جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
۰۹:۴۳ - ۰۲ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۰۳۱۲
جرم و جنایت

از سی‌دی فروشی تا سرقت مسلحانه طلافروشی‌های تهران

دزدان مسلح که روزسه شنبه وقبل ازاجرای نقشه سومین سرقت شان دستگیرشده بودند دیروزبا انتقال به محل دومین سرقت،به بازسازی صحنه پرداختند

 مردان مسلح که نقشه سرقت مسلحانه از دو طلافروشی پایتخت را طراحی و اجرا کرده بودند، ۲۴ ساعت قبل از اجرای نقشه سومین سرقت مسلحانه از طلافروشی دیگری، با تیزهوشی کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت دستگیر شدند.تبهکاران صبح دیروز در حضور سردار رحیمی -رئیس پلیس تهران –و سردار محمدیان -رئیس پلیس آگاهی پایتخت -

 

همزمان با انتقال به محل دومین سرقت شان، به بازسازی صحنه پرداختند.به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ساعت ۱۲ ظهر دیروز خودرو ون پلیس که حامل دو سارق بود تحت تدابیر امنیتی در مقابل طلافروشی امینی واقع در خیابان عباسی جنوبی توقف کرد. دو تبهکار که صبح ۱۰ خرداد امسال به این طلافروشی دستبرد زده بودند در حضور کارآگاهان و بازپرس دادسرای ویژه مبارزه با سرقت به بازسازی صحنه سرقت مسلحانه‌شان پرداختند. صاحب طلافروشی که در محل حادثه حضور داشت به خبرنگار ما گفت:

 

«روز حادثه ابتدا پسر جوانی وارد مغازه شد و اسلحه‌اش را به طرفم گرفت، لحظاتی بعد هم همدستش وارد شد. دومین نفر یک ساک مشکی به گردنش آویزان کرده بود که ضمن تهدیدم، خیلی سریع طلاهای ویترین را داخل ساک ریخت. همان موقع یکی از کسبه محل آنها را دید و سارقان که بشدت ترسیده بودند بلافاصله گریختند. با فریاد «دزد، دزد»من، مردم جمع شدند و آنها پس از شلیک تیرهوایی، سوار بر موتورسیکلت محل را ترک کردند.

 

سرقت از طلافروشی جوادیه

به گزارش پلیس، دزدان مسلح ساعت ۷ بعد از ظهر ۲۶ بهمن سال گذشته نیز به یک طلافروشی دیگر در خیابان جوادیه هجوم برده بودند که صحنه این سرقت نیز بازسازی شد. صاحب طلافروشی مذکور نیز به خبرنگار «ایران» گفت:«هنگام غروب مغازه را تعطیل کرده بودم که مرد جوانی با اصرار وارد مغازه شد و خواست زنجیر و گردنبندی ببیند. در حالی که به پسر جوان مشکوک شده بودم خواستم از مغازه بیرون بیایم که ناگهان همدستش که کلاهی به سر داشت وارد مغازه شد. هر دو مسلح بودند و با تهدید، به جمع کردن طلاها پرداختند.ناگهان یکی از دزدان که نقاب نداشت با پشت اسلحه به سرم ضربه‌ای زد و همان لحظه متوجه شدم که سرم خونریزی کرد.»

 

شروع تحقیقات پلیسی

همزمان با اعلام دو سرقت مسلحانه، کارآگاهان وارد عمل شده و تحقیقات گسترده برای شناسایی سارقان مسلح کلید خورد. در ادامه تجسس‌ها، کارآگاهان با ردیابی‌های تخصصی موفق به شناسایی هویت متهمان و مخفیگاه آنها شدند. این در حالی بود که دو سارق جوان در تدارک برای انجام سومین سرقت مسلحانه‌شان در ظهر چهارشنبه- یک شهریور- بودند که توسط کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهای دستگیر شدند.

 

دستگیری سارقان مسلح

فرمانده انتظامی تهران بزرگ نیز در این باره گفت: پس از سرقت مسلحانه از طلافروشی خیابان عباسی جنوبی، بلافاصله تیمی ویژه از کارآگاهان برای رسیدگی به پرونده تعیین شدند. این در حالی بود که سارقان مسلح، پس از سرقت، هیچ سرنخی به جا نگذاشته بودند.سردار رحیمی با بیان اینکه متأسفانه طلافروشی مذکور فاقد تجهیزات ایمنی به‌روز بود افزود:

 

با توجه به پیچیدگی‌های پیش رو و فقدان سرنخ‌، همکاران ما موفق شدند با تحقیقات گسترده شبانه‌روزی، سارقان را شناسایی کرده و آنها را در خانه‌شان غافلگیر و دستگیر کنند. همکاران ما در حالی این دو سارق را روز سه‌شنبه دستگیر کردند که در بررسی‌ها مشخص شد آنها قصد داشتند روز چهارشنبه یکم شهریور نیز به یک طلافروشی دیگر دستبرد بزنند.رحیمی خاطرنشان کرد با توجه به دستگیری این دو سارق مسلح، آمار سرقت‌های مسلحانه کشف نشده از طلافروشی‌های شهر تهران به صفر رسیده است.

