به گزارش ورزش سه، علی خطیر معاون سابق باشگاه استقلال تهران اخیرا در مصاحبه ای در مورد گادوین منشا صحبت کرده و او را بازیکنی پرحاشیه دانسته است. به همین دلیل با ستاره نیجریه ای سابق دو باشگاه استقلال و پرسپولیس صحبت کردیم و از او علاوه بر واکنشش به حرف های خطیر، در رابطه با پنالتی دربی، خروج از پرسپولیس و سایر مسائل نیز پرسیدیم که در ادامه می خوانید. منشا در این مصاحبه حرف های تندی علیه خطیر مطرح کرد که در برخی قسمت ها ناچار به حذف بودیم.
هنوز مصدومیتم کامل رفع نشده
*شرایط این روزهایت در عجمان چگونه است؟
بازی قبل من ۶۰ دقیقه بازی کردم و بازی را بردیم؛ چون عضلاتم از ناحیه پای راستم دچار آسیب دیدگی است، ۶۰ دقیقه بازی کردم و خیلی از این موضوع خوشحالم، چون ما هر سه امتیاز بازی را گرفتیم.
فوتبال امارات سریعتر از ایران است
*تفاوت میان فوتبال ایران و امارات را در چه چیزی می بینی؟
تفاوت لیگ ایران و لیگ امارات، تنها این است که فوتبال در اینجا خیلی سریع تر از ایران است و بیشتر می دوند. شبیه تفاوتی که میان لیگ اسپانیا و انگلیس وجود دارد.
گلزنی در امارات برایم مشکلی نیست
*فکر می کنی چند گل بتوانی در لیگ امارات بزنی؟
الان نمی توانم چیزی بگویم، چون الان مربی در نقش وینگر از من بازی می گیرد. بنابراین مهم ترین چیز برای ما، پیشرفت تیم است. گل زدن هم مهم است ولی من تازه از مصدومیت برگشته ام، پس نمی توانم بگویم چند گل می زنم ولی مطمئنم اینجا گلزنی می کنم و کار سختی برایم نخواهد بود.
فضای استقلال و پرسپولیس تفاوت زیادی دارد
*تو ایران را بدون حرف زدن ترک کردی؛ آیا از ایران خسته بودی یا مشکل دیگری وجود داشت؟
نه من از بودن در ایران خسته نشده بودم. من بازی کردن در ایران را دوست داشتم. من در ایران شرایط خوبی داشتم ولی وقتی به استقلال رفتم تفاوت زیادی میان دو تیم دیدم. تمام این تفاوت ها هم به نظرم به خاطر علی خطیر بود. او تلاش می کرد که پول بیشتری ذخیره کند. ما حتی زمین تمرین نداشتیم. ما حتی باید هر روز لباس هایمان را پس از تمرین به خانه می بردیم، خودمان می شستیم و دوباره در تمرین بعدی می پوشیدیم. این واقعا برای من ناامید کننده بود و اصلا انتظار چنین چیزی را در استقلال نداشتم.
من قطعا از بودیمیر بهتر بودم
*تو در لیگ شانزدهم نمایش خیره کننده ای در تیم پیکان داشتی و ۱۵ گل در یک فصل زدی. در فصل بعدی به پرسپولیس آمدی. شرایط در ابتدا برای تو خوب پیش می رفت ولی در انتها تو را نخواستند و از تیم جدا شدی. آیا این جدایی فقط به خاطر برانکو سرمربی تیم بود؟
بله دقیقا. این به خاطر برانکو بود که پرسپولیس را ترک کردم. برای مثال من خیلی خوب بازی می کردم و خوب تمرین می کردم. بعد پنجره بسته شد و من در تمام مسابقات بودم و خوب بازی می کردم. فکر می کنم اگر خوب نبودم، در آن همه مسابقه بازی نمی کردم. ما لیگ را بردیم و در آسیا هم به فینال رسیدیم و به نظرم فصل فوق العاده ای را پشت سر گذاشتیم. وقتی پنجره باز شد، اما برانکو تصمیم گرفت که یک مهاجم کروات بیاورد و گفت که او از من بهتر است و گل های زیادی خواهد زد. من به عقیده برانکو احترام می گذارم، ولی چیزی شبیه این در فوتبال رخ نمی دهد. برانکو تصمیم گرفت مهاجم خوبی داشته باشد و برای همین بودیمیر را به پرسپولیس بیاورد. او گفت بودیمیر بهتر است و گل می زند. من به عقیده او احترام می گذارم و به خاطر همین قبل از ژانویه با مدیرعامل باشگاه صحبت کردم و گفتم می خواهم بازی در جایی دیگر را تجربه کنم. مدیرعامل گفت که امکان ندارد، از تیم بروی ولی وقتی پنجره باز شد، برانکو یک مهاجم خوب از کرواسی و تیم دیناموزاگراب آورد. من هم خوشحال بودم که مهاجم خوبی آورده و فکر می کردم او چیزهای بهتری و مثبت تری نسبت به من به پرسپولیس می دهد. من به عقیده برانکو احترام گذاشتم و برای آنها آرزوی موفقیت کردم ولی وقتی این مهاجم آمد، متوجه شدم که قطعا من بهتر از او بودم.
