مالكيت توپ در زمين بازي ديگر چيز جذابي نيست. نه تنها جذاب نيست، حتي كارايي هم ندارد. اگر گوارديولايي داريم كه بر مبناي مالكيت توپ ميخواهد تيمش را برنده كند، از آن طرف ديهگو سيمونهاي هم داريم كه از هنگام ورودش به اتلتيكو نشان داده ميتوان بدون مالكيت توپ هم امتياز گرفت و برنده شد. البته بيانصافي است بگوييم اين كار را سيمونه به تنهايي انجام داده است. مربيان زيادي قبل از مرد آرژانتيني از اين سيستم استفاده كرده بودند كه مهمترين آنها خوزه مورينيو بوده است. اما سيمونه را ميتوان به اوج رساننده و فرمولهكننده اين سبك از بازي دانست. كسي كه نتايج فوقالعادهاي با اين سبك بازي گرفته.
نگاهي به آمار بازيهاي جام جهاني تا اينجاي مسابقات نشان ميدهد كه هرگاه تيمي اختلاف فاحشي با رقيبش در مالكيت توپ داشته برنده از زمين مسابقه خارج نشده. در بازي افتتاحيه، عربستان ٦١درصد مالكيت توپ را در اختيار داشت و به آن شكل درهم كوبيده شد، آرژانتين با ٧٣درصد برابر ايسلند متوقف شد، اسپانيا هم كه ٦٣درصد توپ را در مقابل پرتغاليها در دست داشت به نتيجه تساوي رضايت داد.
آلمان مدعي در مقابل مكزيك با ٦١درصد مالكيت توپ، شكست خورد و بازي ايران- مراكش را هم كه همه ميدانيم چه اتفاقي افتاد. واقعيت اين است كه تيمهاي ضعيفتر (حتي زماني كه تيمي ضعيفتر نيست، مثل روسيه) متوجه شدهاند كه مالكيت توپ به دردشان نميخورد. از آن طرف صرفا چيدن يك دفاع اتوبوسي هم كمكي به آنها نخواهد كرد. اتوبوس تدافعي جديدي كه در جام جهاني به كار گرفته شده، اتوبوسي است كه مدت زمان رسيدن از شتاب صفر تا صدش بسيار بهبود يافته. تيمها ترجيح ميدهند توپ را به طور كامل در اختيار حريف قرار دهند و بعد در يك فرصت با چند پاس ساده و استفاده از سرعت بالا خودشان را به دروازه حريف برسانند.
تساوي برزيل با سوييس نشانه ديگري از ناكامي تيمهايي بود كه با مالكيت بالاي توپ در حين بازي بر حريف برتري دارند اما از اين برتري، سودي عايدشان نميشود. نكته مهم اين است كه تا به حال اينقدر شاهد موفقيت اين روش در يك تورنمنت نبودهايم. بايد ديد مربيان بزرگ تيمهاي مطرح ميتوانند روش سيستماتيك برخورد با اين شيوه بازي را در همين جام پيدا كنند يا نه.
- 12
- 2