در فوتبال ایران، کریم باقری یک مورد استثنایی است. او که بازی در تیم ملی را از پست دفاع چپ آغاز کرد و بعد از آن به دفاع میانی و هافبک دفاعی منتقل شد، تقریباً به ازای هر دو بازی ملی، یک گل زده، بیآنکه برای مدتی طولانی پنالتیزن اول تیم ملی باشد. برای اینکه بدانید آمار ۸۷ بازی ملی و ۵۰ گل کریم باقری، چقدر عجیب و غریب است، فقط کافی است این آمار را با یکی از نوابغ فوتبال ایران علی کریمی مقایسه کنیم. جادوگر با ۴۰ بازی ملی بیشتر، در پست هافبک هجومی و مهاجم، از کریم باقری ۱۲ گل ملی کمتر زده!
درباره تعداد بازیهای ملی کریم باقری هم این نکته را به یاد بیاوریم که او در سن ۲۷ سالگی و بعد از حذف تلخ ایران در مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ برای مدتی طولانی از تیم ملی خداحافظی کرد، وگرنه او به سادگی میتوانست عضو باشگاه صدتاییهای تیم ملی شود.
سراغ هر مدل نظرسنجی و انتخاب بهترینها که برویم، کریم باقری حتماً جزو یکی از ۱۰ بازیکن برتر تاریخ قرار میگیرد اما چه در زمانی که کریم باقری جوان تیم ملی بود و چه حالا که سن و سالی از او گذشته و تبدیل به «آقا کریم» پرسپولیسیها شده، به شکل عجیبی فروتن و دور از جاهطلبی بوده. او که در دورانی با پاسهای بلند دقیق شوتهای هولناک و شم گلزنی فوقالعادهاش شناخته میشد، حالا سالهاست که یکی از اعضای کادر فنی پرسپولیس است.
یکی از نکات جالب شخصیتی کریم باقری، گریزان بودن او از حضور دائمی در رسانههاست. او معمولاً به ندرت به مصاحبه تن میدهد، اهل تبلیغات و بزرگنمایی نیست و جالب اینکه در فضای مجازی نیز همین رفتار و عادت را حفظ کرده. آقا کریم در ۵/۴ سالی که در اینستاگرام حضور دارد، فقط چند همبازی قدیمی خودش مثل علی دایی، احمد عابدزاده، علی کریمی، مهدی مهدویکیا و افشین پیروانی را فالو کرده و با اینکه حدود یک میلیون و چهارصد هزار نفر دنبال کننده دارد اما فقط ۶۰ پست در صفحه شخصی خود گذاشته. یعنی تقریباً ماهی یک پست.
در روزگاری که چند سال پوشیدن پیراهن پرسپولیس و استقلال، آینده مربیگری آنها را (ولو برای مدتی کوتاه) در لیگ برتر تضمین میکند، کریم باقری در این سالها نشان داده که هیچ علاقهای به سرمربیگری و نفر اول شدن ندارد. او از این منظر، یک دستیار ایدهآل برای سرمربیان خارجی است که معمولاً نگاه مثبتی به همکاران ایرانی خود ندارند و به دستیار ایرانی، بیشتر به چشم یک «رقیب» نگاه میکنند. از این جهت، مربیان خارجی تقصیری ندارند. تجربه نشان داده در خیلی اوقات دستیار ایرانی، به محض اینکه در تیم قدرت میگیرد، مقدمات برکناری سرمربی را فراهم میآورد! اما کریم باقری فارغ از این زیرآبزنیهای مرسوم فوتبالی، در عین حال که کاریزمای خودش را حفظ میکند و بازیکنان کاملاً از او حرفشنوی دارند، وظایفی که به او سپرده میشود را انجام میدهد.
کریم باقری هم در دورهای که فوتبالیست بود، یک مهره کمیاب بود و هم این روزها که رخت مربیگری بر تن کرده، یک نمونه کمیاب است. کمیاب، فروتن و بیگانه با جنجال.
علی مغانی
- 13
- 3