خطیر می داند، ما سه آفریقایی استقلال را بهتر کردیم
تو به همراه دو بازیکن دیگر که اهل آفریقا بودید، در استقلال بازی کردید ولی به یکباره هر سه تیم را ترک کردید. دلیل خاصی وجود داشت؟
بله حتما. شما باید این را از علی خطیر بپرسید. او می داند به خاطر ما سه بازیکن آفریقایی بود که سطح تیم بهتر شده بود. ما حتی برای اول شدن در لیگ جنگیدیم ولی وقتی او فهمید نمی توانیم لیگ را ببریم و بازیکنان فهمیدند که علی خطیر مدام و همیشه به آنها دروغ گفته، دلیل اصلی بود که ما استقلال را ترک کردیم. او حتی هنوز به من بدهکار است و پرونده من در فیفا است. به خاطر همین است که او مدام در مورد بازیکنان حرف های بدی می زند ولی او باید بداند که به خاطر همین بازیکنان است که پول درمی آورد و زندگی می کند.
راز پنالتی دربی
چرا در مسابقه دربی به تو اجازه ندادند که پنالتی را بزنی؟
در رابطه آن پنالتی یک داستان شگفت انگیز وجود دارد؛ وقتی من توپ را برداشتم و از پاتوسی گرفتم، او به تصمیم من احترام گذاشت، چون می دانست که من بهتر از او پنالتی می زنم. پاتوسی منطقه را ترک کرد ولی بعد مهدی رحمتی از دروازه بیرون آمد و گفت نه. گفت باید پنالتی را به آن فرد ( فرشید اسماعیلی ) بدهم. گفت که او می داند چطور پنالتی بزند و برای سال ها پنالتی زن استقلال بوده است. در واقع مهدی رحمتی، فرشید اسماعیلی را برای زدن پنالتی کاندیدا کرد و من دیگر انتخابی نداشتم و توپ را رها کردم.
تختخواب خانه را خودم خریدم
آیا تو می دانی که علی خطیر در آخرین مصاحبه اش چه چیزی در مورد تو گفته است؟ او گفته که وقتی به خانه تو رفته اند، تخت های خانه تو شکسته بودند. خطیر گفته که منشا بازیکن خوبی از نظر تکنیکی بوده است ولی حاشیه های زیادی داشته است.
او هر حرفِ بدی می خواهد، می تواند بزند، چون او چیز دیگری در مورد من نمی تواند بگوید و فقط در مورد خانه حرف می زند. وقتی آنها خانه را به من دادند، شرایط خیلی بدی داشت. همینطور تختخواب خیلی قدیمی بود و شرایط خوبی نداشت. من هم تختخواب جدیدی خریدم که عکسش را هم برای شما ارسال کردم. تختخواب، تلویزیون و هر چیز دیگری را من خریدم. حتی مدیربرنامه هایم می تواند این موضوع را تایید کند، چون وقتی ایران را ترک کردم، همه چیز را برای مدیربرنامه هایم گذاشتم. نمی دانم چرا علی خطیر باید در مورد من حرف بزند. او فقط باید در مورد کارش حرف بزند. من به باشگاه رفتم تا قراردادم را تمام کنم. او گفت تو باید برگه را امضا کنی و من به تو ۲۰ هزاردلار از قراردادت را می دهم و نه تمام آن را. من قبول نکردم. او من را تهدید کرد که اگر امضا نکنی، برای خانواده ات بلیت تهیه نمی کنیم تا به ایتالیا بروند. من هم گفتم امضا نمی کنم. خودم بلیت خریدم و خانواده ام به ایتالیا بازگشتند. حالا نمی دانم چرا باید در مورد من حرف بزنند.
این تخت را خطیر به من داد
گادومین منشا با ارسال عکسی که مشاهده می کنید، اینگونه حرف هایش را ادامه داد: این تختی است که من در آپارتمانم دیدم، وقتی علی خطیر آپارتمان را به من داد. بعد من تخت خریدم و همه چیز را در اختیار مدیربرنامه هایم قرار دادم. واقعا نمی دانم چرا این حرف های بد را در مورد من زده است. من حتی این موضوع را با مسئولین حفاظت باشگاه استقلال هم درمیان گذاشتم و باز هم تکرار می کنم که نمی دانم چرا او این حرف ها را زده است.
یک ماشین برایم اهمیت ندارد، ماشین های زیادی دارم
سوال پایانی ما در مورد اتفاقی است که برای ماشینت در نیجریه رخ داد و آتش زده شد.
ماشین من در نیجریه سوخت، چون آنجا افرادی هستند، که پیشرفت همشهری اشان را دوست ندارند. این اما شهر من است. من اما به این چیزها اهمیت نمی دهم و آدم شکرگزاری هستم. من به آن ماشین اهمیتی نمی دهم. ماشین های زیادی در نیجریه دارم و اگر بخواهم باز هم می خرم. یک ماشین برایم اهمیتی ندارد.
- 15
- 2