قديمها وقتي مدرسه ميرفتيم و سر کلاس خندهمان ميگرفت و اغلب اوقات آن خندهها بيدليل و الکي هم بودند، معلم ميگفت: «اگه چيز خندهداري هست، بگيد تا ما هم بخنديم!». کيومرث خاطرت هست؟! و چون معمولا دليل خندهها را نميدانستيم، به چهل روش سامورايي کاري ميکردند تا به غلط کردن و گريه کردن بيفتيم.
الان هم حکايت بعضيهايي که کرونا ميگيرند (فارغ از صحت و سقم ماجرا!) همين است. مسئولي جلوي دوربين ميآيد و همينطوري که لبخند ميزند (انگار واکسن يا داروي کرونا را کشف کرده) به مردم ميگويد من هم کرونا گرفتم ملت!
پسر يکي از مسئولان در توييتي مينويسد: «بالاخره منم کرونايي شدم» و کلي ايموجي خنده ميگذارد.
قبول دارم که يکي از بهترين و اتفاقا درستترين کارها در اين روزها، نپاشيدن بذر نااميدي و افزايش اضطراب مردم است اما براي انجام اين کارها ديگر لازم نيست که کرونا را مسخره کنيم. زندگي بسياري از مردم مختل شده، کاسبيها تعطيل شده و خيليها رسما و علنا بيکار هستند و متاسفانه کيت بهداشتي که هيچ، الکل و ماسک هم گيرشان نميآيد قشنگها! به چه چيزي ميخنديد؟!
در رابطه با آخرين اخبار کرونا با يکي از مسئولان مربوطه تماس گرفتيم تا نظر ايشان را جويا شويم:
من: با عرض سلام خدمت شما مسئول گرامي.
مسئول: سلام خراباتي! هاهاها! حالا چطوره؟! خوبي؟
من: خدا رو شکر! ظاهرا شما بهتري!
مسئول: باور کن امروز ديگه انقدر خنديدم، دل درد گرفتم اصلا. هاهاها!
من: اتفاق خوبي افتاده؟! واکسن کرونارو کشف کرديد؟
مسئول: اين باااااش... قاه قاه قاه!
من: داروي درمان کرونا رو پيدا کرديد؟!
مسئول: اونو که پروفسور مجيد سميعي و کاپيتان شهبازي خيلي وقته کشف کردن.... وااااااي! هاهاها!
من: خب به چي ميخنديد؟ بدبختيمون؟!
مسئول: نه بابا! شايد باورت نشه اما نتيجه تست کرونام مثبت اعلام شده... از اينجا تا ووهان چين پرانتز باز!
من: اين خبر، خنديدن داره؟
مسئول: آره...! ولي با اينکه ميل به زندگي خيلي ندارم، همين الان با فداکاري همسرم درمان شدم.
من: کِي درمان شديد؟
مسئول: توي همين فاصلهاي که داشتيم با تلفن حرف ميزديم، متاسفانه کرونام درمان شد.
من: چه عجيب، حالا مطمئنيد کرونا بوده؟
مسئول: شما شک نکن کرونا بوده. فکر کردي چرا کرونا گرفته بودم؟
من: چرا؟
مسئول: از بس مردمي هستيم. جون من نباشه جون خراباتي من از صبح که بيدار ميشم بين مردمم تا خود شب.
من: مگه به شما کيت بهداشتي نداده بودن؟!
مسئول: اونو که فروختمش... نه بين مردم نيازمند پخشش کردم.
من: خب با اين حساب که شما کرونا گرفتيد، چه تضميني وجود داره که مردم نگيرن؟
مسئول: ببين تو مشکل مغزي يا رواني داري؟ ادا درمياري؟! مردحسابي من کرونا گرفتم و دارم ميخندم تا توي نفهم بفهمي که اصلا کرونا چي کيه يا کي چيه؟؟! بنده از همين تريبون با قدرت تمام اعلام ميکنم که ما کرونارو شکست خواهيم داد. اِهم... اِهِم...!
من: سرفه کرديد...!
مسئول: وجدانا آرنجمو گرفتم جلوي دهنم.
من: نه! عرض کردم که سرفه کرديد.
مسئول: من سرفه کردم؟ اِهم...!
من: اي واي!
مسئول: خراباتي نکنه کرونا گرفته باشم؟! بابا من فقط شصت سالمه، جوونم! هنوز کلي آرزو و فرصت شغلي و مديريتي دارم. چرا يهآس و پاسي مثل تو نبايد کرونا بگيره و منِ زحمتکش بايد بگيرم؟! خدا کمک! کمک کنيد!
فریور خراباتی
- 14
- 1