میلاد میداودی کاپیتان نفت مسجدسلیمان در تلاش بود با این تیم در لیگ برتر روزهای خوبی را تجربه کند اما شرایط خوب پیش نرفت. هم مصدومیت او و هم تغییرات زیاد در کادرفنی باعث شد نفت مسجدسلیمان تا روزهای آخر برای ماندن در لیگ برتر تلاش کند و روزهای سختی را بگذراند. البته نفت مسجدسلیمان بالاخره ماندنی شد اما شرایط برای فصل آینده امیدوارکننده به نظر نمیرسد چراکه با وجود مطرح شدن نامهای زیادی برای هدایت این تیم، هنوز سرمربی مشخص نشده و اکثر بازیکنان در حال مذاکره با تیمهای دیگر هستند. مسالهای که میتواند کار را برای نفت مسجدسلیمان در فصل نوزدهم سختتر کند. میداودی که از شرایط خودش هم راضی نبود، در مورد نفت مسجدسلیمان در فصل گذشته، آمار و ارقام آن، استقلال تهران و البته بحثهایی که در مورد سرمربی آینده آبیهای پایتخت مطرح شده، صحبتهای جالبی دارد.
نفت مسجدسلیمان با وجود همه مشکلاتی که داشت در لیگ برتر ماند. این تیم گلهای زیادی نزد اما بیشترین گل روی پاس در عمق و پنالتی به دست آمد که جالب است. برای این شیوه گل زدن، برنامه داشتید؟
بله، برنامهریزی کرده بودیم و روی این مساله کار کردیم. به خاطر اینکه میانگین قدی تیم ما پایین بود و به جز مصطفی بیژن و موسی کولیبالی، بقیه بازیکنان قد متوسطی داشتند و بلندقد نبودند. به خاطر همین ما روی ضربات ایستگاهی، کرنر، کاشته و ارسال از جناحین چندان خطرساز نشدیم. بازیکنان ما بیشتر سرعتی بودند و تکنیکی. به همین دلیل از توی عمق و فضاهای کنار سعی میکردیم به گل برسیم. با این حال، زیاد گل نزدیم اما خدا را شکر همین گلها باعث شد تیم در لیگ برتر بماند.
بیشترین گلی هم که خوردید از روی پاس در عمق، شوت و ارسال از سمت راست بود که تعداد زیادی هم گل دریافت کردید.
ما خیلی تلاش میکردیم کمتر گل بخوریم اما نمیشد چون با ۳ دفاع بازی میکردیم. دلیل آن هم این بود که در اکثر بازیها و مخصوصا بازیهای خانگی میخواستیم در زمین خودمان امتیاز لازم را بگیریم. این ۳ دفاعی بازی کردن باعث شد ضربه زیادی بخوریم. البته از اول فصل تا پایان با این مشکل ادامه دادیم چون با کمبود بازیکن در خط دفاع مواجه بودیم اما در نهایت تیم در لیگ ماند که نقطه خوبی است. امیدواریم در فصل آینده شرایط به صورتی باشد که دیگر این اتفاقات پیش نیاید و تیم خوبی روانه مسابقات شود.
۲ گل در وقتهای تلف شده نیمه دوم زدید که به نظرم خیلی برای تیمتان ارزشمند بود و باعث شد در لیگ برتر بمانید. البته در همان زمان، ۳ گل هم دریافت کردید.
دقیقا. گلهایی که زدیم در مسجدسلیمان مقابل نساجی و سپیدرود رشت بود ولی ما گلهایی در وقتهای تلف شده نیمه دوم خوردیم که ۲ تای آن مقابل ماشینسازی تبریز بود و باعث شد امتیازات مهمی را از دست بدهیم و یکی هم مقابل پارس جم در مسجدسلیمان. ما در مقابل ماشینسازی در تبریز تا دقیقه ۹۰ از حریف یک بر صفر جلو بودیم اما یک ارسال از کنار و یک اشتباه باعث شد گل بخوریم و برد را با مساوی عوض کنیم. در مقابل پارس جنوبی جم هم ارسال بلند روی دروازه ما باعث شد یک گل در دقایق پایانی بازی برای حریف رقم بخورد. ما در ۳ بازی که میتوانستیم برنده باشیم، ۳ مساوی به دست آوردیم. اگر از آن ۳ بازی، ۶ امتیاز به دست میآوردیم در پایان فصل کارمان به اینجا نمیکشید. دلیل اکثر گلهایی که ما در این دقایق خوردیم تعویضهایی بود که انجام میدادند. در واقع بازیکنان جدید چیزی که کادرفنی میخواست را انجام نمیدادند که همین باعث شد در دقایق بدی گل بخوریم.
نه اینکه این بازیکنان نمیخواستند حرفهای کادرفنی را گوش بدهند، بلکه به خاطر این بود که تا بیایند با تیم هماهنگ شوند و موقعیت خود را در زمین بشناسند، تیم گل خورد.
نفت مسجدسلیمان بیشترین گل را در ۱۵ دقیقه پایانی بازی زد که ۵ گل بود و بیشترین گل را هم در همین دقایق و البته دقیقه ۱۶ تا ۳۰ خورد که آمار عجیبی در این بخش دارید.
اینکه ما در دقایق پایانی بازی بیشتر گل خوردیم به خاطر این بود که از لحاظ بدنی مشکل داشتیم. حتی زمانی که آقای فیروز کریمی سرمربی نفت مسجدسلیمان شد، گفت به لحاظ بدنی تیممان چیزی که باید باشد، نیست. در اکثر بازیها از دقیقه ۷۰ به بعد تیم کامل افت میکرد. به خاطر اینکه بدنسازی خوبی نداشتیم. مثلا خود من که البته به خاطر مصدومیت پایم زیاد بازی نمیکردم، امسال به خاطر اینکه اول فصل بدنسازی نداشتیم، کاملا متوجه میشدم آخر بازی دیگر توان ندارم. ما نیمفصل هم بدنسازی خوبی نداشتیم. نه اردو، نه کمپی که بتوانیم در آنجا بدنسازی کنیم. هیچ امکاناتی نداشتیم و امسال با چنین شرایطی مسابقات را پیش بردیم که در دقایق پایانی بازی تیم کم میآورد و گل میخوردیم. در واقع مقصر این گلها بازیکنان نبودند و از ناآمادگیمان ضربه خوردیم.
خب چرا در طول مسابقات، مثلا هفتهای ۲، ۳ جلسه بدنسازی انجام نمیدادید؟
وقتی تیم به شرایط بحرانی میرود، دیگر این کارها معکوس جواب میدهد. یعنی اگر هفتهای ۲، ۳ روز بدنسازی میکردیم، بدنها برای مدتی افت پیدا میکرد و شرایط بدتر هم میشد. به خاطر همین بود که همه مربیان سعی میکردند بدنسازی نکنند که حداقل تیم در همین شرایط بماند و بدتر نشود.
به هر حال، با وجود همه این مشکلات، نفت مسجدسلیمان این فصل تماشاگران زیادی داشت و در هر بازی خانگی به طور میانگین، حدود ۶ هزار هوادار داشتید که این مساله نقطه مثبتی برای تیمتان بود.
واقعا همین است. درست است که خیلی از هواداران از شرایط ناراضی بودند اما هر بازی حدود ۵، ۶ هزار هوادار به ورزشگاه میآمدند. به هر حال هوادارانی که در گرمای مسجدسلیمان و بارندگی شدید به ورزشگاه میآمدند، توقع داشتند نتایج بهتری رقم بخورد که اینطور نمیشد و از نتایج راضی نبودند. با همه اینها، هوادارانمان معرفت بالایی داشتند و همیشه از تیم حمایت میکردند که خدا را شکر با همه مشکلات، تیم در لیگ برتر ماند تا بتوانیم تا حدودی جواب حمایتهای آنها را بدهیم. امیدوارم شرایط طوری باشد که هواداران و مردم خوب مسجدسلیمان دیگر چنین دغدغههایی نداشته باشند. شرایط مردم این شهر محروم واقعا خوب نیست که امیدوارم این دلخوشی را از آنها نگیرند و کاری کنند تا حداقل به خاطر تیم شاد باشند. هم هیات مدیره و هم مسوولان مناطق نفتخیز باید تمام تلاش خود را بکنند تا همین شادی برای مردم مسجدسلیمان بماند.
