رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی درباره آبگرفتگی آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی گفته بود:
«سطح آب در زمان بارندگی مقداری بالا آمده بود و فوقش این است که ممکن بود تا مچ پای شما برود در آب، اما سندی در آنجا وجود نداشت که قابلیت نگهداری داشته باشد.»
واژه «فوقش» در این توضیح برای من خیلی جالب بود.
البته خانم اشرف بروجردی توضیحات خوبی درباره طبقات آرشیو داده و بیان کردهاند که در طبقههای زیرین سندی نگهداری نمیکنیم اما اینکه ما آبگرفتگی تا مچ پا را با واژه فوقش توجیه کنیم کمی عجیب است.
به هر حال ملت انتظار دارد در آرشیو ملی حتی یک قطره آب هم نفوذ نکند تا آرشیو ملت همینطور خشک به دست آیندگان برسد.
اگر اینطوری باشد که به آبگرفتگی آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی بگوییم فوقش تا مچ پا زیر آب بود، باید بگوییم فوقش اینترنت ۱۰ روز قطع شد. فوقش اینترنت موبایل ۱۰ روز است قطع است و فوقش ۱۰ روز دیگر هم قطع باشد.
فوقش روزانه ۴۰۰ نفر در ایران سکته میکنند. فوقش روزانه ۵۵ نفر در جادهها میمیرند. فوقش روزانه ۴۰۰ طلاق در کشور ثبت میشود. فوقش روزانه ۲۵۰۰ تصادف در تهران رخ میدهد.
اگر در این مرحله، زیاد از واژه فوقش استفاده کنیم در مرحله بعد به فوق فوقش میرسیم و میگوییم فوق فوقش سالانه در تهران پنجهزار نفر بر اثر آلودگی هوا میمیرند.
یعنی ممکن است آنقدر به فوقش عادت کنیم که خیلی راحت به ما بگویند: فوق فوقش اینترنت موبایل هم وصل نشد، نشد. وایفای دارید از همان استفاده کنید.
باقی بقایتان
رضا ساکی
- 17
- 5