به گزارش خبرورزشی، سعید مظفریزاده از داوران خوشنام فوتبال ایران بود. او خیلی زود، در حالی که میتوانست ۴، ۵ سال دیگر در لیگ برتر قضاوت کند، خداحافظی کرد. چندی بعد هم ایران را ترک گفت و سر از کانادا درآورد. مظفریزاده یکی دو روزی است به ایران بازگشته و دیروز هم مهمان خبرورزشی بود. با او درباره چند اتفاق مهم داوریاش گفتوگویی داشتیم.
شوخی است
دستمزد حدود یک میلیون تومانی داوران وسط و ۵۰۰ هزار تومانی کمکها برای هر بازی در لیگ برتر (!) که تازه بخشی از آن به عنوان مالیات کم میشود، بیشتر شبیه شوخی است!
واکنش به پرسپولیسی بودن
اینکه میگویند من پرسپولیسی هستم... نه. قطعاً همه داوران بیطرف هستند. من هم همینطور. وقتی شما برای قضاوت به زمین میروی به هیچ رنگی تعلق خاطر نداری و فقط آبروی خودت برایت مهم است. از من میپرسند بچه بودی قرمز را دوست داشتی یا آبی را؟ من تیمی را دوست داشتم که در آن بازی میکردم. اسمش اقبال یزد بود و واقعاً به آن تعصب داشتم.
برایم جوک ساختند
بازی معروف پرسپولیس و سپاهان و آن گل معروف سپهر حیدری و قهرمانی پرسپولیس... راستش به اعتقاد خودم آن بازی بهترین قضاوتم در تاریخ داوریام بود. حساسترین هم بود. خیلی کم پیش آمده لیگ فینال داشته باشد. هم سپاهان و هم پرسپولیس در بازی هفته آخر شانس قهرمانی داشتند. بازی سختی بود. من در آن مسابقه ۷ دقیقه وقت اضافه گرفتم که بعد جوک ساختند اگر پرسپولیس گل نمیزد، مظفریزاده هم سوت نمیزد. اگر یادتان باشد همان موقع عادل وقت اضافه را محاسبه کرد و اتفاقاً من ۴۰ ثانیه هم کمتر گرفتم.
بدترین قضاوت
بازی صبا و پرسپولیس که ۲-۲ شد... در آن بازی دو، سه اشتباه داشتم. مه شدید بود. خدا رحمت کند آقای خوشخوان را که ناظر بازی بود. میگفت اینقدر مه است نمیتواند صحنههای بازی را ببیند. در آن بازی یک پنالتی علیه پرسپولیس به اشتباه گرفتم. یک اشتباه هم علیه صبا کردم. بعد از آن هم دو هفته به من قضاوت ندادند. همان فصلی بود که در آخر من بازی پرسپولیس و سپاهان را سوت زدم.
به من پیشنهادی نشد
تا حالا نشده گز بخورم که لای آن سکه باشد! (خنده) بابا اینها همه شایعه است. نمیدانم میگفتند داورها فلان چیز را گرفتهاند یا به فلان داور چیزی پیشنهاد دادهاند. به من که خدا شاهد است، هیچوقت چیزی پیشنهاد نشد. شرطبندی و اینها هم میگفتند که اصلاً مربوط به دوره ما نبود و الان بحثش زیاد شده است.
اختلاف با قلعهنویی
ماجرای اختلافم با امیر قلعهنویی این بود که تازه وارد جمع داوران درجه یک شده بودم. لب خط امیر قلعهنویی زیاد به کمک اعتراض کرد. به او گفتم اعتراض نکند. وقتی ادامه پیدا کرد به داور گفتم که ایشان را اخراج کرد. چیز خاصی بین ما رد و بدل نشد. من میگفتم اعتراض نکند. احترام خاصی هم برای ایشان قائل بوده و هستم. اتفاقاً زیاد همدیگر را اینطرف و آنطرف دیدهایم. کلاً با قلعهنویی مشکلی ندارم.
کسی از ما خبر نداشت
اولین شهرآوردی که سوت زدم، شهرآورد ۲- یک بود که کریم باقری گل دوم را زد. مثل همه بازیهای دیگر بود، اما فقط یک چیزش فرق میکرد. قبل از بازی ما را به هتلی بردند که کسی از آن خبر نداشت. حالت پانسیون داشت. همان هتل گلشهر جردن. کسی نمیدانست ما کجا هستیم.
همسرم هم نمیدانست
من با قضاوت شهرآورد خداحافظی کردم. یک طرف علی دایی بود و یک طرف امیر قلعهنویی. من به هیچکس نگفتم تصمیم گرفتهام خداحافظی کنم، حتی به خانمم. روز قبل از بازی بود که بیانیه دادم و پرده از خداحافظیام برداشتم. فقط آقای حسین عسگری مسئول وقت کمیته داوران خبر داشتند که میخواهم خداحافظی کنم.
احترام بگذاریم
رفتن علیرضا فغانی... هر کسی حق دارد برای زندگی شخصی خودش تصمیم بگیرد. او سبک و سنگین کرد و تصمیم گرفت به استرالیا برود. باید به تصمیمش احترام بگذاریم. همین که اسمش هنوز در بین داوران ما هست و انشاءا... تا جام جهانی بعدی هم در لیستمان باشد، افتخار بزرگی است.
ماجرای یک کارت قرمز
شوخی جواد نکونام؟ (خنده) استقلال با سپاهان بازی داشت. یک خطایی کرد. به او اخطار دادم و بعد به من گفت پرسپولیسی. من هم بلافاصله کارت قرمز را به او نشان دادم. ببین من و جواد خیلی رفیق هستیم ولی در زمین جدی بودم، اما این را بگویم نکونام واقعاً به گردن فوتبال ما حق دارد و سالها برای کشورمان افتخارآفرینی کرد.
- 13
- 4