نهم اردیبهشت ماه سال جاری بود که مسئولان باشگاه استقلال وینفرد شفر را به تمرین این تیم راه ندادند و متعاقب آن فرهاد مجیدی زمام امور را در بخش فنی این باشگاه در دست گرفت و به عنوان سرمربی معرفی شد. شفر که از زمان حضورش در باشگاه استقلال یک سال و اندی میگذشت سرانجام به دلیل ناتوانی در رساندن این تیم به جام قهرمانی از سمتش کنار گذاشته شد تا فرصت سرمربیگری در استقلال به دستیارش فرهاد مجیدی برسد. یک جابهجایی کاملاً قابل پیشبینی که از زمان ورود فرهاد به مجموعه فنی استقلال احساس میشد و خیلیها منتظر بودند مجیدی پا بگذارد جای پای وینفرد شفر.
فرهاد اما با استقلال نتایج آنچنان درخشانی نگرفت و شاید اگر او میتوانست در زمان حضورش روی نیمکت استقلال لااقل در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا عملکرد بهتری از خود برجا بگذارد، شاید مدیران وقت هرگز حکم به برکناریاش نمیدادند. مدیرانی که منتظر بودند اگر مجیدی با استقلال نتیجه بگیرد این انتخاب را به نام خود بنویسند اما عوامل گوناگون دست به دست هم داد تا فرهاد به آنچه میخواست، نرسد و سرانجام همان مدیرانی که اسباب حضورش در استقلال را فراهم کرده بودند کنارش بگذارند.
مدیران باشگاه استقلال بعد از اینکه فصل به پایان رسید، اعلام کردند به دنبال گزینه بزرگ خارجی هستند و قصد دارند همچنان از مجیدی به عنوان دستیار استفاده کنند اما فرهاد حاضر به ادامه با استقلال نبود و رسیدن به رویاهای خود را در تیم امید ایران جستوجو کرد که در آن نقطه نیز دوام نیاورد. در این سو اما تصمیمگیران باشگاه استقلال مذاکرات پنهانی خود که به قول علی خطیر از فروردین ماه آغاز شده بود را با استراماچونی علنی کردند تا این مربی اواخر خرداد ماه به عنوان سرمربی استقلال برگزیده شود و عمر مربیگری مجیدی با استقلال بسیار کوتاه باشد.
حضور استراماچونی در استقلال نوید شکلگیری دورانی طلایی و احتمالاً بلند مدت را با این مربی ایتالیایی میداد. استرا در بدو ورود گرچه نتایج مطلوبی با استقلال در لیگ نوزدهم نگرفت اما خیلی زود توانست به استقلال سروشکلی قابل قبول و تحسینبرانگیز بدهد تا این ذهنیت که او میتواند گمشده استقلال روی نیمکت مربیگری باشد بیش از هر زمان دیگری در ذهن هواداران این باشگاه تقویت شود.
استراماچونی به لحاظ محبوبیت نیز به جایگاه رفیعی رسیده بود تا این حس قدمی بیشتر به واقعیت نزدیک شود اما سفر ناگهانی او به ایتالیا و پیامد آن افشای اختلافهای ریشهای با مدیران باشگاه استقلال سرانجام باعث شد تا این مربی محبوب نیز از استقلال جدا شود. عصر پنجشنبه هفته گذشته بود که باشگاه استقلال سرانجام جدایی قطعی استراماچونی را اعلام کرد. گرچه هنوز هم کورسوی امیدی به بازگشت وجود دارد اما واقعیت این است که باید جدایی این مربی را از استقلال قطعی دانست.
از فرهاد مجیدی هم به عنوان اصلیترین گزینه برای جانشینی استراماچونی یاد میشود. گزینهای که اواخر فصل پیش نیز به عنوان سرمربی در استقلال مشغول به کار شد. تفاوت این بار اما با دفعه قبل شاید مجیدی را در نهایت مجاب به عقبنشینی کند چرا که وضعیت استراماچونی با آنچه شفر تجربه میکرد بسیار متفاوت است. شفر آن اواخر محبوبیتش را میان استقلالیها از دست داده بود و نتایج او به سمتی نمیرفت که هواداران امیدوار به قهرمانی تیمشان باشند.
استراماچونی اما اکنون از جایگاه رفیعی میان هواداران این باشگاه برخوردار است به طوری که حتی در فضای مجازی حملات بسیاری به مجیدی شده تا این سمت را نپذیرد! به هر حال چه فرهاد مجیدی سکان هدایت استقلال را به دست بگیرد چه نگیرد، فردی که بعد از استراماچونی به عنوان سرمربی سکان هدایت استقلال را در دست خواهد گرفت چهارمین سرمربی طی ۸ ماه خواهد بود! به این عدد خوب توجه کنید؛ چهار مربی در ۸ ماه! استقلال در بخش فنی خود به واقع در اوج بیثباتی سیر میکند.
وضعیتی که هیچیک از هواداران این باشگاه از آن رضایت ندارند و پرواضح است که کارشنان و اهل فن نیز آن را تأیید نخواهند کرد. مدیران باشگاه استقلال اما چارهای جز انتخابی دیگر برای هدایت این تیم ندارند. چه مجیدی بیاید، چه نیاید بالاخره باید گزینهای جای استراماچونی را در حوزه فنی استقلال بگیرد که این چهارمین سرمربی استقلال لقب خواهد گرفت و خیلی بعید است که این گزینه نیز در استقلال تاب بیاورد و با این تیم به فصل بعد برسد. از همین حالا برای نیمکت استقلال در فصل بعد نیز گزینههایی مطرح شده و حتی گفته میشود امیر قلعهنویی به احتمال زیاد در استقلال صاحب قدرت خواهد شد و در این سمت خواهد نشست.
- 11
- 6