
باشگاه گلگهر با من صحبت رسمی نداشت.
بعد از اخراج وینکو بگوویچ از سرمربیگری گلگهر سیرجان، حالا صحبتهایی در مورد مذاکره با شما و امکان حضورتان در این تیم شنیده میشود. با شما صحبتی شده یا نه؟
ببینید به طور غیررسمی تماسهایی با من داشتند اما تا الان تماس رسمی نبوده.
اگر با شما رسماً برای حضور در گلگهر سیرجان صحبت شود، قبول میکنید؟
همه اینها منوط به صحبت است و باید در مورد شرایط صحبت کرد.
اگر مثلاً به لحاظ مالی شرایط مهیا باشد، این پیشنهاد را قبول میکنید؟ چون گفته میشود تیم خوب بسته نشده و شاید خیلی از مربیان این پیشنهاد را قبول نکنند، مگر اینکه مثلاً باشگاه قول دهد برای تغییرات در نیمفصل همکاری لازم را با کادرفنی انجام دهد.
هنوز به این مرحله نرسیدیم و همه چیز منوط به صحبت است.
مجید جلالی چندی پیش به اسپانیا سفر کرد تا در تمرینات بارسلونا حضور داشته باشد. جلالی که همیشه به دنبال بالا بردن دانش فوتبالیاش است، این بار باشگاه بارسلونا را انتخاب و در تمرینات این تیم حضور پیدا کرد و حتی امکانات و شرایط این باشگاه بزرگ دنیا را از نزدیک دید.
سرمربی باتجربه فوتبال ایران، با وجود اینکه پیش از این، اکثر آکادمیهای بزرگ و معروف دنیا را دیده بود اما فکر میکند لاماسیا متفاوت و جالبتر از بقیه بوده و البته این امکان وجود دارد که چنین آکادمی در ایران فعال باشد تا به پرورش استعدادهای فوتبال بپردازد. مجید جلالی در مدت ۱۱ روزی که در اسپانیا حضور داشت، حالا تجربههای زیادی به دست آورده که میگوید خوشحال میشود اگر بتواند آنها را در اختیار دیگر مربیان ایرانی قرار بدهد.
انگار شما هیچوقت نمیتوانید از فوتبال فاصله بگیرید. در زمانی که مثلاً دور از فوتبال هستید و فعلاً تیم ندارید، به اسپانیا سفر کردید تا در تمرینات بارسلونا حضور داشته باشید. بدون شک این تجربه میتواند برای خیلی از مربیان جذاب باشد. لطف میکنید بفرمایید چطور شد که برای حضور در تمرینات بارسلونا اقدام کردید و روند سفرتان به اسپانیا چطور بود؟
من فکر کردم در زمانی که زیاد کار ندارم فرصت خوبی است تا به اسپانیا بروم تا امکانات و آکادمی بارسلونا را ببینم چون من تقریباً تا حالا اکثر آکادمیهای مهم دنیا را از نزدیک دیدهام. از کلورو فونته در پاریس تا آژاکس، لیورپول و سائوپائولوی برزیل. در مورد لاماسیا خیلی خوانده و شنیده بودم. همیشه جزو خواستههای قلبیام این بود که بروم ببینم گردش کار آنجا چطور است و برای همین هم اقدام کردم. خیلی زود توانستم ویزا بگیرم و هماهنگیها را با باشگاه بارسلونا انجام دادم که آنجا به من گفتند باید فدراسیون فوتبال نامه بزند. من با میرشاد ماجدی در این مورد صحبت کردم که ایشان هم من را راهنمایی کرد و بعد از آن حامد مؤمنی خیلی محبت و همکاری کرد.