شاید یکی از دلایلی که نفت مسجدسلیمان این فصل در نتیجهگیری مشکلات زیادی داشت، تغییرات زیادی بود که در کادرفنی داشت.
بله، تغییرات تأثیر میگذارد. ما نیمفصل دوم میتوانستیم شرایط بهتری داشته باشیم و تعدادی بازیکن اضافه شدند تا شرایط بهتر شود اما سخت بود. مهمترین مساله در مورد تیم ما، گل نزدن بود. ما در خیلی از بازیها آنقدر موقعیت داشتیم که میتوانستیم با اختلاف ۳، ۴ گل ببریم اما وقتی گل نزنی، گل میخوری. این قانون نانوشتهای در فوتبال است که واقعا وجود دارد و خیلی وقتها به تیم استرس وارد میکند. در یکسری بازیها، ما راحت میتوانستیم با اختلاف ۵، ۶ گل ببریم اما وقتی گل نمیزدیم روحیه تیم پایین میآمد و حریف به ما ضربه میزد. در واقع وقتی توپهایمان گل نمیشد، فشار روی تیم بالا میرفت و شرایط را سخت میکرد که همین مساله باعث فرصتطلبی تیم حریف میشد. البته این فشارها از قبل بازی روی تیم وجود داشت و کار مربیان بود که این فشار را بردارند اما استرس زیاد خود آنها، مانع میشد. به هر حال فصل تمام شد و هنوز سرمربی بعدی مشخص نیست اما امیدوارم هر سرمربی که قرار است انتخاب شود، هیات مدیره زودتر دست به کار شود و یک تصمیم خوب بگیرد تا مثل فصل قبل، فرصت را از دست ندهیم و تیم بدنسازی داشته باشد و با آمادگی کامل راهی مسابقات شود.
در مورد سرمربی بعدی نفت مسجدسلیمان حرف و حدیثهای زیادی وجود دارد و از گزینههای مختلفی نام برده میشود. شما اطلاعی از گزینه اصلی ندارید؟
من واقعا هیچ اطلاعی ندارم چون از باشگاه تا الان نه به من و نه به دیگر بازیکنان، هیچ زنگی نزدند. نکته جالب این است که قرارداد ۹۰ درصد بازیکنان تمام شده و خیلی از آنها پیشنهاد دارند که تا مشخص شدن سرمربی هم نمیشود قراردادی را تمدید کرد. پس بهتر است هر چه زودتر سرمربی جدید انتخاب شود تا فرصت از دست نرود.
ظاهرا قرارداد شما هم تمام شده...
بله، من همین یک فصل را با نفت مسجدسلیمان قرارداد داشتم که آن هم تمام شده.
درست است که میگویند بهروز مکوندی شانس زیادی برای هدایت نفت مسجدسلیمان در فصل بعد دارد.
من هم شنیدم که مکوندی و پورموسوی گزینههای نهایی هستند اما واقعا چیزی از باشگاه نشنیدم و نمیدانم این خبر درست است یا نه چون من هم از رسانهها شنیدم.
فکر میکنی کدام بازیکن بیشترین بازی را برای نفت مسجدسلیمان در فصل قبل انجام داده؟
شاید یوسف وکیا، میلاد خدایی یا حکیم نصاری.
علیرضا علیزاده، در همه بازیها بوده و فقط یک بازی را به خاطر محرومیت از دست داده.
علیرضا علیزاده واقعا خیلی خوب بازی کرد. او ستاره تیم بود. یکی از بازیکنانی که شاید در یکی، ۲ بازی نوسان داشته و در تمام بازیها واقعا عالی بود. من از علیزاده زمانی که سایپا بودیم شناخت داشتم و میدانستم چه بازیکن خوبی است که این مساله را در نفت مسجدسلیمان هم ثابت کرد و بهترین بازیکن تیم لقب گرفت.
بیشترین گل را اکبر آفاقی و حکیم نصاری زدند که هر کدام کلا ۳ گل توانستند بزنند.
