محمدباقر قالیباف، کاندیدای همیشگی ریاستجمهوری، آن معلوم نیست چطوری مدیریتکننده که بعد از مدیریتش هزینهها معلوم میشود شده اینطوری، آن خورنده مستقیم چای از قوری، شهردار سابق و رئیس پلیس اسبق، آن علاقهمند به صندلی با پایههای لق، آن عاشق مدیریت وبلاگنویسها بدون شلقوپلق، خلبان فائق و ملوان قایق، آن کاشتنده گل شقایق، آن کننده کارهای شاق، آن خشکاننده درختان باغ، آن صاحب نظریه چهاردرصدیها، البته منهای خودش و دوستان و باقی گلهای سرسبدیها، آن مرد مهربان بخشاینده، آن املاک تهران را پاینده، آن مرد علاقهمند به جمعکردن گاز و انبری، آن مرد مهربان که آمد با گازانبری، از اکابر دوران بود و به بافربلوآیز معروف بود و وی بعد از هر انتخابات ریاستجمهوری عملا بدون شغل بود و منتظر بود تا انتخابات بعدی از راه برسد و او اعلام کاندیداتوری کند، شش ماه بعد از آخرین انتخابات که توش شرکت کرده بود، گفت: «مدیران باید فرع باشند، اما درحالحاضر مدیران به اصل تبدیل شدهاند و متأسفانه خسارتها به مردم و افتخارات به مسئولان اختصاص پیدا میکند».
در همین زمینه مردم تهران جامه بدریدندی و گفتندی ای خسارتت به جان ما، که تو در شهرداری همه افتخارات را به ما مردم دادی و همه خسارات را به مدیران و مسئولان شهرداری. اصلا الان همه مدیران دوران تو ضرر کرده و خسارتدیده هستند و طفلکیها بیمه هم نبودند و کسی نیست به دادشان برسد.
قالیباف گفت: «متأسفانه درحالحاضر اختیارات زیادی به افراد واگذار شده و همین مسئله موجب شده است که احتمال فساد افزایش پیدا کند». بله. درحالحاضر اختیارات زیادی به افراد احتمال فساد را افزایش میدهد. چندسال پیش که از این خبرها نبود و هرچی اختیارات بیشتر میشد، افراد نهتنها فاسد نمیشدند، بلکه فساد را هم از بین میبردند.
قالیباف گفت: «با مدیریت خسته و نشسته نمیتوان مدیریت مطلوب داشت». که در این زمینه کسی نتوانست حرف او را تکذیب کند، چون همه مدیران یا نشسته بودند یا خسته بودند. قالیباف گفت: «درحالحاضر بسیاری از افراد تمام دارایی خود را فدا میکنند تا به عزت برسند». والا تا آنجا که ما دیدیم، بسیاری از افراد تمام عزت خود را فدا میکنند تا به دارایی برسند.
پوریا عالمی
- 11
- 5