برای نخستین بار در تهران مأموران تمامی پلیسهای تخصصی پایتخت با انجام عملیات در نقاط مختلف شهر، دهها مجرم حرفهای و بیش از هزار نفر مواد فروش را دستگیر کردند.
این عملیات که در حقیقت اجرای همزمان ۴طرح پلیس(کاشف، اقتدار، ظفر و رعد) بود، توسط مأموران پلیس امنیت اجتماعی، پیشگیری، مبارزه با موادمخدر و پلیس آگاهی تهران اجرا شد تا نشان دهد که پلیس پایتخت برنامههای ویژهای برای ایجاد امنیت پایدار در آخرین ماه سال دارد. تا جایی که بهگفته سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران: «پلیس در ماه اسفند با اجرای طرحهای ویژه و ضربتی با مجرمان و سارقان بهویژه سارقان خشن و مسلحی که میخواهند امنیت و آرامش جامعه را خدشهدار کنند برخورد جدی و قاطع خواهد کرد.»رئیس پلیس پایتخت دیروز در جمع خبرنگاران به دستاوردهای عملیات همزمان پلیس پایتخت اشاره کرد و گفت: در حوزه طرح اقتدار، ۲۸۲نفر از اراذل و اوباش که برخی علاوه بر اوباشگری اقدام به گرداندن مراکز قمار میکردند دستگیر شدند. اما در جریان طرح رعد، ۹۴۲مورد پرونده سرقتی شناسایی و ۳۹۶۹مورد از اموال مسروقه مردم کشف شد. در طرح کاشف که از سوی پلیس آگاهی به اجرا درآمد، ۵۵باند سارقان حرفهای منهدم شد و ۲۵۸نفر که در زمینه سرقتهای به عنف، اماکن و منازل، موتور، خودرو، جعل و کلاهبرداری و جرائم جنایی مانند سرقت مسلحانه، آدم ربایی و تجاوز به عنف مشارکت داشتند دستگیر شدند که سارقان بازداشت شده به ۲ هزار و ۳۱۰فقره سرقت اعتراف کردند.
سردار رحیمی با اشاره به دستاوردهای پلیس فتا در این طرح، عنوان داشت: در این طرح ۲۴۰هزار انواع و اقسام داروهای غیرمجاز کشف و در این زمینه یک باند ۵نفره شناسایی و منهدم شد. همچنین ۱۷نفر که بهصورت تلفنی کلاهبرداری میکردند و اعضای یک باند ۴نفره فیشینگ که از ۲۱۰کارت بانکی سرقت کرده بودند شناسایی و دستگیر شدند.
به گفته رئیس پلیس تهران در حوزه مواد مخدر و طرح ظفر نیز ۵باند موادمخدر منهدم و یک هزار و ۳۵۶خرده فروش دستگیر شدند و یک تن و ۴۱۸کیلو انواع مخدر کشف شد.
۲ نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون مدتها بود که با یکدیگر بر سر مسائل خصوصی و کاری دچار اختلاف شده بودند.تا جاییکه یکی از آنها برای انتقام از دیگری ۲ شرور اجیر کرد و آنها با ۲۰ضربه چاقو آقای کارگردان را تا پرتگاه مرگ پیش بردند تا اینکه دستگیر شدند. گفتوگو با آنها را در ادامه میخوانید.
با آقای کارگردان چطور آشنا شدید؟
یکی از ۲ شرور پاسخ میدهد:یکی از آشنایانم او را به من معرفی کرد. گفت یک کارگردان معروف است که میخواهد از شخصی انتقام بگیرد. خب ما هم که سرمان درد میکند برای دعوا و درگیری، چشمبسته قبول کردیم.میدانید چرا؟ چون پولش خوب بود نمیشد شب عیدی از این مبلغ گذشت.
چقدر بود؟
۷۰میلیون تومان که ۴۰میلیونش را قبل از اجرای نقشه داد.
معامله برای گرفتن جان یک انسان؟
قصد ما گرفتن جان کسی نبود فقط میخواستیم طرف را گوشمالی بدهیم. خوشبختانه او زنده است.
اما ۲۰ضربه چاقو خورده!
