نوشتم نامهای از راه بس دور
وزیرا... جهرمی جان... مرد مغرور
که فیلتر دکمهی منفور ما را
فشرد انگشت تو با اندکی زور
میان خواب و بیداری چه خوش گفت
رییس خنده روی خوب جمهور
که فیلتر نیستش در دورهی من
کنار وعدههای جورواجور
خودت هستی بنفش آقای دلها؟
نباشد زیر جلدت «خوشگل بور»؟!
به مزد اعتماد بیکم و کاست
شکفتش روی گوشیمان آباژور
گرانی... فیلتری... بیکا... بنزی...
کلام از ابتدای حلق سانسور
سر آمد نامهام با دست لرزان
غلط كردم... بیا... انداختم دور
سحر بهجو
- 10
- 1