چهار سارق که به عنوان مأمور از مردم سرقت میکردند، به اتهام سرقت و آدمربایی جمعا به ١٥٦ سال حبس و ٣٧٢ ضربه شلاق محکوم شدند. مردی در تاریخ یکم مهر ٩٣ به مأموران پلیس مراجعه کرد و گفت زمانی که از خانهاش در غرب تهران به محل کارش میرفته، دو نفر به عنوان مأمور جلوی او را گرفته و با قمه مجروحش کردهاند.
این مرد گفت: صبح روز حادثه برای رفتن به سرکار از خانهام خارج شدم؛ در مسیر دو نفر به من نزدیک شدند و خود را مأمور معرفی کردند و از من خواستند هرچه دارم بدهم. من هم قبول کردم، آنها کارت عابربانکم را گرفتند و خواستند که رمزش را هم بدهم، من قبول نکردم. دو مرد با قمه به جانم افتادند و ضرباتی به من زدند که بدنم و صورتم را زخمی کرد. مرد شاکی مشخصاتی از ماشینی که متهمان با آن فرار کرده بودند، به مأموران داد و خواستار پیگیری شد. درحالیکه تحقیقات مأموران در این زمینه ادامه داشت، آنها با چند شکایت جدید مواجه و متوجه شدند این سرقتها سریالی است.
بنابراین محدودهای را که سارقان در آن اقدام به سرقت میکردند، تحتنظر گرفتند و در نهایت موفق به بازداشت یکی از آنها شدند. متهم بازداشتشده سه همدستش را هم معرفی کرد و گفت: عاملان اصلی این سرقتها مرد ٥٠ سالهای به نام فریدون و رضا ٣٠ ساله بودند، آنها همه سرقتها را انجام میدادند و من و دوستم، اسد، فقط در چند فقره سرقت شرکت داشتیم. او در توضیح شیوه کارشان گفت: جلوی مردم را میگرفتیم و خودمان را مأمور مبارزه با مواد مخدر معرفی میکردیم و در نهایت هرچه را داشتند میگرفتیم. من میدانم که فریدون و رضا چند نفر را هم دزدیدند و به اتوبان قم بردند، در آنجا کتک زدند و اموالشان را گرفتند و رهایشان کردند.
زمانی که متهمان دیگر با این اعترافات روبهرو شدند، قبول کردند که در سرقتها نقش داشتند. فریدون، سردسته باند، به ٢١ فقره سرقت اعتراف کرد و گفت: ما به عنوان مأمور جلوی مردم را میگرفتیم، عدهای مقاومت میکردند و بعضی هم از ترس چیزی نمیگفتند و هرچه میخواستیم به ما میدادند. آنهایی را که مقاومت میکردند، به زور سوار ماشین میکردیم، به اتوبان قم میبردیم و وادارشان میکردیم که هرچه دارند، بدهند و رمز کارت عابربانکشان را هم میگرفتیم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان پای میز محاکمه رفتند. در ابتدای جلسه رسیدگی که در شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و کیفرخواست علیه متهمان را خواند و گفت: دو متهم ردیف اول و دوم، هردو به ٢١ فقره سرقت و شش فقره آدمربایی اعتراف کردهاند. همچنین دو متهم دیگر نیز در چند فقره سرقت دست داشتهاند.
با توجه به اعترافات، خواستار صدور حکم قانونی هستم. در ادامه، شکات در جایگاه حاضر شدند؛ یکی از آنها گفت: متهمان در خیابان جلوی من را گرفتند و گفتند اگر هرچه دارم به آنها ندهم من را بازداشت خواهند کرد، من همان موقع فهمیدم مأمور قلابیاند، اما چون قمه داشتند از ترس چیزی نگفتم و هرچه خواستند، دادم. شاکی دیگر گفت: متهمان پژوی ٢٠٦ داشتند و بعد از سرقت از من فرار کردند و من مشخصات ماشین را به مأموران دادم.
شاکی دیگر که مردی افغان بود، گفت: من در برابر خواسته متهمان مقاومت کردم و آنها هم من را دزدیدند و به بیابانهای اطراف اتوبان قم بردند.
با پایان گفتههای شکات، متهمان یکبهیک در جایگاه حاضر شدند، دو متهم ردیف اول قبول کردند که ٢١ فقره سرقت انجام دادهاند و شش نفر از شاکیان را هم ربوده و کتک زدهاند.
دو متهم دیگر نیز گفتند: ما در همه سرقتها نبودیم و فقط در بعضی سرقتها حضور داشتیم، اما رضا و فریدون در همه سرقتها حضور داشتند و اموال را هم خودشان تقسیم کردند. آنها بودند که ما را به این سرقتها دعوت کردند و فریبمان دادند. ما نمیخواستیم سرقت کنیم، ضمن اینکه بیشترین پول را هم آنها برمیداشتند. بعد از گفتههای متهمان، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و متهمان ردیف اول و دوم را به اتهام ٢١ فقره سرقت همراه با آزار و شش فقره آدمربایی، هرکدام به تحمل ٥١ سال حبس و ١١١ ضربه شلاق و همچنین متهمان ردیفهای دوم و سوم را هرکدام به ٢٧ سال حبس و ٧٥ ضربه شلاق محکوم کردند که به این ترتیب متهمان در کل به ١٥٦ سال حبس و ٣٧٢ ضربه شلاق محکوم شدند.
همچنین آنها محکوم به پرداخت جریمه و رد مال به شکات نیز شدند. این رأی مورد اعتراض متهمان قرار گرفت و آنها خواستار تجدیدنظر شدند، اما رأی صادره پس از بررسی در شعبه ٤١ دادگاه تجدیدنظر تأیید شده و اعتراض متهمان رد شد.
- 12
- 5