برانکو ایوانکوویچ فروردین ۹۴ وارد ایران شد. قبل از او پرسپولیس شاید بدترین زمان خود را سپری میکرد؛ رفت و آمد مدیران با باگهای اقتصادی، ناکارآمد در اداره تیم و حتی در مواقعی متهم به کمک مالی به رقیب. برکناری زشت و غیرحرفهای علی دایی بعد از بهترین بازی تیمش که البته نتیجه آن مطلوب نبود و حضور درخشان به شکلی نادرست در تمرینات، بازی بد تیمش، مصاحبههایی به دور از شأن نام پرسپولیس و شائبه حضور بازیکنان با درجه کیفیت پایین به خواست ویژه سرمربی چکیده به یاد مانده از دوران پرسپولیس پیش از برانکو است. زمانی که برانکو به پرسپولیس آمد نخستین جرقه برای منتقدان همیشگی اشاره به بدهی مالیاتی برانکو مربوط به زمان سرمربیگری در تیم ملی بود. جایی که بعد از آخرین بازی حتی به ایران بازنگشت. صاف کردن این بدهی توسط مدیران وقت پرسپولیس تقبل شد. اینکه این بدهی پرداخت شد یا به واسطه لابیها از سیستم مالیاتی حذف شد نه مهم است و نه فرقی در اصل قضیه دارد. به هر حال حضور برانکو برای پرسپولیس، علاوه بر حقوق و دستمزد، پاک کردن یک بدهی مالیاتی هم بود.
حقوق برانکو برای سال اول و البته آن چند بازی باقیمانده پایان فصل ۹۴-۹۳ به روایات مختلف حدود ۷۵۰ هزار دلار بود. رقمی که آن موقع معادل ۵/۲ میلیارد تومان بود. میتوان نتیجه گرفت که رقم قرارداد برانکو برای فصل فوتبالی ۹۵-۹۴ حدود ۲ میلیارد تومان بوده که همسطح مربیان وطنی مانند دایی و قلعهنویی قرار میگرفته است. نتیجه حضور برانکو اما در همان فصل اول از نظر غیرجدولی بینظیر بود. زمانی که پرسپولیس با برانکو نازلترین جایگاه دوران حضور خود در لیگ برتر را تجربه میکرد حمایت تماشاگران از روی سکوها بیسابقه بود. اوضاع فنی پرسپولیس با برانکو روز به روز بهتر میشد و عوامل مختلف نظیر کم دقتی در گلزنی و البته در داوریها امتیازات را از پرسپولیس دورتر میکرد. شوک فوت کاپیتان نوروزی در آن مقطع را هم از یاد نبرید. پرسپولیس نیمفصل دوم اما متفاوت بود؛ بردهای پیاپی و بازیهای هجومی و زیباتر این بار همراه با نتیجه. شیرینی پایان فصل اما به خاطر قهرمانی نبود. بهترین اتفاق و احتمالا آغاز موفقیت پرسپولیس برانکو زمانی بود که صد هزار تماشاگر حاضر در آزادی به جای اعتراض به قهرمانی از دست رفته در روز آخر، نایب قهرمان را یک صدا تشویق کردند. حرفهایترین تماشاگران تاریخ فوتبال ایران آن روز آنجا نبودند تا همزمان با اشک و آه و حسرت برای نایب قهرمان شایسته هورا بکشند. همان تماشاگران عادی همیشگی بودند که به خوبی روند تیم را دیده بودند و از بازی خوب تیمشان لذت برده بودند. پرسپولیس در آن سال ۱۵ برد و ۹ تساوی داشت و به خاطر تفاضل گل از قهرمانی باز ماند. پرسپولیس برانکو آن سال در جام حذفی هم مقابل ذوب آهن و در اصفهان قافیه را باخت. باختی که اشتباه مسلم داور در اخراج دروازهبان ذخیره پرسپولیس در آن تأثیر داشت. برانکو تا پایان آن فصل از مجموع ۳ دربی ۲ تا را برد و یکی را در دقایق پایانی مساوی کرد. بردهایی که هر کدام شیرینی خاص خود را داشتند.