من و دوستم سابقه درگیری داریم. بارها در دعوا و درگیری دستگیر شدهایم. دیگر خوب میدانیم ضربهها را چطور بزنیم. ضربهها را طوری میزدیم که باعث مرگ کسی نشود. جاهای حساس نمیزنیم که خطر مرگ برایش داشته باشد. با وجود این ممکن است زخمها عفونت کند راست میگویید ممکن بود جانش را از دست بدهد. خوشبختانه زنده مانده است.
از روز حادثه بگو. چطور به شاکی حمله کردید؟
شاکی و فردی که ما را اجیر کرد هر دو نویسنده و کارگردان بودند. ما دلیل اختلافشان را نپرسیدیم اما حدسم این است که بر سر مسائل کاری و خصوصی با هم اختلاف داشتند. آن طرفی که ما را اجیر کرد عکس شاکی را نشانمان داد و گفت این فرد است و فلان جا زندگی میکند. چند روزی با دوستم به اطراف خانهاش رفتیم و او را زیرنظر گرفتیم تا اینکه شب حادثه وقتی سوار برماشین مدل بالایش بود و میخواست وارد پارکینگ شود سر راهش سبز شدیم. بعد با چاقو ضرباتی به او زدیم و فرار کردیم.
اما این پایان نقشه شما نبود، درست است؟
بله. وقتی دیدیم فرد مجروح پولدار است تصمیم گرفتیم از او هم پول بگیریم. به همین دلیل دوستم به او زنگ زد و گفت اگر ۵۰۰میلیون تومان به حسابش واریز نکند جانش را میگیریم. به او گفته بود که اینبار اجازه دادیم زنده بماند و اگر پای پلیس را به ماجرا باز کند و پول به حسابمان واریز نکند اینبار قطعا او را به قتل میرسانیم. همین تماس باعث دستگیریمان شد.
نقشه نافرجام آتش افروزی
در تازهترین طرح پلیس، مأموران پلیس امنیت تهران جوانی ۱۹ساله را در جریان یک درگیری دستگیر کردند. او برای انتقامجویی اقدام به ریختن بنزین به روی زنی جوان و چند نفر کرد و کبریت کشید.اما کبریت آتش نگرفت و حادثهای که ممکن بود تبدیل به فاجعه شود بخیر گذشت.
انگیزه ات از درگیری چه بود؟
چند شب قبل در خیابان با دوستانم دور هم نشسته بودیم و قلیان میکشیدیم. ناگهان چند نفر که بچه محل بودند سراغ ما آمدند و گفتند چرا در محلی که پاتوق آنهاست نشستهایم. آنها گفتند برای نشستن در آن محل باید مبلغی بهعنوان کرایه بپردازیم. بر سر این مسئله با آن گروه درگیر شدم و آنها با قمه مرا زخمی کردند. من هم برای انتقام سراغشان رفتم.
قصد داشتی آنها را به آتش بکشی؟
آن شب خیلی عصبانی بودم و حالا که فکر میکنم میبینم بخت با من یار بوده که کبریت آتش نگرفته است. من آن شب سراغ آن گروه رفتم تا از آنها انتقام بگیرم. یکی از آنها را با قمه زدم و زنی که از بستگان یک نفر از آن گروه بود به خیابان آمد تا به دعوا خاتمه بدهد. من هم به قدری عصبانی بودم که محتویات ظرف بنزین را به سمت آنها ریختم.بعد کبریت را کشیدم و به سمتشان پرتاب کردم اما کبریت آتش نگرفته بود و خوشبختانه حادثه تلخی رخ نداد.
سابقه داری؟
من سابقه مشارکت در قتل دارم اما تبرئه شدم.
ماجرای قتل چه بود؟
۱۶سالم بود که دستگیر شدم. آن زمان ۲ گروه بر سر یک دختر درگیر شده بودند. من هم در آن زمان میوه میفروختم و درحالیکه چاقو در دستم بود برای میانجیگری و خاتمه دادن به درگیری وارد دعوای آن دو گروه شدم. یک نفر در درگیری کشته شد و تا مدتها من بازداشت بودم. برخی از شاهدان گفته بودند من در دستم چاقو بوده است و نمیتوانستم ثابت کنم قاتل نیستم. یک سال و نیم زمان برد و من در این مدت بیگناه در کانون اصلاح و تربیت زندانی بودم تا اینکه قاتل اصلی اعتراف کرد و من آزاد شدم.
