۴ مرد مسلح که با سفارش اینترنتی محمولههای گران قیمت اقدام بهسرقت میکردند هنگام فروش اموال در بازار به دام افتادند. برسیدگی به پرونده این سارقان مسلح با شکایت یک راننده در دستور کار پلیس قرار گرفت. وی گفت: ساعتی قبل یک محموله را که مربوط به دستگاه بازی «پلی استیشن» بود به آدرس خریدار در یک انبار میبردم. این محموله اینترنتی سفارش داده شده بود. به محض ورود به انبار متوجه متروکه بودن آن شدم. خواستم از انبار خارج شوم که ۴ مرد درحالی که چهره هایشان را پوشانده بودند با تهدید اسلحه جعبهها را از من سرقت کردند. با شکایت مرد جوان تحقیقات برای دستگیری مردان مسلح آغاز شد. درادامه مأموران با شکایتهای مشابه مواجه شدند. شکایتهایی که در آن خریدها در فضای مجازی صورت گرفته بود و زمانی که پیکها به محل تحویل خریدها میرفتند از سوی مردان مسلح مورد سرقت قرار میگرفتند.همچنین در برخی از این شکایتها مردان مسلح در خیابانهای خلوت شهر راه را بر پیکهای موتوری میبستند و با تهدید سلاح وسایل آنها را سرقت میکردند.
دستگیری در بازار
بررسیها برای دستگیری سارقان مسلح ادامه داشت. از آنجایی که احتمال میرفت سارقان وسایل مسروقه را در بازار بفروشند کارآگاهان تمرکز خود را روی بازار فروش محمولههای سرقتی قرار دادند و بدین ترتیب موفق به شناسایی و دستگیری سارقان مسلح شدند.
پژمان، سردسته این باند متهم سابقهداری است که چند ماه قبل از زندان آزاد شده بود وی در تحقیقات گفت: پارسال به خاطر سرقت به زندان افتادم. در زندان با کوروش آشنا شدم. نقشه سرقتها را در زندان طراحی کردیم و برای اینکه یادمان نرود شگردهایمان را روی پاکت سیگار مینوشتیم.بعد از آزادی طبق قول و قرارهایی که در زندان با کوروش داشتیم تصمیم به سرقت گرفتیم اما این بار مسلحانه تا پول بیشتری به جیب بزنیم. البته برای این کار نیاز به افراد بیشتری داشتیم، دو نفر از هم محلی هایمان را برای این کار شناسایی کردیم.
تمام برنامهریزیها را در فضای مجازی انجام میدادیم. اینطوری کسی به ما شک نمیکرد و پیگیر نمیشدند که چرا باهم در مراوده و رفت و آمد هستیم. ساعت و زمان سرقتها را در گروه تلگرامیمان مینوشتیم و سر ساعت در محل قرار حاضر میشدیم.
برای اجرای نقشهمان دو شگرد داشتیم. شگرد اول این بود که به بازار میرفتیم و مغازهها را زیر نظر میگرفتیم. پیکهای موتوری که وسایل نو را سوار موتورهایشان میکردند تعقیب میکردیم. در محلی خلوت راه را بر آنها سد میکردیم و نقشهمان را اجرا میکردیم. شگرد دوم ما شناسایی افراد در فضای مجازی بود. به سایتها میرفتیم و سفارش خرید به تعداد زیاد میدادیم. محل قرارمان همیشه انبارهای متروکه بود. زمانی که به محل قرار میرسیدند با تهدید سلاح وسایل را سرقت میکردیم و چون صورت هایمان را هم پوشانده بودیم مطمئن بودیم که پلیس ردی از ما بهدست نمیآورد. اسلحه را هم از یکی از شهرهای مرزی خریده بودیم. به دنبال اعترافات متهمان، تحقیقات برای مشخص شدن سایر سرقتهای احتمالی آنها ادامه دارد.
- 10
- 6