مرد مسن برای تامین پول شارژ ساختمان، کلید پشتبام را به سارقی کارتن خواب داد تا او با سرقت از خانه همسایهها، پول شارژ را برای او تهیه کند.
سارق نیز پس از دستگیری مدعی شد که هر بار به اندازه هزینه زندگی سرقت میکرد و حتی چند بار که به محل نگهداری پولهای صاحبخانهها دست پیدا کرده، فقط بخش کوچکی از آن را دزدیده است.
رسیدگی به این پرونده از چندی پیش با شکایت چهار نفر از اهالی خیابان جوادیه تهرانپارس مبنی بر وقوع سرقت از خانههایشان آغاز شد.
یکی از شاکیان به ماموران گفت: «من در چند جای خانه مبالغی پول گذاشته بودم اما وقتی میخواستم مقداری از آن را بردارم، متوجه شدم چند میلیونش کم شده است. چند روز پیش ما به مهمانی رفته بودیم و در خانه کسی نبود.»
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان به بررسی دوربینهای مداربسته محلهای سرقت پرداختند و چهره سارق را شناسایی کردند. او از سارقان سابقهدار در زمینه سرقت بود که چندی پیش هنگام سرقت از یک خانه، توسط صاحبخانه دستگیر و زندانی شده بود. بررسی صحنه جرم نیز نشان میداد متهم، سرقت اول را با ورود از پنجره باریک دستشویی انجام داده و مقادیری پول و طلا دزدیده است.
او پس از مدتی در مخفیگاهش دستگیر شد و در بازجوییها به چهار فقره سرقت اعتراف کرد تا پروندهاش برای صدور حکم به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده و مستشاری حشمتالله توکلی فرستاده شود.
محاکمه متهمان
صبح دیروز، جلسه رسیدگی با حضور چهار شاکی، سارق کارتن خواب و مرد مسن برگزار شد. ابتدا نماینده دادستان با اشاره به ارزش ۳۰ میلیون تومانی سرقتها، جرم سارق را سرقت حدی دانست و درخواست قطع ید کرد. سپس نوبت به شاکیان رسید. هر چهار نفر آنها که مبالغی بین یک تا ۸ میلیون تومان از دست داده بودند، قطع ید را نپذیرفتند و تنها خواستار برگشت پولهای خود شدند.
سپس سارق پشت جایگاه قرار گرفت و گفت: «من نصاب کولر بودم اما سه چهار سال پیش در یک تصادف پدر، مادر، خواهر و برادرم را از دست دادم و از همان موقع کارتنخواب شدم و سرقت از خانهها را شروع کردم. پیش از این یک بار هنگام سرقت از خانهای، توسط صاحبخانه دستگیر شدم. فکر میکردم کسی در خانه نیست، اما اشتباه کرده بودم. پس از آزادی از زندان، کارتنخوابی را ادامه دادم و چهار سرقت اخیرم را هم پس از آشنایی با مرد مسن (متهم ردیف دوم) شروع کردم.»
نحوه سرقت
او درباره جزئیات سرقتها نیز گفت: «یک روز در پارک بودم که مرد مسن به من گفت تنها زندگی میکند و پول شارژ خانهاش عقب افتاده است. سپس از من خواست با او زندگی کنم تا از تنهایی در بیاید. دو سه روز که گذشت، از او خواستم کلید پشتبام را به من بدهد تا بتوانم از خانه ساکنان دیگر آپارتمانها سرقت و پول شارژ را تامین کنم. او هم کلید را به من داد. به پشت بام رفتم و از آنجا از پنجره باریک دستشویی وارد یکی از خانهها شدم که از قبل از نبود صاحبخانهاش مطمئن شده بودم. از آنجا سه میلیون تومان دزدیدم و ۴۰۰ هزار تومانش را به پیرمرد دادم تا پول شارژ را بدهد. بعد از آن، روزها در خانه استراحت میکردم و شبها به سرقت میرفتم. بیشتر هم از خانههایی که چراغشان خاموش بود، سرقت و سعی میکردم در ورودی را تخریب نکنم و از کانال کولر، بالکن یا پنجرهها وارد شوم.»
او درباره ارزش پولهای سرقتی نیز گفت: «من ۳۰-۲۰ میلیون تومان پول و مقادیری طلا دزدیدم اما هر بار به اندازه نیاز روزانهام سرقت میکردم؛ چون نمیخواستم صاحبخانهها را بیچاره کنم. حتی در یکی از سرقتها، متوجه شدم که صاحبخانه، پولهایش را در چند جای مختلف مخفی کرده اما وقتی آنها را پیدا کردم، فقط به حدی که خرجیام را تامین کنم، برداشتم.»
در ادامه، مرد مسن نیز اعترافات او را تائید کرد. قضات شعبه نیز پس از مشورت، سارق را به ۴.۵ سال حبس، ۱۱۱ ضربه شلاق و رد مال و مرد مسن را به حبس کوتاهمدت محکوم کردند.
- 17
- 3