«مطمئنم فضای ورزشگاههای فوتبال ایران با حضور زنان تلطیف میشود.» این جمله را آندرانیک تیموریان به زبان میآورد. کاپیتان سابق تیم ملی که همواره از حامیان حضور زنان در ورزشگاههای فوتبال بوده و هست. آندو چنان از حضور زنان در ورزشگاه آزادی خوشحال است که بعد از ماهها قفل سکوت را میشکند تا درباره این موضوع مهم که حالا به سوژه داغی برای رسانههای جهان نیز بدل شده، گفت و گو کند. آندو انتظار دارد این رویه در بازیهای باشگاهی هم ادامه یابد تا جایی که به زودی فضای ورزشگاههای فوتبال ایران خانوادگی شود. آیا خوابهای آندو به زودی تعبیر خواهد شد؟
همانطور که وعدهاش را از مدتها قبل داده بودند سرانجام زمینه حضور زنان در بازیهای فوتبال هموار شد و در جریان بازی تیم ملی مقابل کامبوج شاهد حضور هزاران تماشاگر خانم در ورزشگاه آزادی بودیم. حتی تعداد بلیتهایی که به خانمها فروخته شد، بیشتر از آقایان بود! دلیل این استقبال و عطش برای دیدن بازی تیم ملی، آن هم دریک بازی نه چندان مهم چه بود؟
دلیلش این بود که خانمها سالها پشت در بودند و به دلایلی اجازه حضور آنها داده نمیشد. این استقبال به نظر من طبیعی است. آنها مدتها بود که دوست داشتند درها باز شود و به ورزشگاه بروند اما فکر میکنم این موضوع به مرور عادی میشود. هرچند که میشد خیلی زودتر از اینها موانع را برای ورود زنان برداشت اما به هر حال این اتفاق بزرگ و تاریخی در فوتبال ایران رخ داده و من شخصاً از دیدن تصاویر خانمها در ورزشگاه خیلی خوشحالم و امیدوارم این ماجرا ادامه داشته باشد.
شاید این تصمیم نقطه عطفی باشد تا از این پس خانمهای بیشتری در ورزشگاه حضور یابند. حتی شاید بشود روزی خانوادهها را در کنار هم قرار داد. مثل همه جای دنیا و فوتبال انگلیس که خودت تجربهاش را داشتی.
در انگلیس گاهی میدیدم مادری دست فرزندانش را گرفته و به ورزشگاه میآید و بازیها را تماشا میکند. آنجا فضا کاملاً فراهم است ضمن اینکه باید تأکید کنم فرهنگها متفاوت است و شرایط اجتماعی و اینجور مسائل را هم باید در نظر بگیریم. اینطور نیست که ما بخواهیم کشورمان را با دیگر کشورها قیاس کنیم. باید ببینیم شرایط اینجا به چه شکلی است. برای اینکه تماشاگران با هر جنسیتی بتوانند به سادگی در ورزشگاهها حضور یابند خیلی فاکتورها لازم است. امکاناتی که در ورزشگاه وجود دارد، مسائل حمل و نقل و امنیتی خیلی در این ماجرا تاثیرگذار است.
ما در حال گذار از این مرحله هستیم و تماشاگران هم باید بخواهند که این کار به شکل مناسب و طوری که مورد تأیید است پیش برود. نباید عجله کنیم اما آرام آرام میتوانیم بسترهای بیشتری را فراهم کنیم به طوری که خانوادهها در کنار هم فوتبال ببینند. این کار شدنی است اما قدری زمان میبرد. الان جرقهاش روشن شده و اجازه دادهاند خانمها در بازیهای ملی به ورزشگاه بروند و من منتظرم که شرایطی فراهم شود تا زنان بتوانند در بازیهای باشگاهی هم در ورزشگاه حضور پیدا کنند و مانند آقایان بازیها را از نزدیک تماشا کنند. این کار هم به نظر من شدنی است و به زودی این بستر هم فراهم میشود.