او نامههایی به فدراسیون فوتبال اسپانیا و باشگاه بارسلونا زد تا من را برای بازدید معرفی کنند. در نهایت باشگاه بارسلونا پاسخ مثبت داد و بلیت گرفتم و رفتم. اتفاقاً استقبال خیلی خوبی از من برای رفتن به تمرین بارسلونا، دیدن کمپ تیتو ویلانووا، ورزشگاه یوهان کرویف، باشگاه بارسلونا و آکادمی لاماسیا شد. همه اینها یک جا و کنار هم بود. کلاً خیلی با من همکاری کردند. حتی در لاماسیا، کلاسها، امکانات، خوابگاهها و گردش کار را دیدم. البته مطالب درسی را ندادند و گفتند نمیتوانند این کار را انجام دهند. در کل، امکانات و تجهیزات آنجا را دیدم و خیلی برایم جالب بود.
برای بازی بارسلونا و ویارئال هم در ورزشگاه حضور داشتید.
بله، برای این بازی، باشگاه بارسلونا به من بلیت VIP داد که نزدیک ۳۰۰ یورو میشود اما لطف کردند و به من رایگان دادند. برای من سفر خیلی پربار، با تجربیات گرانبهایی بود.
در آن بازی هم قدمتان خیر بود و بارسلونا توانست ببرد.
(میخندد) خدا را شکر که توانست ببرد.
با توجه به اینکه قبلاً آکادمیهای زیادی در دنیا دیدید، الان که به چنین سفری رفتید، فکر میکنید چقدر به دانستههایتان اضافه شده؟
ببینید دیدگاههایی که نسبت به فوتبال پایه وجود دارد افزایش پیدا کرده و قویتر شده. همینطور نسبت به تمرینات در سطح حرفهای. قالب کلی تمرینات همان است که ما انجام میدهیم اما در جزئیات، ریزهکاریهایی وجود دارد که ما به آن بیتوجه هستیم. اهمیت به جزئیات هنوز برای ما جا نیفتاده. دلیل موفقیت فوتبال اروپا توجه به جزئیات است.
این جزئیات، مسائل روحی روانی، تغذیه، استراحت و مواردی اینچنینی است؟
اینها هم بخشی از آن است. به عنوان مثال من یک روز سر تمرین بودم که ۳ بازیکن بارسلونا از جمله مسی، تراشتگن و بازیکن جوان هلندیشان باید به میلان ایتالیا میرفتند. این مسأله به شکل جالبی سازماندهی شده بود.
اینکه چطور بروند و برگردند، چطور تمرین انجام دادند و بعد هم با ماشین اختصاصی آنها را بردند به فرودگاه. من در خبرها هم خوانده بودم که خانوادههایشان را نیز به طور جداگانه به فرودگاه بردند و آنجا با هواپیمای اختصاصی به میلان رفتند. حتی در خلال تمرینات، به جزئیاتی توجه دارند که ما خیلی به آن بیتوجه هستیم. نکات ریز در حین بازی و تمرین که خیلی مهم است. مثلاً روی هماهنگیهای ۲ نفره و پوششهای دفاعی ۲ نفره خیلی متمرکز بودند و اینکه چطور ۲ نفرهها تبدیل به ۳ نفره و ۴ نفره شوند.
حالا که شما به این سفر رفتید، شاید خیلی از مربیان دوست داشته باشند از تجربیات شما استفاده کنند و حتی اینکه بدانند چطور توانستید این سفر را مهیا کنید. این مسائل را با مربیان دیگر در میان میگذارید؟
حتماً. اگر در این رابطه برنامهریزی شود، با کمال میل در اختیار همکاران قرار میدهم و خوشحال هم میشوم. اتفاقاً آخر هفته آینده کلاس ۲ روزهای در بندرعباس دارم، بعدش در یزد و جاهای دیگر. همین حالا هم میتوانم آن چیزهایی که برای مربیان پایه در کشور میتواند راهگشا باشد را انتقال بدهم تا تجربیاتشان را بالا ببرند. یکسری امکانات نیاز هست و دیگر اینکه سازماندهی شوند. سازماندهی آنها خیلی جالب بود.