سال دوم و سوم برانکو در لیگ داخلی با قدرت و ابهت مطلق پرسپولیس به پایان رسید. سال دوم با ۲۰ برد و سال سوم با ۱۹ برد و کسب ۶۶ و ۶۴ امتیاز پرسپولیس را مقتدرانه به قهرمانی رساند. تنها نکته منفی این دو سال باخت در دربی ۳ بر ۲ مقابل علی منصوریان بود که علتش احتمالا چیزی جز غرور نبود و سال بعد باخت مقابل شفر با گل وریا غفوری که برانکو اشتباه خودش در اتخاذ تاکتیک و چیدمان را علت آن دانست. برانکو در سال آخر یک برد بیشتر از سال اول، ۴ برد کمتر از سال دوم و ۳ برد کمتر از سال سوم حضورش در پرسپولیس داشت اما سال آخر حکایت عجیبی داشت. محرومیتی که از فصل قبل و براساس سلسله اشتباهات مدیریت وقت، بازیکن و مدیربرنامههایش برای پرسپولیس به یادگار مانده بود همراه شد با جدایی چند تن از بازیکنان که برخی از آنها هنوز از سوی هواداران بخشیده نشدهاند. پروفسور اما تمرین را زودتر از همیشه استارت زد، ایستاد، مبارزه کرد و در نهایت بهترین فصل حضورش را رقم زد؛ قهرمانی در لیگ و جام حذفی و کسب سوپر جام و البته حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا. جای بازیکنانی که رفته بودند به خوبی پر شد و هیچکس دیگر نامشان را صدا نزد.
به ابتدای نوشته باز گردیم. حقوق برانکو برای سال اول احتمالا حدود ۶۰۰ هزار دلار و اگر زمان عقد قرارداد را ملاک قرار دهیم معادل ۲ میلیارد تومان بود. آخرین قرارداد برانکو ۲/۱ میلیون یورو بود که با توجه به شفاف نبودن زمان دقیق عقد قرارداد اگر شروع فصل فوتبالی را ملاک قرار دهیم حدود ۱۴ میلیارد تومان خواهد شد. البته این ارقام بدون دسترسی به قراردادها بیان شده و احتمال اشتباه در آنها وجود دارد. مخصوصا اینکه میزان و درصد آپشنها که اتفاقا در سال آخر اکثر آنها محقق شدند هم نامشخص است. با این حال حقوق برانکو طی ۴ سال حضور در ایران حدود ۲۲۵ درصد رشد داشته و احتمالا اگر یک مدیر ثابت در تمامی این ۴ سال بر مسند کار بود این میزان رشد را شاهد نبودیم. هر کدام از مدیران با توجه به شرایط باشگاه و محبوبیت برانکو نزد هواداران، موفقیت خود را در گرو تمدید قرارداد با برانکو میدید. نکته دیگر قرارداد برانکو تمدید واحد مالی آن از دلار به یورو در زمان مدیریت آقای گرشاسبی است که احتمالا به دلیل تحریمها مخصوصا در مورد دلار بوده است. البته در محاسبات بالا تفاوت قیمت دلار و یورو در نظر گرفته شده است اما عدد قرارداد از نظر روانی و بدون در نظر گرفتن واحد مالی آن در ذهن مردم مینشیند.