 

از سی‌دی فروشی به اینجا رسیدیم

نعمت، مغز متفکر و طراح اصلی سرقت هاست. او و همدستش میثم دو بچه محل هستند که از دوران دبستان با هم دوست شده و حتی دبیرستان هم در رشته نقشه کشی با هم درس خوانده بودند.آنها پس از دستگیری، تاکنون به دو سرقت مسلحانه از طلافروشی‌ها پایتخت اعتراف کرده‌اند. نعمت- ۲۶ ساله- در گفت‌و‌گو با خبرنگار «ایران» از جزییات سرقت و انگیزه‌شان گفت.

 

فکر سرقت از کجا به ذهنتان رسید؟

ما قبل از شروع سرقت هایمان سی‌دی می‌فروختیم. سی دی‌ها را ۲۰۰ تومان می‌گرفتیم و هزار تومان می‌فروختیم. اما وقتی مأموران شهرداری سی‌دی هایم را گرفتند بی‌پول شدیم. شب عید هم بود به همین دلیل دنبال راهی گشتیم که پولدار شویم تا اینکه فکر سرقت از طلافروشی به ذهنمان رسید.

 

چرا طلافروشی، مثلاً چرا سراغ بانک نرفتید؟

می دانستیم که پول‌های بانک شمارش شده و قابل پیگیری است.

 

از چند وقت قبل تصمیم به سرقت گرفتید؟

ما یکدفعه می‌رفتیم سرقت. سرقت از طلافروشی جوادیه، وقتی به ذهنم رسید که داشتم در خیابان راه می‌رفتم.یکدفعه چشمم به طلافروشی افتاد و تصمیم گرفتم که آنجا را بزنیم. روز اول موفق نشدیم و روز دوم نیم ساعتی با نقاب، مقابل طلافروشی ایستادم اما هیچ مشتری وارد طلافروشی نشد و به ناچار خودم را به‌عنوان مشتری جا زدم و نقشه را اجرا کردیم.

 

قصد فرار از کشور را نداشتید؟

نه، یکبار رفتم آلمان البته قبل از اینکه سرقت کنم، آنجا بی‌کار بودم و برگشتم. دوست داشتم در ایران بمانم. می‌خواستیم با پول‌های دزدی یک سوپرمارکت بزنیم و با میثم آنجا کار کنیم.

 

از هر سرقت چه مقدار گیرتان آمد؟

سرقت اول ۴۰۰ گرم طلا سرقت کردیم که نفری ۱۷ میلیون به ما رسید. سرقت دوم حدود یک کیلو طلا بود که البته مالخر کلاه سر ما گذاشت و با قیمتی خیلی پایین آنها را از ما خرید که در کل ۹۵ میلیون تومان گیرمان آمد.

 

اما طلافروش‌ها گفته‌اند که تقریباً  از هر دو سرقت حدود ۸ کیلو طلا برده اید؟

طلافروشی‌ها دوربین دارند و می‌توانید از دوربین‌های آنها ببینید که ما چقدر سرقت کرده‌ایم.

 

ماجرای سومین سرقت چه بود؟

تصمیم داشتیم همین امروز-چهارشنبه- بعد از ظهر از یک طلافروشی در جنوب تهران سرقت کنیم.نقشه را هم کشیده بودیم اما دیروز ناباورانه در خانه بازداشت شدیم.

 

در سرقت هایتان از چه وسیله‌ای استفاده می‌کردید؟

موتورسیکلت.در سرقت اول، موتور را کمی جلو‌تر پارک کردیم و سرقت را انجام دادیم. اما در هر دو سرقت پلاک موتورسیکلتی را کندیم و روی موتورمان چسباندیم. در سرقت دوم برای اینکه دستگیر نشویم موتور را در میدان راه‌آهن رها کردیم و با تاکسی به خانه رفتیم.

 

اسلحه را از کجا آوردید؟

قبل از سرقت اول دو تا کلت کمری خریدیم. هر کدام را یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان. بعد از سرقت اول اسلحه دیگه‌ای خریدیم که ۴ میلیون تومان قیمتش بود. اما اسلحه‌های اولی قلابی بودند و خراب.

 

با پول‌های دزدی چکار کردید؟

هیچی، همه‌اش از دستمان رفت. با پول‌هایی که از سرقت اول به دست آوردیم نفری ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان دادیم و موتورسیکلت خریدیم. کلی لباس مارک دار هم خریدیم.

 

یک سفر هم به شیراز رفتیم. می‌خواستیم به ارمنستان و ترکیه برویم اما همدستم گفت می‌خواهد جاهای دیدنی ایران را ببیند که به شیراز رفتیم و شبی ۸۵۰ هزار تومان خرج هتل وخوشگذرانی کردیم.پس از سرقت دوم هم کلی وسایل خانه، آکواریوم و فرش دستباف و برای خودمان لباس‌های مارک دار خریدیم. مدام هم پول خرج می‌کردیم. اما به خانواده‌ام پولی ندادم چون آنها اصلاً با کارهای من مخالف بودند و برای همین هم خانه مجردی گرفتیم.

 

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

۷۰ درصد فکر می‌کردم اما ۳۰ درصد به خاطر فشارهایی که رویمان بود مجبور بودیم که فکر کنیم دستگیر نمی‌شویم. از اینکه این کار را انجام داده‌ام پشیمانم.

 

 

 

 

iran-newspaper.com
  • 13
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش