شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
۱۲:۲۸ - ۰۱ دي ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۰۰۰۱۳۹
تاپ طنز

کولبری- برای- یک- لقمه- نان

کولبران,طنز,مطالب طنز,طنز جدید

خبر از دست دادن جان چند کولبر که یکی از آنها تنها چهارده سال ن داشت، کافی بود تا کام‌مان تلخ شود. واقعا عدد چهارده برای هر چیزی کم است، چه برسد به کارگری و آن‌هم کار سخت کولبری که ممکن است به قیمت جان انسان‌ها‌ تمام شود.

چقدر وعده و وعید دادیم که کولبرها بیمه می‌شوند، از آنها حمایت می‌شود، اتفاق‌ها تلخ دیگر برای آنها رخ نمی‌دهد و... اما حتی یکی از این وعده و‌وعیدها هم به سرانجام نرسید. قاعدتا نباید هم به سرانجام برسد چون تمام هر‌ آنچه که قرار است ما برای کولبرها، کارگرها و کارمندها انجام دهیم؛ در مرحله حرف به پایان می‌رسد. یعنی جناب مدیر با خودش می‌گوید: «در مورد این‌ موضوع هم که حرف زدم بببعععلللله!» و تمام!

اما نباید فراموش کنیم که این شاهکار مدیریتی و ادارَتی (خودم ساختمش!) ماست‌ که در قرن بیست و یکم و درحالی که وزیر خوشحال و جوان دولت اصرار دارد نامه‌های نداشته‌مان را با پهباد برای یکدیگر ارسال کنیم، هنوز مقوله کولبری در کشور پابرجاست. اصلا نامه نوشتن به چه درد می‌خورد؟ آدم هرچیزی را بخواهد به کسی حواله بدهد، مثل وعده‌های مسئولان با زبان هم می‌تواند حواله کند. این لوس‌بازی‌ها دیگر چیست؟ در خبرها هم که خواندم قاچاقچیان عزیز با پهباد تازگی‌ها مواد جابه‌جا می‌کنند، پس ظاهرا پهباد هم مشتری خودش را پیدا کرده اما یخچال و گاز و کولر را نمی‌توان با پهباد حمل‌ کرد. یعنی پهباد کولبر که نداریم، پراید کولبر هم که هنوز اختراع نکرده‌ایم! پس می‌ماند یک تعدادی جوان که باید برای یک لقمه‌ نان، جان خودشان را به خطر بیندازند.

در مورد کولبرها باید خدمت مسئولان عزیز سلامی عرض کرده، دست (حالا!) آنها را به گرمی بفشارم و تشکر و قدردانی کنم که ما در قرن بیست‌و‌یکم همچنان با روش دوران چنگیزخان سوم، یک عده را داریم که با کولبری خرج زندگی‌شان را‌ درمی‌آورند، در سرما گرفتار شده و جان خود را از دست می‌دهند. این نشان می‌دهد که مسئولان نگاه جدی به مقوله تاریخ و حفظ‌ سنت‌های ملی دارند که واقعا دم‌شان گرم است. فقط واحد پول کشور را اگر از ریال به دینار تغییر دهند، جنس‌مان جورتر‌ می‌شود.

منتهی یک طرح پیشنهادی دارم، که آن را در انتهای یادداشت پیشنهاد خواهم داد، اول ارتباط تلفنی را داشته باشیم:

من: سلام!

مدیر: پسر اون دوغو بده...! جانم؟ کارتو بگو!

من: قربان در مورد فوت دو برادر کولبر تماس گرفتم.

مدیر: خب؟

من: چهارده سال‌شون بوده، توی سرما گرفتار شدن!

مدیر: آخ آخ! جوون جوون! حیف! مگه این خارجیا نمیگن کره زمین گرم شد، کو پس؟ همه‌اش تقصیر این ترامپ بی‌شعوره!

من: نمی‌خواید یه فکری بکنید واسه کولبرها؟

مدیر: چرا! من که فکرامو کردم، به گوشِت نرسیده؟

من: نخیر!

مدیر: من طرحی ارائه دادم که کولبرها دیگه کولبری نکنن، برن یه‌کار دیگه‌ای پیدا کنن!

من: خب اگه کار دیگه‌ای بود که انجام می‌دادن، برنامه‌ شما واسه حل مشکل اشتغال کولبرها چیه؟

مدیر: صد‌دفعه گفتم سوال‌ها باشه واسه آخر جلسه... مجید اون نون سنگک خاشخاشیا رو تا داغه بیار... .

من: الو! الو؟

اما پیشنهاد می‌کنم خدمت مسئولان عزیز، حالا که فصل انتخابات است و تنور کارهای پوپولیستی داغ است و شوآف رونق دارد و هر کاندیدایی قسم می‌خورد که‌ مشکلات بشریت را از امروز تا صد سال دیگر به صورت تضمینی حل کند و قطعا شاهد پوشیدن لباس کارگری و محلی توسط تعدادی از کاندیداها خواهیم بود؛ به این عزیزان محترم که نزدیک انتخابات هم فعالیت‌شان بیش از پیش می‌شود توصیه می‌کنیم که در راستای توجه و همراهی با کولبران و از آنجایی که روزی سیصد و بیست بار گیر می‌دهند که حتما باید خادم ملت باشند، یخچال خانه‌شان‌ را تنهایی بلند کرده و از این طرف آشپزخانه به آن طرف آشپزخانه ببرند تا با این حرکت نشان دهند که در کنار حضور در مترو و پوشیدن لباس کارگران و... نگاه ویژه‌ای هم به کولبرها دارند.

باور کنید از زمان قابوس بن وشمگیر اسکندر تنکابنی به بعد بسیاری از انسان‌ها اسم «کولبر» را نشنیده بودند و همان زمان‌ها هم تک و توک‌ انسان‌هایی پیدا می‌شدند که کولبر باشند و این نشان از توجه عمیق و دقیق‌ مدیران فعلی کشور به مقوله حفظ میراث فرهنگی و باستانی دارد. یعنی‌ شب اگر‌ روح پرویز پنجم به خواب‌تان بیاید و بپرسد چرا غمگین هستید و بگویید کولبری‌ جان خود را از دست داده، حیرت زده از شما می‌پرسد: «مگه هستن هنوز؟ تاج‌ها و تخت‌هام؟!»

خلاصه ما حتی راضی نیستیم که مدیران عزیز و دانشمند و فرهیخته کشور، کولبری‌ واقعی انجام دهند (چون کار سختی است و ندید می‌دانیم از پسش بر‌نمی‌آیند) اما برای تمرین هم که شده، یک یخچال را از روی زمین بلند کنند و روی زمین بگذارند، اگر سخت نبود! ما قول می‌دهیم ناراحت و نگران کولبرها نباشیم، اما‌‌ اگر سخت بود، قول بدهند که یک فکری برای کولبرها و جوانان آن منطقه بکنند.

فریور خراباتی

armanmeli.ir
  • 16
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش