به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۱۴۰۰ با گزارش دو جنایت در شهریار آغاز شد. وقتی مأموران به محل جنایت که خانهای قدیمی بود وارد شدند، جسد خونین دختری ۲۲ ساله به نام فریبا و پدر ۷۰ سالهاش به نام سیروس را مشاهده کردند.
مأموران در ادامه به تحقیق از مادر فریبا پرداختند که وی گفت: ۲۰ سال قبل از همسرم جدا شدم، روز حادثه دخترم فریبا به خانه پدرش رفته بود تا کارهای خانهاش را انجام دهد وقتی شب شد و نیامد به او تلفن کردم اما خاموش بود، نگران شدم و به خانه پدرش آمدم که با اجساد آنها روبهرو شدم.
پس از آن مأموران با بررسی تلفن همراه سیروس به مردی به نام شهرام رسیدند که آخرین بار با وی قرار ملاقات داشت، پس از دستگیری مرد جوان وی به قتل پدر و دختر اعتراف کرد و گفت: سیروس دخترش را ساعتی به صیغه مردان در میآورد، شب حادثه با خواهرزاده نوجوانم به خانه سیروس رفتم اما با او سر پول اختلاف پیدا کردیم.
قرار ما صدهزار تومان بود اما او از من ۱۸۰ هزار تومان طلب کرد من هم مخالفت کردم و درگیر شدیم. من با چاقو چند ضربه به سر و گردنش زدم، همان موقع دخترش وارد درگیری شد که خواهرزادهام او را گرفت و من فریبا را هم با چاقو کشتم.
به این ترتیب پسر ۱۵ ساله نیز به اتهام همدستی با داییاش بازداشت شد و ضمن اعتراف گفت: بعد از اینکه پدر و دختر فوت کردند من تلفن همراه فریبا را به علاوه یک میلیون تومان پول که در کیفش بود، برداشتم و بهسرعت از آنجا خارج شدیم.
با تکمیل تحقیقات، پرونده شهرام برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و پرونده خواهرزادهاش نیز در دادسرای اطفال تحت رسیدگی قرار گرفت.
در ابتدای این جلسه ۴ فرزند سیروس به همراه مادر فریبا به جایگاه رفتند و درخواست قصاص کردند.
پس از آن شهرام به جایگاه رفت و با قبول اتهامش گفت: من یک لحظه عصبانی شدم و او را با چاقو زدم و حالا هم پشیمانم.
پس از اظهارات متهم، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند و متهم را به یکبار قصاص برای قتل سیروس و یکبار قصاص برای قتل فریبا با دریافت تفاضل دیه زن محکوم کردند که این حکم با اعتراض متهم مواجه شد و پرونده برای بررسی دقیقتر به دیوان عالی کشور رفت.
در حالی که پرونده در حال رسیدگی در دیوان عالی کشور بود متهم توانست با پرداخت ۵ میلیارد تومان رضایت اولیای دم را جلب و از مجازات مرگ رهایی پیدا کند.
سپس پرونده برای رسیدگی از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در این جلسه متهم به جایگاه رفت و ضمن ابراز ندامت گفت: من از ابتدا اشتباه کردم نباید به آن خانه میرفتم و پای خواهرزاده کم سن و سالم را به این ماجرا میکشیدم، خیلی پشیمانم. من با سختی توانستم دیه مقتولان را پرداخت کنم و رضایت بگیرم و حالا از قضات میخواهم در حد امکان به من کمک کنند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به رضایت اولیای دم، متهم را به ۶ سال و نیم حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کردند. خواهرزاده وی نیز به مجازات حبس و رد مال مسروقه محکوم شد.
- 14
- 2