دیگر همه چیز قابل پیشبینی است. ما پیشگو نیستیم اما دروغها آنچنان لو رفتهاند که هر چه مدیران میگویند، هواداران منتظر هستند شکل وارونهای از وعدهها را ببینند. پیوند فوتبال با وعدههای دروغین بدترین تصویری است که میشد برای فوتبال ایران ساخت، آنچه مدیران تبحر خود را در ساختنش نشان دادهاند.
محمدحسن انصاریفرد، مدیرعامل پرسپولیس اجازه نداد در این پروژه امیرحسین فتحی، اسماعیل خلیلزاده و علی فتحاللهزاده در باشگاه استقلال تنها باشند. انصاریفرد انگار تمام تلاشش را کرد که پرسپولیس و استقلال در یک چیز به عدالت برسند؛ سوءمدیریت.
پرسپولیس با از دست دادن گابریل کالدرون فقط از نظر فنی زیان نمیکند، بلکه پرداخت دستمزد او تا پایان قرارداد، میتواند یک بار مالی سنگین برای باشگاه پرسپولیس باشد. کالدرون که مثل آندرهآ استراماچونی قراردادش را یکطرفه و در پاسخ به بیتعهد بودن باشگاه فسخ کرده، حالا میتواند باز هم مثل استراماچونی برای دریافت مابقی مبلغ قرارداد و خسارت شکایت کند و این یک پرونده مالی جدید در فیفا خواهد بود.
پرسپولیس در انتخاب سرمربی بعدی نیز هزینهای بزرگ را باید پرداخت کند. مربیان ایرانی مثل یحیی گلمحمدی نیز برای نیم فصل دوم رقمی چندان کمتر از مطالبات باقیمانده کالدرون دریافت نمیکنند و این یعنی پرسپولیس هم از نظر کیفی نیمکت را تضعیف کرده و هم رقمی گزاف را باید به مربی پیشین و مربی جدید بپردازد. پرسپولیس در ۶ ماه اخیر با دو مربی به بحران و جدل مالی رسیده. بار اول برانکو ایوانکوویچ را از دست داد و حالا گابریل کالدرون.
باشگاه به هر دو مربی نیز بدهیهای سنگین دارد و معلوم نیست چگونه بتواند این ارقام را که خارج از توان واقعی اقتصادیاش است، پرداخت کند.
انصاریفرد که با وعدههای پیدرپی کوشش میکرد تا حضورش را برای پرسپولیس ارزشمند جلوه دهد، تمام وعدههایش حالا به فهرست بلندبالایی از وعدههای کاذب تبدیل شده و مقابل خودش قرار میگیرد. از وعده حل مشکلات مالی تا همین آخرین وعدهها درباره ادامه همکاری با کالدرون. حرفهایی که از روز گفتنشان معلوم بود هیچ پشتوانه اجرایی ندارند.
در پرسپولیس هواداران انبوهی از حرفها را شنیدند. باشگاه قرار بود در تیمهای پایه سازنده باشد و در رشتههای مختلف ورزشی فعالیت کند. وعدههایی بنیادین در باشگاهداری که حتی دیگر کسی حوصله شنیدنشان را ندارد. انصاریفرد از طرح چنین وعدههایی ابایی نداشت، چون اغلب هواداران این حرفها را نشنیده میگیرند و میدانند که مشتی کلمه برای پر شدن زمان مصاحبهها و کنفرانسهاست. انصاریفرد اما وعدههای اقتصادی هم میداد و این یکی میتوانست به مسائل تیم مربوط باشد. او گفته بود که با حضورش در پرسپولیس تا پایان فصل با بحرانهای مالی مواجه نمیشوند، در حالیکه با اولین هشدار گابریل کالدرون درباره مشکلات مالی، پرسپولیس سرمربیاش را از دست داد.
کالدرون به اندازه استراماچونی درباره نحوه پرداخت و شفافیت این مبادله بانکی حساس نبود، پرسپولیس اما کوشش چندانی برای حل مشکل مالی نکرد و شبانه با انتشار بیانیه خداحافظی با کالدرون، خیال خود را آسوده کرد و به خواب رفت. حالا خوشبینانه است که وعده انصاریفرد درباره بازی با تیمهای بزرگ اروپایی را مرور کنیم. یاد آن مدیرعامل باشگاه نفت تهران میافتیم که چند سال پیش در جلسه با بازیکنان گفته بود همه شما را به لالیگا میفرستم. آن حرفها را یک مدیر ناآشنا با فوتبال گفته بود و میتوانستیم با یک پوزخند از کنارش بگذریم اما وعدههای پرسپولیس را محمدحسن انصاریفرد میدهد که عمری را در فوتبال گذرانده است.
پرسپولیس در تعطیلات نیمفصل پروژهای را که با کالدرون ساخته بود، نیمهکاره رها کرد. از انصاریفرد توقع میرود که بداند این چه زیان بزرگی است که سرمربی صدرنشین از باشگاه برود. اگرچه این باشگاه در آغاز همین فصل یکی از مؤثرترین مربیان تاریخش را از دست داد و از نگاه مدیرانش آب از آب تکان نخورد! وقتی انصاریفرد پدید آوردن چنین زیانی را بلد است، باید محاسبه این زیان را نیز بلد باشد. او تا امروز خسارتهای بزرگی را برای پرسپولیس به ارمغان آورده که مهمترینش البته بیاعتمادی بین هواداران و باشگاه است، یک بیاعتمادی عمیق که استقلال نیز در تولیدش بین خود و هوادارانش تبحرش را نشان داده بود و انصاریفرد نمونه به روز رسانی شدهاش را به بازار فرستاد.
فرشاد کاسنژاد
- 18
- 4