به گزارش ایران ، این زن جوان اردیبهشت پارسال پس از قتل شوهرش در خانهشان واقع در پاکدشت سراسیمه از خانه بیرون دوید و از همسایهها کمک خواست.
وقتی مرد همسایه با پلیس تماس گرفت، دقایقی بعد تیم جنایی برای بررسی ماجرا به محل رفتند و با جسد خونین مرد ۴۲ سالهای روبهرو شدند که با ضربه چاقو به سینهاش کشته شده بود.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و همسرش تحت بازجویی قرار گرفت.زن جوان در حالی که به قتل شوهرش اعتراف کرد، گفت: ۴ سال قبل ازدواج کردیم. خیلی زود متوجه شدیم به درد یکدیگر نمیخوریم و مدام با هم اختلاف و درگیری داشتیم، با این حال خانوادههایمان اصرار داشتند اگر بچهدار شویم اختلافاتمان کم میشود. ما هم اشتباه کردیم و به توصیه بزرگترها بچهدار شدیم اما نه تنها اختلافاتمان کمتر نشد بلکه روزبهروز مشکلاتمان بیشتر میشد. همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل بود و همیشه با هم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی مرا به باد کتک میگرفت.
وی درباره ماجرای قتل شوهرش گفت: صبح خواب بودم که با صدای فریاد و لگدهای همسرم بیدار شدم. میگفت بلند شو صبحانه آماده کن، بعد هم سر خرید پوشک و شیرخشک بچه دعوا کردیم و ناگهان به من گفت گوشی تلفنت را بده میخواهم ببینم داخلش چه داری، اما من مخالفت کردم و او هم مرا روی زمین انداخت و با دستانش گلویم را فشار داد. یک لحظه احساس کردم همه جا تیره و تار شده و نمیتوانم نفس بکشم. در حالی که زیر فشار دستانش در حال جان دادن بودم و دستم را روی زمین میکشیدم، دستم به چاقویی خورد که داخل سفره بود و من نیز برای نجات جانم چاقو را برداشتم و ضربهای به شوهرم زدم. وقتی ضربه به سینهاش خورد مرا رها کرد و خونین روی زمین افتاد. وحشتزده جیغ میکشیدم و با همان حال از خانه بیرون دویدم و از همسایهها کمک خواستم تا او را به بیمارستان برسانند اما وقتی اورژانس به محل آمد شوهرم جان باخته بود. پزشکی قانونی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
بدین ترتیب با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و پس از آنکه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان برای عروس خود درخواست قصاص کردند، زن جوان به دفاع از خود پرداخت و بار دیگر مدعی شد برای دفاع از جانش شوهرش را کشته است.
با پایان دفاعیات زن جوان، قضات وارد شور شدند و اظهارات وی مبنی بر دفاع مشروع را پذیرفته و او را به پرداخت دیه محکوم کردند.
- 18
- 2