واقعا یک سری چیزها در طول زندگی جلو چشممان هستند که آنها را نمیبینیم و قدرشان را نمیدانیم. هرچقدر هم از گذشته درس عبرت گرفته باشیم بازهم قدرناشناس هستیم. یک زمانی که قیمت نخود و لوبیا (حالا حبوبات!) افزایش پیدا کرد، یک تلنگری خوردیم که دوره خوشی و خنده کوتاه است و سرگرمیهای قشر آسیبپذیر جامعه با یک افزایش قیمت دچار تهدید میشود، اما چه کنیم که فراموشکاریم؟! همین کلهپاچه خودمان قیمتش به دستی صد و دههزار تومان رسیده است، واقعا کسی فکرش را میکرد یک روزی سیراب و شیردان به یک کالای لوکس تبدیل شود؟! حالا نگران نباشید، مدیران و مسئولان تو دل برو و دوستداشتی حتما برای این مساله هم تمهیداتی میاندیشند و میگویند:
۱- متاسفانه کلهپاچه چربی بالایی داره، کلسترولش رو که نگم براتون، خب شما خیلی کله پاچه میخورید، چه خبره؟! خب نخورید! اگه هم به این کارتون ادامه بدید، قول میدیم کلهپاچه رو به دستی یکمیلیون تومن برسونیم!
۲- کلهپاچه بهعنوان اصلیترین و مهمترین عامل ایجاد مشکل در کشور معرفی شد. متاسفانه وی با دورزدن فیلرینگ و ایجاد گرانی اجناس و اخلال در بازار ارز، قصد کارشکنیهای ببشتری داشت که واکنش بهموقع ما یعنی افزایش قیمت آن، هرچه رشته بود را پنبه کرد.
۳- در انتخابات بعدی بنده بهعنوان یکی از کاندیداها رو به دوربین کرده و میگویم: «ملت عزیز ایران؟! در آن دوران، وضعیت تلگرام چی بود؟! کله پاچه چی شد؟! آقای فلانی شما با این ملت و عشقشون به آبمغز و بناگوش چه کردید؟!» که طبیعتا رأی خوبی هم جمع میکنم.
۴- دانشمندان ما موفق شدند کاری کنند که گوسفندها دیگر به کزدادن نیاز نداشته و پس از شنیدن قیمت کلهپاچهشان، خودشان کز داده شوند!
خلاصه مساله کلهپاچه ابتدا تکذیب، سپس تکذیب و باز هم تکذیب میشود، بعد دوباره تایید شده و آن تکذیبها، تایید، و سپس دستور فوری جهت پیگیری مساله کله پاچه صادر شده و قیمت کلهپاچه همینقدر باقی میماند. از ما گفتن!
فریور خراباتی
- 14
- 1