برانکو فقط در سال فوتبالی ۲۰۱۸ و در مسابقات لیگ قهرمانان نزدیک به ۳ میلیون دلار ارزآوری برای پرسپولیس داشته که البته این شامل مبالغی است که ای اف سی به باشگاهها بهعنوان کمک هزینه برگزاری مسابقات و سفر جهت بازیهای خارج از خانه پرداخت کرده است. از این مبلغ حدود ۲ میلیون دلار فقط برای حضور در فینال پرداخت شده که کسوراتی شامل جرایم و هزینههای خیریه نیز داشته است. با این حساب میتوان نتیجه گرفت که سال ۲۰۱۷ که پرسپولیس در نیمه نهایی حذف شد و با احتساب روند صعودی جوایز در هر سال و البته تعداد برد کمتر در طول مسابقات، حدود ۵۰۰ هزار دلار درآمد داشته که البته این مبلغ هم احتمالا شامل برخی کسورات شده است. برای اینکه بیشتر در جریان هزینههای برگزاری هر مسابقه قرار بگیرید یک نمونه از فهرست مخارج را محاسبه و اعلام میکنیم. هزینه هر شب اقامت در سادهترین اتاق هتل اسپیناس پالاس در زمان حضور السد و البته برای میهمانان ایرانی حدود ۳/۱ میلیون تومان بوده است. حال در نظر بگیرید برای کاروان حدودا ۳۰ نفره تیم قطری قطعا معمولیترین اتاق هتل رزرو نشده، هزینه آن ارزی حساب شده، اقامتشان بیشتر از یک شب بوده، هزینه وعدههای غذایی جدا حساب شده و بقیه موارد که احتمالا قابل حدس است. پس این فرضیه که برانکو ارز مورد نیاز برای قراردادهایش را مستقیما با حضور در فینال آسیا جبران کرده چندان قابل پذیرش نیست، هر چند که قطعا نمیتوان منکر شد حداقل در سال ۲۰۱۸ بخش عظیمی از مبلغ قرارداد با توجه به موفقیت بینالمللی پرسپولیس جبران شده است. نکته اما فقط این محاسبه ساده نیست. پرسپولیس با توجه به حضور موفق در آسیا به راحتی میتوانست از اعتبار کسب شده برای عقد قرارداد بازیهای دوستانه یا قراردادهای تجاری استفاده کند که سهلانگاری و کوتهنگری مدیران و البته قوانین کشور اجازه این سودهای مالی را نداد. مگر نه اینکه بازیکنان دیگر تیمها برای حضور در این پرسپولیس و کار با این مربی وسوسه میشدند؟ چند بازیکن را سراغ دارید که باشگاه با توجه به این اتفاقات سراغ آنها رفته باشد و مذاکرده کند؟ عقد قرارداد پیشکش!
جام حذفی
یکی از نکات منفی دوران حضور برانکو در پرسپولیس عدم موفقیت در جام حذفی است. اگر حذف سال اول مقابل ذوب آهن که بیشک داوری نقش زیادی در آن داشت را کنار بگذاریم، آمار فصل دوم و سوم برانکو در جام حذفی همراه پرسپولیس ناامیدکننده است. پرسپولیس برانکو در سال دوم حضورش در ایران با نظرات مستقیم خود او بسته شد. مربی با دانشی که تیمش را به خوبی میشناخت و به فوتبال ایران اشراف کامل داشت اما عدم استفاده او از بازیکنان نیمکتنشین مطابق عادت همیشگیاش باعث شد آنها توان مقابله با یک تیم دسته پایینی را نداشته باشند. سوال اینجاست که اگر قرار بر این است که بازیکنان به ناگهان در یک بازی حذفی خارج از خانه ثابت شوند چگونه باید بر استرس و هیجان خود غلبه کنند؟ احتمالا همگی میدانند همین یک بازی را برای اثبات شایستگی احتمالی خود فرصت دارند. بهتر نبود برخی از این بازیکنان به ندرت در بازیهای قبل از آن میدان مسابقه را تجربه میکردند؟ هر چند که بعد از سالها مجددا این پرسپولیس بود که دبل قهرمانی را جشن گرفت و این اتفاق در زمان حضور برانکو رخ داد اما به باور نگارنده میتوانستیم زودتر از این هم شاهد جشن دبل قهرمانی پرسپولیس برانکو باشیم.
