شنبه ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
۰۹:۵۵ - ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۲۱۱۴۸
جرم و جنایت

سرقت‌های یک زن برای آزادی شوهرش

زنی جوان که پس از ورشکستگی شوهرش، برای رهایی او از زندان دست به سرقت می‌زد در یک ماجرای عجیب دستگیر شد. او طلاهای آخرین طعمه‌اش را به زنی فروخت که از اقوام مالباخته بود.

به گزارش همشهری، تحقیقات پلیس آگاهی تهران برای دستگیری این زن از اوایل پاییز سال گذشته شروع شد. در آن زمان زنی به اداره پلیس رفت و گفت که سارقی مادرش را تا پرتگاه مرگ برده و طلاهای او را دزدیده است. وی توضیح داد:به‌دلیل اینکه سن مادرم بالا رفته و نیاز به مراقبت و نگهداری دارد، زنی را استخدام کردم که از او مراقبت کند. این زن در یکی از سایت‌ها برای نگهداری از سالخورده‌ها آگهی داده بود و از این طریق با او آشنا شدم.

وی مریم نام داشت و می‌گفت که سال‌هاست سابقه نگهداری از سالمندان را داشت و به خوبی می‌تواند از مادرم مراقبت کند و کارهایش را انجام دهد. این زن ۳روز در هفته به خانه مادرم می‌رفت و کارهایش را انجام می‌داد اما در هفته دوم اتفاق هولناکی افتاد. مریم با داروهای خواب آور، مادرم را بیهوش کرده و تمام طلا وجواهراتش را به سرقت برده بود. او حتی النگوهایی را که در دستان مادرم بود قیچی کرده و با خود برده بود.

شاکی ادامه داد: من زمانی متوجه ماجرا شدم که مادرم جواب تماس و پیام هایم را نداد و برای همین به خانه‌اش رفتم. او از هوش رفته و داخل خانه روی زمین افتاده و اثاثیه خانه به هم ریخته بود. مادرم به‌دلیل مسمومیت تا چند روز در کما بود اما خوشبختانه به زندگی برگشت. پس از آن وقتی مطمئن شدم که سرقت کار همان زنی بوده که برای مراقبت از مادرم استخدام شده بود، تصمیم گرفتم از وی شکایت کنم. مریم علاوه بر طلاها، مواد خوراکی و لباس‌های گران‌قیمت مادرم به همراه وسایل آنتیکی را که در خانه‌اش داشت دزدیده است.

شکایت‌های سریالی

با ثبت نخستین شکایت، تیمی از مأموران زیرنظر قاضی منافی، بازپرس شعبه ششم دادسرای ویژه سرقت تهران تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارق را شروع کرد. هنوز ردی از متهم به‌دست نیامده بود که چند شکایت مشابه دیگر هم پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت. شکایت‌‌ها نشان می‌داد مریم به‌صورت سریالی نقشه‌های مجرمانه خود را اجرا می‌کند. او در یکی از سایت‌ها آگهی نگهداری از سالمندان را می‌داد و هفته‌ای ۳ یا ۴روز به خانه طعمه‌هایش می‌رفت تا فرصت مناسب برای اجرای نقشه‌اش را پیدا کند. بعد آنها را بیهوش کرده و اموال قیمتی مانند پول، طلا، دلار، سکه و لوازم باارزش داخل خانه را به همراه مواد خوراکی سرقت می‌کرد. بیشتر طعمه‌های این زن، برای چند روز به کما رفته و با خطر مرگ روبه‌رو شده بودند. همه آنها می‌گفتند که بعد از خوردن آبمیوه یا چای و یا غذایی که مریم برایشان تهیه کرده بود، از هوش رفته بودند.

فروش طلا به دوست

مریم نام مستعار سارق سریالی بود؛ او فکر همه جا را کرده بود تا ردی از خودش به جا نگذارد. به مالباخته‌ها مدارک و سفته‌های جعلی می‌داد و دست آنها برای شناسایی زن سارق به جایی بند نبود. از طرفی کار پلیس هم برای شناسایی این سارق که سابقه کیفری نداشت و هویتش مشخص نبود، دشوار بود. با این حال اقدامات ویژه برای گیر انداختن وی ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل اتفاق عجیبی رخ داد.

