تیمهای نفتی فوتبال ایران حال و روز خوشی ندارند؛ نفت مسجدسلیمان، صنعت نفت آبادان و پارس جنوبی جم بعد از اعلام وزیر نفت مبنی بر حمایتنکردن از این تیمها شرایط سختی را تجربه میکنند و کار به جایی رسیده است که اعضای این باشگاهها یکی یکی در پی ترک تیم هستند. در بین سه تیم مذکور وضع پارس جم اما بدتر از دو تیم به نظر میرسد.
فراز کمالوند، سرمربی پارسیها، از سمتش کنارهگیری کرد و حالا مدیران باشگاه حتی نتوانستند جایگزین او را به طور رسمی معرفی کنند. در چنین شرایطی برای پیگیری دلایل استعفای کمالوند با این مربی باتجربه همکلام شدیم که ماحصل صحبتهای او را با «شهروند» میخوانید.
بالاخره نتوانستید مقابل مشکلات پارس جنوبی طاقت بیاورید و جدا شدید.
به هر حال هر آدمی صبری دارد؛ البته من ناگهانی جدا نشدم و حدود ٢٠ روز پیش گفته بودم که بعد از بازی با نفت مسجد سلیمان از پارس جنوبی میروم.
شما صرفا به خاطر مشکلات مالی جدا شدید؟
قطعا همینطور است. من بارها در این خصوص حرف زدم؛ مشکل تیم ما از بحث قرارداد و مطالبات اعضای کنونی تیم گذشته بود؛ من چندینبار هشدار دادم اما کسی توجه نکرد و دیگر ماندنم فایدهای نداشت.
با وجود این اما برخی اعتقاد دارند که درباره مشکلات پارس جنوبی بزرگنمایی شده؛ این مسأله را قبول دارید؟
(باخنده) حتما شده دیگر. شاید حالا که از پارس جنوبی جدا شدم، درست نباشد بخواهم مسائل درون خانوادگی را بیان کنم اما میخواهم به شما چند نکته را بگویم؛ باشگاه پارس جنوبی در حال حاضر مدیرعامل ندارد، هیأتمدیره هم ندارد. از طرف دیگر حساب باشگاه به خاطر شکایت برخی آژانسهای هواپیمایی مسدود شده و از طرفی با شکایت بازیکنان و مربیان سابق باشگاه پنجره نقلوانتقالات هم بسته شده است. آیا با وجود این مسائل میشود کار کرد؟ من اصلا میگویم پول بازیکنان و کادر فنی را ندهید، پنجره نقلوانتقالات را باز کنید که ما بتوانیم در نیمفصل یار بگیریم. آیا این درخواست عجیبی است؟ آیا این بزرگنمایی است؟ وقتی پول آب و فیزیوتراپی و اجاره هتل و خرید بلیت هواپیما در باشگاه نیست تقصیر من است؟
این مشکلات که قطعا وجود دارد اما برخی میگویند مثلا درباره نبود پول ایابوذهاب و مسائل روزمره میشد کار به رسانهها کشیده نشود.
این هم از آن حرفهاست. رسانهها خودشان خبرنگار دارند و از افراد مختلف خبرهایشان را میگیرند. بگذارید مثالی بزنم، تیم ما قبل از بازی با فولاد خوزستان در اهواز با استرسی عجیب مواجه شد. ما پول برای هتل در اختیار نداشتیم، بازیکنان سوار بر اتوبوس شدند و به سمت ورزشگاه رفتند و ایوب چراغی، سرپرست ما، در هتل ماند تا بتواند پول را از جایی تهیه کند و کارت بازی بازیکنان را آزاد کند. آخر سر هم بعد از چند ساعت از یک شهری دیگر پول را به حساب هتل واریز کردند و سرپرست ما توانست کارتهای بازی را بردارد و به ورزشگاه ببرد. از این دست مسائل آنقدر داشتیم که از حوصله همه خارج است دربارهشان حرف بزنیم.
صحت دارد که شما از جیب خودتان برخی امور روزمره را انجام دادید؟
بیشتر از من سرپرست تیم از جیبش هزینه کرد. بگذارید شفاف بگویم که هزینه سه سفر ما برای بازیهای بیرون از خانه را آقای ایوب چراغی، سرپرست تیم، از هزینه شخصی پرداخت کرده است. آیا این انصاف است که یک بنده خدایی از زن و بچهاش بزند و خرج تیم کند؟
این چند روز اما مدیران باشگاه بارها گفتهاند مشکلات حل میشود و تیم به کارش با قدرت ادامه میدهد.
انشاءالله این اتفاق بیفتد. اگر بتوانند پول بیاورند که باعث خوشحالی است؛ چرا که مردم جم از استرسی بزرگ رها میشوند. من بارها گفتهام که این تیم دلخوشی مردم جم است و با آن زندگی میکنند.
با خودتان برای برگشتن به پارس جنوبی صحبتی شد؟
چندینبار مدیران باشگاه تماس گرفتند اما من تصمیمم را گرفته بودم. بعد از آنکه دیدم مدیران باشگاه با استعفایم موافقت نمیکنند، خودم شخصا با آقای موسوی، مدیرعامل منطقه ویژه پارس، تماس گرفتم و از او خواستم با استعفایم موافقت کند. ایشان همیشه به من لطف داشتند و جا دارد از زحماتشان تشکر کنم اما واقعا دیگر روحیاتم با باشگاه پارس جنوبی سازگار نیست و نمیتوانستم برگردم. شاید یک دوست دیگری بتواند بیاید و کار را جلو ببرد.
حرف خاصی باقی مانده است؟
میخواهم از مردم خونگرم و شریف جم تشکر کنم که همواره به من لطف داشتند. از آنها میخواهم پشت تیمشان باشند تا پارس جنوبی به کارش ادامه بدهد. من احساسم این بود که میخواستند این تیم به سرنوشت نفت تهران محکوم شود اما مردم نباید بگذارند این اتفاق بیفتد. فقط این را یادشان باشد که من کجای جدول و با چه شرایطی تیم را تحویل دادم و اگر خدای ناکرده در پایان فصل اتفاق بدی افتاد از چشم ما کسی نبیند.
- 14
- 6