یک روز سرد زمستان که روانشناسان خیلی تنها در آستانه فصلی سرد استوریها را رد میکردند، متوجه شدند که از استوریها هم مثل چشمها، نباید ساده گذشت و حرفها برای گفتن دارند:
- افرادی که بلانسبت با لب غنچه استوری میگذارند
راستش بعد از دیدن استوری این عزیزان، روانشناسان داشتند کلا قید اینستاگرام را میزدند که بنده بهشان گفتم: «بابا چه خبرتونه؟ شما یعنی روانشناسید. یه کم خودتون رو کنترل کنید. خب هرکس یه جوریه دیگه».
اما افرادی که عموما در حالت غنچه و رو به جلو به سر میبرند، اغلب کپشنشان «بیمار خندههای توام، بیشتر بخند» است. حالا مشکل اینجاست اینها اصلا نمیخندند که کسی بیمار خندهشان شود. تا چشم کار میکند فقط غنچه هستند. در مهمانی غنچه، دانشگاه غنچه، سر کار غنچه، در شلوغی مترو دروازه دولت غنچه... سر قبر من غنچه... اَه بسه.
- افرادی که مدام در حالت غروب جمعه به سر میبرند
در میان استوریگذاران، عدهای هم هستند که در هر شرایطی، درگیر غروب جمعه هستند. یعنی حتی عصر پنجشنبه وسط مهمانیِ ممدلمینت هم یک لیوانی، گلدانی، پایه مبلی، چیزی پیدا میکنند که غمگینشان کند. فالوکنندگان این افراد بعد از دیدن اولین استوری شاد از آنها، فورا بلاکشان میکنند چون میترسند پیج دوستشان هک شده باشد یا رباتی، ویروسی، چیزی باشد.
- افرادی که در عشق و حالِ بیوقفه هستند
اما برعکس دسته قبل، یک دستهای هستند که تا کمر در شادی غرقاند. یعنی استوریشان را که باز میکنی، یا مهمانی هستند، یا منقل کباب جلویشان باز است. یا زیر رقص نور فقط لنزهایشان قابل تشخیص است، یا یک بلیت هواپیما زیر دستشان است و با ناخن به حالت منتظر رویش ضرب گرفتهاند. یعنی بزرگترین دغدغه این افراد در زندگی تاخیر پروازشان است وگرنه که بقیه موارد به جهنم.
- افرادی که با استوری بقیه را زخم میکنند
مثال برای این مورد زیاد است. ولی چون دوستان در مطالب قبلی گفتند از خواندن مطالب طولانی تحت فشار قرار میگیرند، پس همین کنسرت اخیر چارتار را مثال میزنم که از لحظه خرید بلیت در دی ماه عکس گذاشتند تا ورود به برج میلاد و ۱۲ قطعه اجرا شده، تا لحظهای که آرمان گرشاسبی داشت با عجله به سمت سرویس بهداشتی میرفت و با دستش هی به دوستان میگفت: نگیر نگیر. دِ لامصب میگم نگیر. این افراد جوری از کنسرتها و مجالس استوری میگذارند که خود خواننده بعد از کنسرتش به آنها دایرکت میدهد : «داداش میگم یه دوتا از اون فیلمایی که گرفتی به خودم هم میدی؟»
- افرادی که در آسانسور سلفی میگیرند
راستش این دسته زیاد اهل استوری و شوآف و این داستانها نیستند. منتها معتقدند دو جا عکسشان خوب میافتد: یکی آینه دستشویی پمپ بنزین بین راهی است و دیگری همین آینه آسانسور. که خب با توجه به منظره پشت آینه! آسانسور منطقیتر و دوستانهتر است.
- استوری با لیوان چای یا هرنوع نوشیدنی مجاز و غیرمجاز خوراکی دیگر
این دسته معمولا افراد مینیمالیستی هستند و در استوری به سبک خاصی رسیدهاند. با یک لیوان و محتویاتش، به همراه یکی از انگشتهای دستشان کل فضا را برایتان صحنهسازی میکنند. اگر شاد بودند لیوان بزرگِ کف کرده و انگشت اشاره میگذارند، اگر غمگین بودند، استکان کوچک با زیرصدای داریوش، همراه با شست رو به پایین به نشانه دیسلایک را داریم و در صورت بیتفاوت بودن شاهد کل شيشه نوشابه با ساير انگشتها هستیم! یک دوست صمیمی هم معمولا روی لبه لیوان، روی نِی یا روی زیرسیگاری تگ کردهاند که روانشناسان هرچه زور زندند، منظور این یکی را نفهمیدند. حتی خیلی زور زدند...
- سایر استوریها
موارد بسیار زیاد دیگری هم وجود دارد که خوشبختانه فرصت بررسی آنها وجود ندارد و مطمئنم مریم آقایی تا همین الان هم کلی فحشم داده که چرا اینقدر طولانی مینویسی هانی. عادتشه. یه هانی میگه که از صدتا.... هِههههی بگذریم...
- 9
- 2