريت باشگاه موقتا به شركت بهنام پيشروي كيش با مديريت شخصي به نام گلرخسار واگذار شد تا وزارت نفت طي مدت زماني مشخص امور اداري نقلوانتقال را انجام دهد اما باز هم برخي در كميته واگذاري مخالف انتقال اين باشگاه بودند و امضا نكردن اسناد موجود باعث شد بهنامپيشروكيش هم به تعهدات مالي خود عمل نكرد. البته آن سال و با وجود مشكلات فراوان مالي، نفت تهران با سرمربيگري علي دايي قهرمان جام حذفي شد. قهرماني نفت در آن مقطع، سوالي ايجاد كرده بود كه باشگاهي كه از پس هزينههاي ليگ برتري خود برنميآيد چطور ميخواهد در ليگ قهرمانان آسيا شركت كند؟ البته با آغاز فصل هفدهم فوتبال ايران، مديران فدراسيون فوتبال كه از مشكلات موجود با خبر بودند خيلي زود راي به كنار گذاشتن نفت و حضور ذوبآهن به جاي اين تيم در ليگ قهرمانان آسيا دادند.
مشكلات ادامهدار نفت روز به روز بيشتر ميشد به طوري كه يك روز اداره كل ورزش و جوانان استان تهران ادعاي اداره كردن اين باشگاه را داشت و روز ديگر فردي جديد از راه ميرسيد. اوضاع فني تيم هم تاسفناك بود به طوري كه طي يك مقطع سرمربيگري تيم بين حميد درخشان و علي كريمي دست به دست شد كسي هم دقيقا نميدانست كه چه كسي هدايت اين باشگاه را بر عهده دارد. البته جدا از مسائل فني، طلبكاران هم بيكار ننشسته بودند و هر روز از ترفندي جديد براي وصول طلبشان رونمايي ميكردند. تعداد طلبكاران آنقدر زياد بود كه گاهي در خبرها ميآمد صاحب يك سوپرماركت بابت طلبهاي خود، بخشي از اموال داخل ساختمان باشگاه را توقيف كرده است! در آخرين نمونه هم وكيل بيرانوند با حضور در محل تمرين اين تيم، توپها و وسايل تمرين را ضبط كرد. باشگاهي كه روزي در كورس قهرماني بود، حالا توپ تمرين هم نداشت. باشگاه نفت در نهايت به انتظارها پايان داد و به ليگ يك سقوط كرد و همه اين بلايي كه بر سر اين باشگاه طي دو سال آمد به خاطر بيتدبيري مديريتي در روند واگذاري باشگاه بود.
اگر راههاي درستي براي انتخاب مالك جديد و البته پرداخت بدهيها طي ميشد شايد الان كسي از سقوط تيم آنقدر ناراحت نبود چراكه فراتر از مباحث فوتبالي الان ديگر مباحث مالي مطرح است. ارزش سهام يك باشگاه ليگ برتري در بدبينانهترين حالت چيزي حدود ١۵ميليارد است اما وقتي در ليگ يك حضور داشته باشد در خوشبينانهترين حالت، ۵ميليارد تومان ارزش دارد، به عبارت سادهتر اگر وزارت نفت زودتر و با روشي درست روند واگذاري باشگاه را طي ميكرد جداي از مباحث فني، اين باشگاه را به عنوان يك باشگاه ليگ برتري (با ارزش حداقل ١۵ميليارد) فروخته بود اما حالا كه با كجسليقگيها به ليگ يك سقوط كرده ديگر كسي برايش ١۵ميليارد هزينه نميكند. يعني ضرر ١٠ميلياردي به وزارت نفت كه كسي مسووليت آن را بر عهده نميگيرد. به راستي آيا آقاي زنگنه خبر از زيان ١٠ميلياردي دارد؟
ارزش سهام يك باشگاه ليگ برتري در بدبينانهترين حالت چيزي حدود ١۵ميليارد است اما وقتي در ليگ يك حضور داشته باشد در خوشبينانهترين حالت، ۵ميليارد تومان ارزش دارد. به عبارت سادهتر اگر وزارت نفت اين باشگاه را به عنوان يك باشگاه ليگ برتري فروخته بود، حداقل ١٠ ميليارد سود كرده بود.
مهدي روزخوش
- 18
- 5