بهگزارش همشهری، همهچیز از زمانی شروع شد که سارقان به چند خانه در محلهای در غرب تهران دستبرد زدند. با شکایت مالباختهها، تحقیقات پلیس برای بازداشت سارقان شروع شد. مهمترین سرنخ، تصاویر ضبط شده در دوربینهای مداربسته بود. تصاویر نشان میداد که سارقان، ۳مرد جوان هستند. آنها صورتشان را با ماسک پوشانده؛ کلاه به سر میگذاشتند و درحالیکه کولهپشتی همراهشان بود، با ۲موتور راهی سرقت میشدند.
آنها پلاک موتورشان را هم مخدوش میکردند و پس از تخریب در یا بالا رفتن از دیوار، وارد خانهها شده و دست به سرقت میزدند. درحالیکه تحقیقات برای دستگیری اعضای این باند ادامه داشت، همسایهها دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند نقشهای برای دستگیری دزدان بکشند.
آنها که حدس میزدند سارقان باز هم برای سرقت به آنجا بیایند، یک دفتر تهیه کردند و در آن روز و ساعت سرقتها را نوشتند؛ همه سرقتها در پنجشنبه شب اتفاق افتاده بود. نکته مهم دیگر این بود که لباس سارقان در همه سرقتها یکسان بود، این یعنی آنها برای اجرای نقشه سرقت، لباس مخصوص داشتند.
وقتی تحقیقات جامع همسایهها انجام شد، آنها پنجشنبه هر هفته با تاریک شدن هوا در کوچههای اطراف کشیک میدادند تا شاید سارقان را ببینند. حتی چند نفر چراغ خانههایشان را خاموش میکردند تا سارقان تصور کنند که کسی در خانه نیست.
پلیسبازی همسایهها نتیجه داد و پنجشنبه شب هفته گذشته ۳نفر که سوار بر ۲موتور بودند مقابل ساختمانی در یکی از کوچهها توقف کردند. آنها همان لباس همیشگی را به تن داشتند و کولهپشتی همراهشان بود. شکی وجود نداشت که آنها همان سارقان تحت تعقیب هستند.
همسایهها، دزدان را زیرنظر گرفتند و حتی یک نفر، مخفیانه از سارقی که در حال تخریب قفل بود و دیگری که از دیوار بالا میرفت، عکس گرفت تا مدرک تهیه کند. لحظاتی بعد همسایهها که مطمئن شده بودند دزدان را شناسایی کردهاند، برای دستگیری آنها وارد عمل شدند. دزدان برای فرار از مخمصه، مردم را با چاقو تهدید به قتل کردند و با این حال آنها به سمت دزدان حمله کرده و درنهایت سرکرده باند را دستگیرکردند و موضوع را به پلیس اطلاع دادند.
با حضور مأموران در محل مشخص شد که مرد دستگیر شده یک مجرم حرفهای و سارق تحت تعقیب است. در بازرسی از کولهپشتی او پول نقد، دلار، طلا و سکه کشف و وی بازداشت شد.
از سوی دیگر با انتقال متهم به اداره پلیس و تحقیقات انجام شده اسرار سرقتهای دیگر از سوی این گروه فاش و مشخص شد که این مرد و همدستانش به چندین خانه در مناطق مختلف پایتخت دستبرد زدهاند. در ادامه اعضای دیگر این گروه بازداشت شدند و به دستور قاضی اکبری، بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه۳۴ تهران برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفتند.
گفتوگو
همدستی با خواهر و نامزد
سهیل سرکرده باند سارقان است. او چندین سابقه سرقت در پروندهاش دارد و آخرین بار بهمن سال گذشته از زندان آزاد شده است. ۲نفر از همدستان او در این باند نامزد و خواهرش هستند.
نقشه سرقتها را پس از آزادی از زندان کشیدی؟
نه، زمانی که زندانی بودم کشیدم. در آخرین روزهای محکومیتم با ۲نفر از همبندیهایم قرار گذاشتیم پس از آزادی، دست به سرقت بزنیم.
به چه جرمی در زندان بودی؟
سرقت. من به رد مال محکوم شده بودم. در پرونده قبلیام باید مبلغ زیادی به مالباختهها میدادم. به همین دلیل فقط به پول فکر میکردم تا مشکلم حل شود.
چرا پنجشنبه شبها را برای سرقت انتخاب کرده بودید؟
چون معمولا مردم به مهمانی میروند و خانهشان خالی است.
ماجرای لباس یکدستی که در سرقتها میپوشیدید چه بود؟
من روی فرم حساس بودم! میگفتم موقع کار همه باید از یک فرم استفاده کنیم تا لو نرویم اما اشتباه میکردم.
ظاهرا ۲زن هم با باند شما همکاری میکردند؟
بله، نامزدم و خواهرم هستند. آنها نقشی در سرقت نداشتند، فقط طلا و سکههای مسروقه را میفروختند و سهمشان را میگرفتند. البته خبر داشتند که من سارق و سرکرده باند هستم.
- 17
- 3
ساناز
۱۴۰۲/۳/۴ - ۷:۲۸
Permalink