کارآگاهان در گام نخست پي بردند دو جوان قويهيکل سوار بر موتور دربرابر مغازههاي موبايلفروشي توقف کرده و يکي از متهمان پس از ورود به مغازه به بهانه خريد گوشي موبايل، ابتدا اقدام به اعتمادسازي صاحب مغازه کرده و سپس در يک چشم بههمزدن اقدام به سرقت گوشي موبايل ميکند. تيم پليسي در ادامه تحقيقات پي بردند که اين دزدان در چند سرقت زماني که دربرابر مقاومت صاحبان مغازه قرار گرفتهاند، به روي آنها اسلحه کشيده و آنها را تهديد به مرگ کرده است که در اين صحنه، صاحبان مغازه تسليم دستور دزدان شدهاند.
سختگيري شهرداري مرا دزد کرد
تحقيقات براي شناسايي اين افراد آغاز شد؛ بهاينترتيب، تجسسهاي پليسي کليد زده شد و مأموران در اين مرحله پي بردند سارق مسلح که در مغازهها اقدام به سرقت گوشي موبايل کرده، متهم جواني است که يکبار به خاطر شرارت و درگيري به زندان رفته است.
در ادامه تجسسها، مأموران با بررسي دوربينهای مداربسته بيروني مغازهها، موفق به شناسايي جوان موتورسوار اين باند دونفره شدند و مشخص شد که او به خاطر يک درگيري خياباني در کرج تحت تعقيب است.
بهاينترتيب با به دست آمدن اين سرنخها، مأموران پليس آگاهي تهران در طرح دستگيري سارقان پايتخت که از ظهر يکشنبه تا ظهر دوشنبه، ۲۹ خرداد ادامه داشت، اين دو سارق مسلح را نيز دستگير کردند.
يکي از اين افراد، پيام ۱۹ ساله است که يک سابقه شرارت در پروندهاش دارد، ادعا ميکند به خاطر بيکاري دست به اين سرقتها زده و اسلحهاش پلاستيکي بوده است. پيام در مورد شيوه سرقتش به رکنا توضيح ميدهد: «با همدستم سوار بر موتور به جلوي مغازههاي موبايلفروشي ميرفتيم و من بهعنوان خريدار وارد مغازه ميشدم و پس از اينکه گوشي موبايل را به بهانه خريد دستم ميگرفتم، در يک فرصت اقدام به سرقت کرده و با فرار از مغازه و سوار بر موتور پا به فرار ميگذاشتم.»
او در مورد اينکه در سرقتها اسلحه به همراه داشته است، ميگويد: «بله، اگر در برابر مقاومت صاحب مغازه روبهرو ميشدم، دربرابر آنها اسلحه ميکشيدم تا به راحتي نقشهام را به اجر برسانم. از مغازه اسباببازي فروشي اسلحه را خريدم.» پيام در مورد مدت انجام کارش ميگويد: «سه ماه بود که دزدي ميکردم و فکر کنم چهار مغازه را هدف قرار داديم.
در اين مدت توانستيم بيشتر از ۲۰ ميليون تومان کاسب شويم.» او در مورد اينکه چه کسي پيشنهاد سرقت را مطرح کرده است، ميگويد: «خودم تصميم گرفتم. اعتياد ندارم، سيگار هم نميکشم.» او در پاسخ به اين سؤال چرا سر کار نرفتي؟ بيان ميکند: «کار نبود. يک مدت سيدي و ذرت ميفروختم اما شهرداري مانع کارم شد و سر کار ديگري رفتم که پولم را خوردند. من مجبور بودم و اين کار را انجام دادم. راهي ديگر براي کسب درآمد نداشتم اما ديگر اين اشتباه را نميکنم.» او ميگويد: «ميدانستم دير يا زود دستگير ميشوم و پشيمانم.»
نميخواستم دزد شوم
سهيل، دومين متهم اين پرونده است که تازهکار است و سابقه ندارد. او نقش موتورسوار را در اين پرونده دارد و به خاطر يک درگيري در کرج، تحت تعقيب مأموران قرار داشته است.
او ميگويد: «موتورسوار بودم که در دو سرقت شرکت کردم. من سابقهاي ندارم و اين کار را هم نبايد انجام ميدادم اما مجبور بودم به خاطر بيکاري و بيپولي اين کار را انجام دهم. من هيچ وقت علاقهاي نداشتم که بخواهم دزدي کنم. بهعنوان موتورسوار هم دوبار در دزدي شرکت داشتم و فقط به اين فکر کردم که اندکي پول به دست بياروم.» او در پاسخ به اين سؤال که آيا در اين مدت فراري بوده است، بيان ميکند: «فراري نبودم. چند وقت پيش در کرج با چند نفر درگيري پيدا کردم و آنها از من شکايت کردند.
درگيري خياباني بود که با يک راننده دعوا کردم و اين دعوا با کتککاري ادامه پيدا کرد و من هم مصدوم شدم. آن راننده از من شکايت کرد و بههميندليل فراري بودم که دستگير شدم. جز اين درگيري، من هيچگونه سابقهاي ندارم که آن درگيري هم موضوعی جدي نبود و من ميتوانم رضايت شاکي را بگيرم اما دزدي به خاطر بيپولي بود و الان هم پشيمانم.» بنا به اين گزارش، متهمان براي تحقيقات بيشتر در اختيار مأموران پليس اگاهي تهران قرار دارند و با تکميل پرونده و احتمال اينکه تعداد سرقتهاي آنها بيشتر باشد، به مراجعه قضايي معرفي ميشوند.
- 14
- 6