موضوع انشقاق در وحدت ملي با رويكرد جدايي طلبانه، از آندست موضوعاتی است که با هیچمنطق قانونی،عقلایی،تاریخی و ملی همخوان نیست. وقتی به نشانههای تاریخی مراجعه میکنیم،درمییابیم که تمام مردم نواحی ایران، ذیل هویت ایرانی شناسایی میشوند و این موضوع نهتنها مورد تایید قوانین ایران از جمله قانون اساسی است،بلکه مورد تاکید هویتشناسی تاریخی است. هنگامی که دو روز پیش در خوزستان، عدهای پرچم کشور ایران را به آتش کشیدند، علیه موجودیت ایران شعار سردادند،تماشگران را مورد ضربوشتم قرار دادندودرنهایت با پرتاب سنگ به بازیکنان سعی در ایجاد آشوب داشتند،یکپیام مهم را به مردم و مسئولان ایران مخابره کردند و آن علنیکردن مبارزه قومیتگرایانه بود.
همچنین وقتی دیروزمشاهده شدکه برخی از افراد در بازی استقلال-تراکتورسازی پرچم جمهوری آذربایجان را درحمایت ازآذربایجان در معابر عمومی برافراشتند، تکلیف را بر همگان معین کردند که جریانی خزنده و البته محدود خواستار ایجاد تنش مستقیم در کشور است.از قضا چنین رفتارهای خلاف امنیت ملی بهشدت خوشامدشبکههای مجازی معاندباتمامیت ارضی ایران است و آنها بهطور مدام سعی در تهییج مردم به همراهی چنین عناصري می کنند.با دانستن تمام این موضوعات، شعارها و تنشهای قومیتی در ورزشگاهها را باید در دو محور هویتی و قانونی بررسی کرد.
اعطای ارزش بیاعتبار به تیمهای فوتبالی
نخستین بحثی که در خصوص تنشهای این روزهای ایران به واسطه امری مانند فوتبال میتوان مطرح کرد این است که مسئولان ذیصلاح درزمينه بهوجود آمدن چنین مناقشاتی بیتقصیر نیستندزیرا وقتی تیمهای فوتبال را به مثابه هویت هرشهریا منطقه مطرح کردند،زمینههای تعصبهای قومیتی را به وجود آوردند.هرچند بیتردید عموم مردم مناطقه مختلف ایران چنین بهانهای را دستآویز نمیکنند اما به هرروی چنین امری باعث شد تا ابزار سوءاستفاده برخی فراهم شود؛ نمونه بارز آن تیم تراکتورسازی تبریز است.
وقتی برخی از مسئولان به بهانه بالابودن طرفداران این تیم، آن را به میزانی بزرگ کردند که ناخودآگاه ارج و قرب تیم تراکتورسازی به هویت منطقهای مناطق آذرینشین گره خورد، انتظار میرفت که برخي عناصرمغرض از چنین شرایطی بهرهبرداری کنند.درواقع مسئولان بایدمیدانستند که تراکتورسازی و هر تیم دیگری تنهایک تیم فوتبال است.
اگر چنین اندیشهای در افکار عمومی در خصوص فوتبال پدید میآمد، امروز شاهد بنرهایی در مقابل استادیوم آزادی با این شعار نبودیم:«تراختور تیم فوتبال نیست،فریاد هویت یک ملت است».طبیعتا منظور نویسندگان این دست بنرها از هویت یک ملت، هویت ایرانی نیست و آن را در مقابل ایرانیت مطرح میکنند. در جنوب کشور نیز این موضوع صادق است زیرا وقتی ارزش فوتبال از حد خود عبور کرد، برخی نیز در جنوب ایران به بهانه یک بازی ورزشی علیه خلیج فارس شعار سر میدهندو نام مجعول،مهمل و بیاساس«خلیج عرب» را سر میدهند.
عناوین اتهامی فعالیتهای جداییطلبانه
نکته دوم قوانین ناظر بر خشونت افسارگسیخته این گونه در ملأ عام است.خشونتهای بیحدو وحصردر خوزستان علاوه برآنکه میتواندباعث محرومیت تیم متبوع از داشتن تماشاگر شود، قابلیت آن را دارد که مقام دادستانی به عنوان مدعیالعموم به پرونده ورود کندزیرا این قبیل اقدامات باعث سلب امنیت عمومی شده است. شایدتصورشودکه شعارهای داخل در استادیومهای ورزشی،محدود به مقررات انضباطی است.مقررات انضباطی فوتبال مانند قوانین سازمانی است.علاوه بر چنین مقررههایی اگر در هرمحلی امنیت کشوربه خطرافتد، مقام دادستانی میتواندواردقضیه شود.
شاید بتوان گفت که در فقره اخیر یعنی ابراز شعارها وخشونتها، اختلاف و منازعه شخصی میان گروهی از افرادرخ نداده است بلکه موضوع،تهدید هویت وامنیت ایران است.قانونگذار در بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی در خصوص جرایم مرتبط با امنيت ملی در ماده۲۹۸ گفته است:«هرکس با هرمرامی،دسته،جمعیت یا شعبه جمعیتی بیش از دونفر در داخل یا خارج از کشورتحت هر اسم یا عنوانی تشکیل دهدیا اداره كند که هدف آن بر هم زدن امنیت کشور باشد ومحارب شناخته نشود به حبس از دو تا۱۰سال محکوم میشود».همچنین در ماده۴۹۹ از همین قانون آمده است:«هرکس در یکی از دستهها یا جمعیتهایا شعب جمعیتهای مذکور در ماده۴۹۸ عضویت یابد،به سهماه تا پنجسال حبس محکوم میگردد ؛مگراینکه ثابت شوداز اهداف آن بیاطلاع بوده است».
درمورد طرح این گونه شعارهاوحمل پرچم کشور بیگانه در حمایت از یک تیم ایرانی را شاید بتوان اقدام علیه کشور است و طبیعتا چنین تفکری امنیت این کشور را نیز برهم میزند.درنتیجه بایک قیاس ساده میتوان دریافت که رفتارهای مبنی بر جداییطلبی ذیل ماده۴۹۸ میگنجد و کسانی که مترصد ابرازشعارهای قومیتی،آتشزدن پرچم ایران،سردادن شعار خلیج عربی هستند، باید بدانند که دادستان میتواندبرای اعاده حق عمومی از بابت چنین مواد قانونی به مساله وارد شود.ازسوی دیگر حتی میتوان عنوان اتهامی چنین افرادی را سنگینتر نیز دانست.
همانطور که بیان شد،اين دست تحركات مصداق اقدام علیه امنیت کشور است بنابراین این موضوع میتواند ذیل عنوان«جرايم عليه امنيت داخلي يا خارجي كشور»مصرح در ماده۲۸۶ قانون مجازات اسلامی نیز قرار بگیرد.به هرروی آنچه در بازخوانی رخدادهای اخیر میتوان به صراحت گفت، این است که چنین اعمالي ميتواند مصداق مجرمانه داشتهباشدونباید آن رامحدود به مجازاتهای انضباطی فوتبالی دانست زیراابرازچنین شعارهایی درورزشگاهها تنها بخش کوچکی از این دست فعالیتها ست زیرا آنها تمامیت ارضی وهویت ایرانی را نشانه رفتهاندوباهرابزاری اعم از فوتبال، هنر، ادبیات، تاریخ و... سعی میکنند که علیه ایران اقدامات مذبوحانه انجام دهند.
مهرشاد ایمانی
- 14
- 2