حضور زنان آیا به تلطیف فضای ورزشگاه که گاهی از سوی برخی تماشاگرنماها به تنش و حاشیه کشیده میشود کمک میکند؟ آیا میتوانیم از حضور زنان در راستای آرامتر کردن جو ورزشگاهها استفاده کنیم؟
به قول علی دایی در کوچه و خیابان هم بعضیها رعایت نمیکنند و الفاظ رکیک به زبان میآورند که این کار درستی نیست اما وقتی خانوادهها در ورزشگاه باشند چنین رفتارهایی به طور چشمگیری کاهش مییابد. در بیشتر کشورهای اروپایی جو ورزشگاهها خانوادگی است و من بارها این فضا را به عینه لمس کردهام.
آنها هم با هم کری میخوانند و حتی گاهی تنشهایی هم ایجاد میشود اما عوامل بازدارنده باعث شده حاشیهها کمتر شود. مثلاً در همان فوتبال انگلیس که من تجربهاش را دارم هم برای تماشاگران و هم برای بازیکنان و مربیان قوانین بازدارنده بسیار سفت و سختی ایجاد شده تا کسی از خط قرمزها عبور نکند. به همین دلیل است که وقتی فوتبال باشگاهی در انگلیس برگزار میشود نظم و انضباط کاملاً به چشم میآید چون هم تماشاگر میداند اگر خطا کند چه سرنوشتی در انتظارش است و هم بازیکنان و مربیان.
فارغ از این موضوع که بحث روز دنیا هم شده درباره عملکرد تیم ملی مقابل کامبوج چه نظری داری. آیا این بازی را میشود ملاک ارزیابی و سنجش قرار داد؟
من به تک تک بچهها خسته نباشید میگویم اما قطعاً این برد نباید ملاک ارزیابی و سنجش عیار تیم ملی باشد. ما باید در بازیهای سختتر هم محک بخوریم. ما راه درازی پیش رو داریم. باید تیم را به جام جهانی قطر برسانیم و برای جام ملتهای آسیا هم برنامهریزی مناسبی داشته باشیم. تیم ملی در حال تغییر چهره است اما شاکلهای که در جام جهانی دیدیم حفظ شده است. من این برد را به بازیکنان و کادرفنی تبریک میگویم اما تیمهای فوتبال آسیا فاصله زیادی با هم دارند. الان تیم ملی با حریفی بازی کرده که تیم درجه ۴ فوتبال آسیا است.
شاید حتی پایینتر اما در بازی بعدی با بحرین کار راحتی ندارد و باید با برنامهریزی گام به این بازی بگذارد. در فوتبال اروپا تیمها تقریباً به هم نزدیکند اما فوتبال آسیا شرایط خاص خودش را دارد و گاهی میشود که یک تیم مثل کامبوج مقابل ایران حرفی برای گفتن ندارد و ۱۴ گل میخورد. به اعتقاد من نباید گول این بازیها را بخوریم.
اگر مایلی درباره آینده کاریات هم صحبت کن.
مدتها است که صحبت نکردهام و الان هم اگر پاسخ شما را دادم به خاطر حضور زنان بود که دوست داشتم دراین باره چیزی بگویم. درباره آینده کاریام فقط در این حد میگویم که به زودی درکلاس درجه B مربیگری حاضر میشوم.
ظاهرا قصد ورود به دایره پراسترس و پرخطر مربیگری را داری؟
طبیعتاً همینطور است اما اگر بخواهم شروع کنم قطعاً از تیمهای لیگ یکی شروع میکنم. لیگ یک فضای ایدهآلی برای یادگیری و پختگی مقابلت قرار میدهد که در لیگ برتر وجود ندارد.
... و شاید روزی اولین سرمربی ارامنه لیگ برتری هم باشی.
هرچه خدا بخواهد.
حمیدرضا عرب
- 11
- 2