جانشين فرمانده انتظامي استان البرز از دستگيري هشت نفر از اعضاي باند آدمربايي و جعل و کلاهبرداري با اعتراف به دو ميليارد ريال کلاهبرداري و سرقت خبر داد. سرهنگ محمدکريم بيات در اين رابطه گفته است: «در پي ارجاع يک فقره پرونده آدمربايي از شعبه ۲۲ دادسراي عمومي و انقلاب کرج به پليس آگاهي استان البرز، پيگيري موضوع در دستور کار مأموران اداره مبارزه با جرايم جنايي اين پليس قرار گرفت.»
او در اين مورد خبر داده است: «در تحقيقات اوليه از شاکي پرونده مشخص شد که در روز حادثه براي خريد مايحتاج روزانه از منزل خارج ميشود که ناگهان سرنشينان يک دستگاه خودروي پرايد با زور و تهديد او را سوار خودرو کرده و پس از ضرب و شتم و درگيري او را به جاي نامعلومي انتقال داده و در يک اتاق تاريک با دست و پا و چشم بسته زنداني ميکنند.»
جانشين فرمانده انتظامي استان البرز اضافه کرده است: «متهمان پس از گذشت چند روز از گروگانگيري، از او اثر انگشتهاي زيادي روي برگههاي سفيد گرفته و با توجه به اينکه به صورت مجردي زندگي ميکرده با استفاده از دستهکليد به منزلش رفته و کليه اسناد و مدارک هويتي و مالکيتي او را به سرقت برده و پس از يک هفته رهایش ميکنند.»
جعل عنوان فرد ربودهشده
با توجه به برداشت مبلغ يک ميليارد و ۲۳۰ ميليون ريال به شيوه برداشت از حساب و ارائه وکالتنامه جعلي، استعلام از بانکهاي مربوطه انجام و مشخص شد که حسابهاي شاکي توسط دو نفر برداشت و به حساب فردي به نام «م-پ» واريز شده است.
جانشين فرمانده انتظامي استان البرز با بيان اينکه متهمان پس از انتقال وجوه بلافاصله حساب خود را خالي و کليه آدرسهاي اعلامي آنها به بانک نيز واهي بوده، اظهار داشته است: «اين فرضيه که متهمان آدمربايي با يک باند جاعل در اعمال مجرمانه خود همکاري ميکنند، قوت گرفت.»
در تحقيقات تکميلي مأموران مشخص شد که درواقع باند مذکور متشکل از افراد آدمربا و جاعل مدارک هستند که با استفاده از کارت ملي و شناسنامه شاکي با جعل کارت ملي او و تصوير فردي همسن و سال او اقدام به تنظيم وکالتنامههاي جعلي کرده و اموال وي شامل پول نقد، زمين و آپارتمان به مبلغ دو ميليارد ريال به نام متهمان ثبت شده است.
سرهنگ بيات در مورد پيگيريهاي مأموران انتظامي توضيح داده است: «با تلاش شبانهروزي مأموران دفترخانهاي که اقدام به ثبت اسناد جعلي ميکرد، شناسايي و از طريق متصدي دفتر يکي از افراد جاعل در تهران شناسايي شد و در چند عمليات پليسي به همراه دو نفر ديگر از همدستانش دستگير شده و اذعان داشتند که از هويت افراد آدمربا اطلاعي ندارند.»
اين مقام انتظامي گفته است: «در ادامه، تحقيقات جهت شناسايي افراد آدمربا آغاز شد تا اينکه با اقدامات پليسي و ردزنيهاي اطلاعاتي فردي به نام «م-پ» شناسايي و در يک عمليات غافلگيرانه دستگير شد و طي اعترافات نامبرده سه نفر از همدستانش در تهران و دو نفر ديگر نيز در شهر مشهد دستگير شدند.»
اقرار متهمان
متهمان پس از دستگيري و انتقال به پليس آگاهي به جرم خود مبنيبر دو فقره آدمربايي و کشف پيشدستانه آدمربايي اعتراف کرده و گفتند که نقشه آدمربايي صاحبخانه يکي از اعضاي باند را نيز طرحريزي کرده بودند و با بهدستآوردن اسناد و مدارک مالکيت صاحب منزل، وکالتنامه جعليای تنظيم کرده و قصد داشتند تا در همان شب اعضاي خانوادهاش را با نقشه يکي پس از ديگري به سر قرار کشانده و پس از حبس در منزل و گرفتن اثر انگشت با همان وکالتنامه جعلي، آپارتمان را به نام خود ثبت کنند. جانشين فرمانده انتظامي استان البرز با بيان اينکه متهمان با قرار بازداشت موقت براي روشنشدن زواياي پنهان و اعمال مجرمانه خود در اختيار پليس آگاهي قرار گرفتند، گفته است: «شهرونداني که به اين شيوه مورد کلاهبرداري يا آدمربايي قرار گرفتهاند براي طرح شکايت به پليس آگاهي استان البرز مراجعه کنند.»
ربودن صاحبخانه
پيش از اين نيز دزدي براي جعل عنوان و کلاهبرداري صورت گرفته بود. يازدهم اسفند سال گذشته مردي ۶۵ساله با حضور در اداره يازدهم پليس آگاهي تهران از اعضاي يک باند آدمربايي شکايت کرد. با تحقيق از وي معلوم شد مستأجري به نام شايان داشته که طبق قرارداد، دو ميليون و ۵۰۰ هزار تومان ماهانه بابت کرايه بايد پرداخت ميکرد اما ۱۱ ماه کرايه را نپرداخته است.
بعد هم همان مستأجر نقشه کشيده و همراه دوستانش با جعل عنوان مأمور اطلاعات وي را در قيطريه ربوده و به او شوکر زده و آمپول تزريق کردهاند. بعد هم ۹ روز او را گروگان گرفته و چند برگه سفيدامضا از او دريافت کرده و کارتهاي بانکياش را هم دزديده و ۲۰۵ ميليون تومان موجودي آن را خالي کردهاند. شاکي گفته بود: «آدمرباها مدام به من آمپول تزريق ميکردند.
بعد از آزادي زماني که به پزشکي قانوني رفتم، کارشناسان آنجا نظر دادند که به من موادمخدر تزريق شده است و اين کار را آدمرباها انجام دادهاند.» متهم دوم نيز به قاضي پرونده گفته بود: «سالها پيش با مستأجر شاکيای آشنا شدم که ميگفت کارمند وزارت اطلاعات است. مدتي در پليس+۱۰ کار ميکردم اما مدتي بعد بيکار شدم و از او خواستم برايم کاري پيدا کند.
يک روز با هم ملاقات کرده و مدعي شد مرد سالخوردهاي را ميشناسد که چند ماه است بابت اتهام جاسوسي تحت تعقيب است. از من خواست در دستگيري او کمکش کنم و او در قبال آن پول ميدهد و مرا در اداره اطلاعات استخدام ميکند.
فريب خورده و با دو نفر از دوستانم با او همراه شديم. آن روز ما پيرمرد را تعقيب کرده و او را ربوديم. او را سه روز در يکي از باغهاي شهريار محبوس کرده، بعد هم در صندوق عقب خودرو گذاشته و به سمت فومن حرکت کرديم. بعد از ۹ روز که پي برديم او قصد اخاذي داشته و پيرمرد جاسوس نيست، آزادش کرديم.»
- 10
- 1