خرید و فروش جوانان
در سالهای حضور برانکو در پرسپولیس، باشگاه رقیب که اتفاقا تمام این سالها به تماشای موفقیت پرسپولیس نشسته بود، از فروش تیام، مجید حسینی و صیادمنش کسب درآمد کرد. درآمدی که هرچند در آن باشگاه خرج حق فسخ بقیه بازیکنان خارجی بیکیفیت شد اما اگر در چرخه مالی پرسپولیس قرار میگرفت احتمالا نتیجه خیلی بهتری داشت. برانکو شاید فهرست ۱۸ نفره را هم برای هر بازی زیاد میدانست و این علاقه و فرمت مربیگری او است و جای انتقاد ندارد اما در شرایطی که ایران مملو از استعداد است بد نبود با خرید و فروش چند بازیکن به چرخه مالی باشگاه کمک شود.
نقل و انتقالات
در پرسپولیس برانکو چند نقطه تاریک وجود دارد. ماجرای اوکراینیهای پرسپولیس چه بود؟ اگر برانکو آنطور که مدعی بود خود آنها را پذیرفته، پس چرا از آنها بازی نمیگرفت؟ مخصوصا از پلی یانسکی مدافع وزین و خوشتراش خریداری شده. اگر آن دو بازیکن به اصرار مدیران وقت به برانکو تحمیل شده بودند چرا هیچوقت اعلام نکرد؟ امروز وکیل مهدی طارمی مدعی شده که در زمان انتقال موکلش به الغرافه باشگاه اعلام کرده طارمی جایی در برنامههای برانکو نداشته و خود از طرفی برانکو به او گفته نامهای بنویس و اذعان کن که پیشنهاد ۲ ساله ما را نپذیرفتی. طارمی قطعا در اتفاقات منجر به محرومیت مقصر بود اما همگان به خوبی میدانند که تنها مقصر آن قضیه نبوده است. اگر طارمی بعد از محرومیت در پرسپولیس میماند قهرمانی آسیا در دسترستر نبود؟ با این فرضیات و اما و اگرها نمیتوان به قطعیتی رسید اما کاش برانکویی بود تا به این سوالات پاسخ واضح و بدون رعایت ملاحظات بدهد. کاش پرسپولیس یک مدیر کاربلد و مقتدر داشت تا بدون ترس از دست دادن صندلی پاسخ ابهامات را میداد. ذهن هواداران پرسپولیس اقیانوس سوالات بیپاسخ است. برانکو چرا رفت؟ پول برانکو آماده بود؟ برانکو به مسوولان باشگاه به صورت رسمی در مورد رفتن چیزی گفته بود؟ قرارداد سال بعدش دارای اعتبار است؟ اگر دارای اعتبار است چرا به آن پایبند نمانده است؟ آیا مشکل برانکو با پرسپولیس فقط پول بود؟ آیا از نظر برانکو اندیشههایش برای پرسپولیس به بنبست رسیده بود؟ اگر قصدش رفتن بود چرا با هوادارانی که اسم او را در این ۴،۳ سال بیش از پرسپولیس فریاد زدند حرفی نزد؟ اگر قرارداد سال بعدی با پرسپولیس وجود ندارد یا به هر طریقی قابل فسخ است چرا تاکنون با تیم جدید به صورت رسمی قراردادی امضا نکرده است؟ آیا طرفدار پرسپولیس به پاس این ۴ سال حمایت تمام قد و بینظیر از برانکو شایسته این نبود که جواب این سوالات را مستقیم و واضح بشنود؟ برانکو بدون شک یکی از دوستداشتنیترین خارجیهای وارد شده به ایران است و خواهد بود فقط ای کاش پایان قصهاش با پرسپولیس شفافتر میشد.