اینکه چطور از تکنولوژی آموزشی استفاده میکنند. شاید بعضی جاها نتوانند انجام دهند. در کمپ تیم ملی یک روز با آقای ساکت رفتیم و دیدیم خودمان چه امکاناتی داریم. اینجا شرایط واقعاً خوب است اما کاش این تجربه به آکادمی باشگاههایی مثل سپاهان، فولاد خوزستان، مس کرمان و... هم منتقل شود. برای پرسپولیس و استقلال هم کاری ندارد که این تکنولوژی را داشته باشند. کل بودجه برای این کار، نصف بودجه یک فصل هر تیم نمیشود. امکانات اجرایی کردن کاری مثل لاماسیا اینجا وجود دارد اما دیدگاه مهم است. مهم این است که برای آوردن یا اجرای آن، چنین دیدگاهی وجود دارد یا نه و اینکه مدیریت تخصصی باشد و اعتماد داشته باشند.
من در یکی از روزها، رامو پلنت معاون اجرایی بخش حرفهای باشگاه بارسلونا را دیدم که توضیحات جالبی در مورد تیمهای پایه داد. اینکه کل مربیان پایه چطور در اختیار باشگاه قرار گرفتند. شاید باورکردنی نباشد اما آنها تمام وقت آنجا بودند و کار میکردند که من فیلم آنها را دارم. اینجا در روز نهایتاً یک ساعت و نیم وقت است اما آنجا چه کارها که نمیکنند. مجموعه بازیکنان لامسیا، درس، زندگی و کارشان آنجا سازماندهی شده.
مثل کاری که آکادمی کیا (مهدی مهدویکیا) انجام میدهد؟
در مورد کار ایشان خیلی اشراف ندارم اما مطمئنم میشود آن کار را اینجا پیادهسازی کرد.
آکادمی کیا هم یکسری استعداد را در اختیار دارد و همه زندگی آنها را دنبال میکند. مثلاً کلاسهای زبان برای بازیکنان برگزار میکند و ظاهراً درس، استراحت، تغذیه و زندگی آنها را پیگیری و مورد بررسی قرار میدهد.
من در جریان این مسائل نیستم اما کاملاً حرفهای است.
چه مدت در اسپانیا حضور داشتید و اینکه باشگاه بارسلونا محل اقامتتان را تأمین کرد یا نه؟
من ۱۱ روز در اسپانیا بودم که همه هزینههایم را خودم دادم. فقط هماهنگیهای لازم را فدراسیون انجام داد و یک بلیت VIP بازی هم باشگاه بارسلونا به من داد اما هزینه رفت و آمد، هتل، تغذیه و... با خودم بود.
اما استقبال خیلی خوبی از شما شد.
عالی بود و برای خود من باورنکردنی. واقعاً انتظار چنین برخوردی را نداشتم. باشگاه، استادیوم ، کمپ ویلانووا، آمادگی لاماسیا، همه عالی بود. من از لاماسیا خواستم سرفصل آموزشی سنین مختلف را در اختیارم بگذارند اما امکان این مسأله وجود نداشت و نشد.
در زمان تمرین، شما تمام وقت میتوانستید حضور داشته باشید یا اینکه فقط زمان محدودی برای حضور شما اختصاص داده شد؟
چند جلسه تمرین تا آخر بودم اما چند جلسه هم با عکاسان و فیلمبردارها آمدیم و رفتیم.
زمانی که تمرین پشت درهای بسته بود، اجازه حضور در تمرین داشتید؟
نه، نمیگذاشتند. با حضور عکاسان و فیلمبردارها باید وارد میشدیم و میرفتیم.
آنجا میتوانستید با بازیکنان هم صحبت کنید؟
نه، این امکان هم وجود نداشت و ما از بالا فقط میتوانستیم نظارهگر باشیم.
سمیرا شیرمردی
- 9
- 5