مریم بخشی طلاهایی را که از آخرین طعمه‌اش دزیده بوده به یکی از دوستانش فروخت. دوست او اما از اقوام مالباخته بود و مریم از این ماجرا خبر نداشت. دوست وی دستبندی را که از سارق خریده بود دستش بست و راهی مهمانی فامیلی شد. از قضا مالباخته و دخترانش نیز در همان مهمانی حضور داشتند و با دیدن دستبند طلا شوکه شدند. آنها با پرس و جو از این زن به سارق تحت تعقیب رسیدند. همین کافی بود تا پلیس را در جریان قرار دهند و سارق تحت تعقیب را به دام اندازند. مریم که در یک خانه اجاره‌ای در جنوب تهران زندگی می‌کرد، هفته گذشته در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شد و وقتی شواهد را علیه خودش دید، ناچار شد حقایق را بازگو و به سرقت‌های سریالی از زنان سالخورده اعتراف کند. وی برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران آگاهی تهران قرار گرفته است.

گفت‌و‌گو

برای نجات شوهرم!

زن سارق سابقه کیفری ندارد؛ وی از پاییز سال گذشته پا در دنیای مجرمان گذاشته تا به‌گفته خودش پول طلبکاران شوهرش را تهیه کند و او را از زندان نجات دهد. گفت‌وگو با این زن را بخوانید.

جرم شوهرت چه بود؟

در بازار کار می‌کرد. توی کار  پارچه بود اما یکباره ورشکست شد. شریکش سر او را کلاه گذاشت و فرار کرد. شوهرم که حسابی در کارش پیشرفت کرده بود ورشکسته شد با کلی بدهی. بعد سیل طلبکاران بود که هر روز به مقابل خانه ما می‌آمدند و پولشان را می‌خواستند.

شوهرت دستگیر شد؟

خجالت می‌کشم بگویم! اما شوهرم هم تبدیل شد به سارق زورگیر!

چرا؟

برای تهیه پول طلبکارانش. شوهرم سکته کرد و افتاد بیمارستان. من هم خیلی ناراحت وضعیتش بودم. به هر دوست و آشنا رو انداختم تا پول قرض بگیرم اما خب رقم بالایی بود. این اتفاقات دشوار موجب شد تا شوهرم برای تهیه پول، جذب یک باند سرقت و زورگیری شود. هرچند بخشی از بدهی‌هایش را با پول دزدی پرداخت کرد اما پلیس دستگیرش کرد و زندانی شد.

تو که عاقبت شوهرت را دیدی، چرا خودت به این راه افتادی؟

اشتباه پشت اشتباه؛ سختی پشت سختی. انگار تمام‌شدنی نبود. چاره‌ای نداشتم. برای نجات شوهرم از زندان و پرداخت پول طلبکارانش، من هم تبدیل به یک دزد شدم اما خیلی اشتباه کردم.

ایده سرقت‌ها چطور به ذهنت رسید؟

یک روز که خیلی حالم بد بود رفته بودم خانه یکی از اقوامم. آن روز متوجه شدم که مادرش بیمار است و برای نگهداری از او یک زن را استخدام کرده بودند. آن زن با روش بیهوشی، طلا و جواهرات مادر دوستم را دزدیده بود. همان روز ایده سرقت با این شگرد به ذهنم خطور کرد. ۴۸ساعت تمام نخوابیدم تا نقشه را طوری بکشم که گیر نیفتم اما در نهایت گیر افتادم.

می‌دانی چطور گیر افتادی؟

من بعد از هر سرقت، طلاها را به طلافروش می‌فروختم اما در آخرین سرقت، هیچ‌کس از من طلاها را نخرید. یک روز در باشگاه ورزشی با دختری دوست شدم و از او پرسیدم آشنای طلافروش ندارد؟ او گفت خودش حاضر است طلاهایم را بخرد. او طلاها را برای سرمایه‌گذاری از من خرید اما ظاهرا او یکی از آشنایان دور آخرین طعمه‌ام بود و همین باعث شد که لو بروم.

  • 16
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش