هر چند این مربی جوان و ۳۳ ساله ایرانی فعلا تعطیلات خود را در استکهلم و کنار خانواده سپری میکند اما در این مدت بیکار ننشسته و کتابهایی درباره نزدیکی دو ورزش شطرنج و فوتبال خوانده که شاید در آینده به موفقیتش در عرصه مربیگری کمک کند. پویا اسبقی در این مصاحبه یکی از آرزوهای خود را مربیگری در تیم ملی عنوان میکند. آرزویی که نه حالا بلکه شاید روزی برآورده شود.
لیگ سوئد تعطیلات زمستانی خود را سپری میکند. حتماً شما هم در تعطیلات هستید.
آخرین روزهای تعطیلات را سپری میکنم و اوایل هفته آینده تمرینات را شروع میکنیم. من در این مدت به استکهلم رفتم تا پدر و مادر و خانوادهام را ببینم که آنجا سکونت دارند.
جز ملاقات خانواده، چه کارهای دیگری انجام دادید؟
به مغزم استراحت دادم، چون بعد از این تعطیلات، یازده ماه باید کار کنم و هر روز با فوتبال باشم. سعی کردم در این مدت کتاب هم بخوانم.
چه کتابی و در چه موردی؟
چند رمان خواندم و یک کتاب دیگر که میتواند به موفقیت در مربیگریام کمک کند. یک کتاب بود که توضیح میداد شطرنج و فوتبال تا چه اندازه به هم نزدیکاند چون من هم شطرنج را دوست دارم و هم فوتبال را، این کتاب برایم جالب بود.
این دو ورزش از چه جهت با هم ارتباط دارند؟
در شطرنج یکی از اهداف این است که مهره شاه را از خطر نجات بدهید. شما هر کاری میکنید تا به شاه آسیب نرسد. این کتاب، حفاظت از مهره شاه را به حفاظت از دروازه خودی و گلی که در فوتبال میزنید تشبیه کرده که در نوع خود جالب بود. بعد از حفاظت از این مهره، شما سعی میکنید تا حریف را مات کنید که این همان نفوذ و گشودن دروازه تیم مقابل است. اینها از نظر من شباهتهای فوتبال و شطرنج بودند که این کتاب را به یک کتاب جذاب تبدیل کرد.
با این تفاسیر، انگار هدف بزرگی برای فصل بعد لیگ سوئد دارید.
باید تمرین را شروع کنیم و بعد نظر بدهیم. هدف ما کسب رتبه بهتری نسبت به سال قبل است. البته سه بازیکن ما به تیم ملی سوئد دعوت شدهاند که باید به کمپ بروند و در ترکیب تیم ملی باشند. دو بازیکن جوان ما همراه با سودر که ۲۹ ساله است باید در این اردو حاضر شوند. آنها که برگردند با تیم کامل تمرین را پیگیری میکنیم و آن وقت است که میتوان درباره آینده صحبت کرد.
در این مدت اخبار فوتبال ایران را هم دنبال کردهاید؟
وقتی خانه پدر و مادرم هستم، اخبار ایران را بیشتر دنبال میکنم. آنها به اخبار بیشتر وارد هستند و فقط تلویزیون ایران را نگاه میکنند. خودم اما اغلب تلویزیون سوئد را تماشا میکنم.
چند ساله بودید که از ایران رفتید؟
یک ساله. بعد از آن هم هرگز به ایران نیامدهام. واقعیتش میخواستم در این تعطیلات به ایران بیایم که این اتفاق نیفتاد.
دوست نداری پیشنهادی از ایران دریافت کنی و بعد بیایی؟
چرا که نه. این هم بد نیست.
اما تو به تازگی قراردادت را تمدید کردهای و سخت است که گوتهبورگ به جداییات رضایت بدهد.
حالا حالاها که سخت است اما پیشنهاد را میشود گوش کرد.
سقف آرزوهایت در فوتبال ایران مربیگری چه تیمی است؟
یک تیم که سازماندهی خوبی داشته باشد و آدم بتواند به عنوان مربی روی بازیکنان تأثیر بگذارد.
فکر میکنم تیم ملی ایران همه این آیتمها را دارد.
یکی از آرزوهای من مربیگری در تیم ملی ایران است. کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که در یک کشور به دنیا آمده و آرزویی اینچنینی نداشته باشد. تیم ملی ایران یک تیم بزرگ است.
در این مدت پیشنهادی از ایران دریافت کردهاید؟
از ایران پیشنهادهایی نصف و نیمه به دستم رسیده. البته از سوی باشگاهها نه بلکه از طرف برخی ایجنتها که از من در این مورد سؤال کردند.
حتماً میدانی که فدراسیون فوتبال ایران با مارک ویلموتس قطع همکاری کرد؟
شنیدم و میدانستم که سخت است یک مربی بعد از کیروش بتواند در تیم ملی ایران موفق شود. کار ویلموتس راحت نبود، چون بازیکنان کیروش را دوست داشتند. به همین دلیل هم چنین سرنوشتی برای ویلموتس رخ داد.
در این سالهای اخیر، به این فکر نیفتادهاید که بازیکن ایرانی جذب کنید؟
دو سال قبل نزدیک بود یک بازیکن ایرانی بخریم. اسمش را خوب یادم نمیآید اما سرعت بالایی داشت، چپپا بود و تکنیک هم داشت. قرار بود با تیم ملی ایران به جام جهانی برود که این اتفاق نیفتاد.
علی قلیزاده؟
بله، مرسی. با ایجنت او حرف زدم اما در نهایت به بلژیک رفت و الان هم نمیدانم چه عملکردی دارد.
به عنوان آخرین سؤال، زلاتان امتیاز هاماربی را خرید و به نظر میرسد برای رقابت با این تیم در فصل بعد کمی مشکل خواهید داشت.
زلاتان در مالمو به دنیا آمد و وارد فوتبال حرفهای شد اما عجیب بود که ۲۵ درصد از سهام باشگاه هاماربی را خرید. همین مسأله باعث شد تا مردم مالمو از دست او ناراحت شوند. مجسمه زلاتان را در مالمو ساخته بودند اما بعد از خرید سهام هاماربی توسط او، هواداران مالمو این مجسمه را خراب کردند.
امیر اسدی
- 15
- 6