فکر میکنم ۲ گل حکیم نصاری پنالتی بود اما اکبر آفاقی به نسبت دقایق بازی که داشته خیلی خوب کار کرده و واقعا گلهای حساسی زده. مثلا در بازی با سپیدرود، در دقیقه ۵+۹۰ یک گل ارزشمند زد. زمانی که خیلیها فکر میکنند بازی تمام شده اما او به فکر گل زدن بود.
فکر میکنی خودت در فهرست نفت مسجدسلیمان، نفر چندم باشی؟
نمیدانم. من فصل قبل شرایط خوبی نداشتم و میدانم شرایط خوبی ندارم.
نفر بیستم فهرست هستی که واقعا برای کاپیتان تیم خیلی عجیب است.
بیستم با پنجاهم واقعا فرقی ندارد چون فصل آنطور که از خودم انتظار داشتم پیش نرفت.
از این بحث بگذریم، استقلال همچنان درگیر انتخاب سرمربیاش است و هر دفعه یک بحث در این مورد به وجود میآید. به نظرت انتخاب مربی خارجی خوب است یا اینکه فرهاد مجیدی کارش را دنبال کند؟
وا... من میترسم حرفی بزنم که همه ناراحت شوند. من چند روز پیش پستی در اینستاگرامم گذاشتم و حقیقت را گفتم اما به یکسری برخورده. من شاید کمتر از یکسری بازیکنان در استقلال حضور داشتم اما از زمانی که خودم را شناختم و به یاد دارم، یعنی از همان ۴، ۵ سالگی یادم است که استقلالی بودم و همیشه آرزویم موفقیت استقلال بوده است. بعضیها فکر میکنند مثلا یکی را خراب کنند، خودشان بزرگ میشوند اما اینطور نیست.
استقلال مال کسی نیست و فقط متعلق به هوادارانش است. بحث من فرهاد مجیدی نیست و امیدوارم بهترین گزینه برای هدایت استقلال انتخاب شود. باید هر چه زودتر باشگاه به جمعبندی برسد و سرمربی را انتخاب و معرفی کند.
اینطور به نفع باشگاه و هواداران هم هست. اگر سرمربی دیر انتخاب شود، باز هم همان مشکلات قبلی تکرار میشود و اینطور فقط هواداران دارند ضربه میخورند. امیدوارم هیات مدیره زودتر به یک جمعبندی درست و حسابی برسد تا دیگر اتفاقات قبلی تکرار نشود. اینکه استقلال بخواهد از نیمفصل دوم خوب شود، فایده ندارد. تیم باید از همان ابتدا خوب باشد و برای رسیدن به قهرمانی بجنگد. هواداران دیگر خسته شدند و از این و آن مینالند. به هر حال مشخص میشود چه کسی باعث این اتفاقات بوده اما امیدواریم کارها زودتر انجام شود تا استقلال این فصل خوب و عالی کار کند.
اتفاقا این فصل مسوولان باشگاه استقلال زود دست به کار شدند و حتی با استراماچونی هم به توافق رسیدند اما یکسری اتفاقات این مساله را به تعویق انداخت. اینکه یک نفر از طریق همسر این سرمربی در تلاش بود که مانع این کار شود اما ظاهرا وکیل باشگاه جلسهای با استراماچونی داشته که کار را نهایی کند.
من خیلی از این اتفاقات خبر ندارم و نمیدانم درست بوده یا نه اما امیدوارم وکیل باشگاه یا هر مسوولی که پیگیر این مساله است زودتر شرایط را مشخص کند. این نباشد که همه چیز در فضای مجازی باشد و باید همه چیز واضح باشد. اگر با استراماچونی و هر مربی دیگری به توافق رسیدند زودتر اعلام کنند و این نباشد که مثل اکثر تیمها، نام سرمربیان مختلف خارجی مطرح شود و آخرش نفری که خودشان دوست دارند بیاورند و با ذهن هواداران بازی کنند. باشگاه باید همان اول تصمیمش را بگیرد و داستان را کش ندهد چون باید هر چه زودتر بازیکن بگیرد. خیلی از بازیکنان دارند میروند. مثلا پژمان منتظری ناراحت بود که با او تماس نگرفتند و میخواهد جدا شود. من واقعا نمیدانم در باشگاه چه میگذرد اما امیدواریم زودتر تصمیم نهایی گرفته شود.
سمیرا شیرمردی
- 12
- 3