سرقتهای پسر مقیم فیلیپین
۲۰سال بیشتر ندارد و دوتابعیتی است؛ایرانی و فیلیپینی.اما با وجود این سن کم بارها و بارها به اتهام سرقت دستگیر شده و به زندان رفته است. میگوید وضع مالی خوبی دارد و بهخاطر تفریح سرقت میکرده است.
فقط بهخاطر تفریح ۸بار به زندان رفتهای؟
بله. اما شما بنویسید به خاطر دوست ناباب! دوست ناخلف زندگی مرا نابود کرد. در دام اعتیاد گرفتار شدم و زندگیام تباه شد.
با چه شگردی سرقت میکردی؟
تخصص من موبایل قاپی بود. یا تنها میرفتم سرقت یا با دوستم. سوار موتور میشدیم و هرکس را که درحال صحبت با موبایل بود شکار میکردیم.سپس در فرصتی مناسب گوشی را از دستش میقاپیدیم و فرار میکردیم.
چند وقت است که سرقت میکنی؟
این بار از ۴ماه پیش شروع کردم. درست چند ساعت بعد از آزادی از زندان. انگیزهام مالی نیست چون پدری پولدار دارم.
پس چرا سرقت میکنی؟
به خاطر هیجانش. سرقت برایم یک تفریح محسوب میشود. هر وقت شیشه یا گل میکشم و یا قرص روانگردان مصرف میکنم دچار توهمات عجیبی میشوم تا حدی که دلم میخواهد سرقت کنم.
با موبایل سرقتی چه میکنی؟
من فقط گوشی مدل بالا سرقت میکردم و موبایلهای سرقتی را مالخر از ما میخرید. راستش چون برای من پول اهمیتی ندارد دقیق نمیدانم سهمم چقدر میشد. پدرمن پولدار است و مادرم هم اهل فیلیپین. من در کشور فیلیپین به دنیا آمدهام و دوتابعیتی هستم. هم ایران هستم و هم گاهی به زادگاه مادرم میروم. قرار بود شب عید به همراه پدر و برادرم به فیلیپین برویم که دستگیر شدم و باید روانه زندان شوم.
پزشک پوست و زیبایی، دیپلمه بود
مردی خودش را پزشک زیبایی و متخصص پوست و مو جا میزد و به تبلیغ در فضای مجازی میپرداخت. افراد زیادی به گمان اینکه او و همکارش پزشک هستند به مطب وی میرفتند و پزشک قلابی به بهانه تزریق ژل، بوتاکس و... دست به کلاهبرداری میزد تا اینکه دستگیر شد.
تحصیلاتت چقدر است؟
من دیپلمه هستم اما به اندازه یک پروفسور اطلاعات دارم. قسمت نشد پزشکی بخوانم اما درباره تزریق ژل، بوتاکس و مسائلی که مربوط به زیبایی میشود تخصص دارم. مطالعات زیادی در این حوزه انجام دادهام. به همین دلیل در کار خود حرفهای بودم.
اما چند نفر از تو شکایت کردهاند؟
به خاطر این بود که حساسیت داشتند و صورتشان کمی قرمز شده بود!
اما پلیس میگوید داروهایی که از محل کار شما کشف شده، تاریخ گذشته و قاچاق بودند؟
خب ما تخصص پزشکی نداشتیم و ناچار بودیم داروها را قاچاقی بخریم.
فقط در فضای مجازی تبلیغ میکردید؟
اکثرا در فضای مجازی تبلیغ میکردیم و یک زیرزمین در یکی از مناطق تهران اجاره کردیم تحت عنوان مطب. خودم را متخصص زیبایی یا پوست جا میزدم و با تزریق ژل، بوتاکس و... پول میگرفتم اما درنهایت دستمان رو شد و دستگیر شدیم.
- 18
- 3