پایان یک دوران در باشگــــاه پرسپـــــولیس
حالا دیگر وقتی وارد پروفایل برانکو ایوانکوویچ در اینترنت میشوی، جلوی نام باشگاه کنونیاش نوشته: «الاهلی عربستان». سرمربی –حالا سابق- پرسپولیس روزهای خوشی را در ایران سپری کرد. او ۳ دوره پشت سر هم با یک تیم قهرمان لیگ برتر شد تا نامش همیشه در تاریخ فوتبال ایران ثبت شود. او اگر کمی خوششانس بود در همان سال اول که پرسپولیس بحرانزده را از حمید درخشان گرفت هم میتوانست قهرمان لیگ لقب بگیرد اما بهدلیل تفاضل گل کمتر، قهرمانی را به پدیده آن فصل مسابقات یعنی استقلال خوزستان واگذار کرد. برانکو البته اولینبار در سال ۲۰۰۱ در ایران دیده شد. با اینکه بلاژ به او لقب «پروفسور» داده بود اما خیلیها جدیاش نمیگرفتند. بعد از عدم صعود تیم ملی به جامجهانی ۲۰۰۲ بلاژ از فوتبال ایران رفت اما پروفسور سرمربی تیم امید شد. او آخرین قهرمانی یک تیم ایرانی در آسیا را رقم زده. قهرمانی با تیم المپیک ایران در بازیهای بوسان بهواقع بهیادماندنی بود؛ یک تیم دوستداشتنی با بازیکنانی چون مبعلی و کاظمیان. ایران در هزاره سوم هرگز در هیچ جام باشگاهی یا غیرباشگاهی در سطح قاره کهن به قهرمانی نرسیده و این دستاورد کمی برای پروفسور نبود. او بهنظر گزینه ایدهآلی برای نیمکت تیم ملی بود و با اینکه نظر رییس وقت فدراسیون فوتبال چیز دیگری بود، با فشار سیاسیون سرمربی تیم ملی شد و نتایج خوبی هم گرفت. برای اولینبار بدون اما و اگر ایران را به جامجهانی برد اما نسبت به زمان حضور در تیم امید محبوب نبود. تیمش محتاط بازی میکرد و هیجانانگیز نبود. بازیکنانی که دعوت میکرد هم حسابی بحثبرانگیز بودند. او سنت دعوت حداکثری از استقلال و پرسپولیس را شکست و بیشتر از تیمهایی چون فولاد خوزستان بازیکن دعوت میکرد؛ بازیکنانی که تا قبل از حضور در فوتبال ایران شناختهشده نبودند؛ علی بداوی، جلال کاملیمفرد، ابراهیم میرزاپور و خیلیهای دیگر. اگر تیم ملی به جامجهانی نمیرسید قطعا منتقدان او را یک لحظه آرام نمیگذاشتند اما نتایج خوب باعث شد صدای منتقدان خاموش شود. بعد از نتیجه نگرفتن تیم ملی در جامجهانی ۲۰۰۶ برانکو از فوتبال ایران رفت، خداحافظیاش هم اصلا محترمانه نبود. با این همه بعدها خیلیها متوجه شدند برانکو مربی بزرگی بوده و مفت از دست رفته. تا قبل از اینکه کیروش به فوتبال ایران بیاید، هیچ مربی نتوانست تیم ملی را به ثبات زمان برانکو برساند. بد نیست بدانید بهترین رده تاریخ ایران در رنکینگ فیفا را پروفسور بهدست آورده؛ رده پانزدهمی در ژوئیه ۲۰۰۵.
۵ سال پیش که برانکو دوباره به فوتبال ایران آمد همه میدانستند لیگ برتر صاحب یک مربی بزرگ شده. قد او از مربیان لیگی ایران بلندتر بود و در این ۵ سال بهخوبی آن را به اثبات رساند. ۳ قهرمانی پشت سر هم و یک نایبقهرمانی کارنامه او در ۴ فصل حضور در فوتبال باشگاهی ایران بود که بعید است دیگر کسی آن را در این بازه کوتاه تکرار کند. ایوانکوویچ حالا از فوتبال ایران رفته و به باشگاه الاهلی عربستان پیوسته. پرسپولیس و مدیرانش هم باید هرچه زودتر تکلیف نیمکت این تیم را مشخص کنند. روزهای ثبات بهنظر میرسد برای قرمزهای پایتخت به پایان رسیده؛ مگر اینکه گزینه بعدی قویتر از ایوانکوویچ باشد.
سپهر صفاری
رسول مجیدی
- 12
- 3